سی سال بی خبری و انتظار

دلنوشته معصومه بابایی نژاد به برادر اسیرش جعفر بابایی نژاد

جعفر بابایی نژاد سالهاست که در مناسبات رجوی گرفتار می باشد و با خانواده ی خود تماسی نداشته و اکنون در کمپ سازمان مجاهدین در آلبانی به سر می برد.

سلام به روی ماهت داداش گلم من خواهرت معصومه هستم. داداشی من را به یاد داری یا تحت فشارهای روحی و روانی به اصطلاح سازمان مجاهدین خلق خواهرت را به فراموشی سپرده ای؟!

جعفر بابایی نژاد

برادر جان دل تک تک خانواده برای تو تنگ شده وهمیشه به یادت هستیم. برادر عزیزم جعفرجان با توجه به خبرهای منتشر شده از کشور آلبانی و فوت تعدادی از دوستانت همه خانواده نگرانت هستیم. آیا بعد از سی سال بی خبری حق ما نیست خبری از سلامتیت داشته باشیم ؟!

خانواده با جون و دل پذیرایت هست. عزیز دلم این همه سال از طرف رجوی دروغ شنیدی کافی نیست؟! جوانی تو که مهمترین سرمایه انسان هست رو ازت گرفتن . ما همه بی صبرانه منتظر بازگشت تو هستیم. جای تو کنار خانواده ات هست نه اونجا داداش جان. حداقل یه زنگ بزن یه تماس بگیر تا خیال ما راحت بشه. شما که میگید آزاد هستید! این آزادیه؟

هر وقت تونستی زنگ بزن. همه منتظر بازگشت تو به کانون گرم خانواده هستیم خصوصا پدر ومادر پیرمون …

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا