گستره ی تاثیر دادخواهی جدا شده ها ، در رفتار هیستریک مجاهدین مشهود است

آسمون و ریسمون بافی به سبک مسعود رجوی

حماسه ی شجاعت و رشادت، در شعبه ی بین الملل دادگاه کیفری تهران، این بار از طرف کسانی رقم خورد که زخم های دیرینه ای از زندان ها و شکنجه گاههای رجوی بر جسم و روح خود داشتند!

ارزش و وزنه ی این دادگاه تظلم خواهانه را باید از نتایج و عکس العمل های هیستریک طرف مقابل دانست.

بالاخره مسعود رجوی مجبور شد سر از گورخود بر آورده و برای تسلی خاطر مزدورانش که در دادخواست جداشدگان و آسیب دیدگان از خشونت فرقه ی رجوی ، از آنان نام برده شده بود، قضیه را یک جوری با بافتن آسمان به زمین توجیه کند! که نگران نباشید! اگر ما اعضای منتقد و ناراضی خود را شکنجه و زندانی کردیم و 17000 نفر را هم کشتیم! آنها هم زندان دارند و از ما هم کشته اند!

مسعود رجوی

مسعود رجوی درمانده ! در قسمتی از سوز و گدازهای خود گفته است :

” … مطلب علیه مجاهدین بنویسند شامل: «شکنجه ناراضیان، نبودن آزادی در مناسبات مجاهدین، شستشوی مغزی، اعتراف به موضوعات و لحظات جنسی، قطع روابط با دنیای بیرون، طلاقهای اجباری، قتلهای مشکوک در درون مجاهدین، کشتن اکراد و شیعیان در عراق، گرفتن پول از آمریکا و اسراییل و عربستان و این‌که اطلاعات اتمی خود را هم از اسراییل گرفته‌اند و هیچ پایگاه و پشتیبانی مردمی در ایران ندارند»…”

مسعود رجوی و سایر سران سرکوبگر که در دادخواست منصفانه و مظلومانه ی جداشدگان از این فرقه ی قرون وسطائی و خشن، نام شان به میان آمده است، باید بجای این بازی های نامربوط و مهمل ! خود را آماده ی قرارگرفتن در پشت میز محاکمه بکنند!
در امور قضائی وقتی شکایتی تنظیم می گردد، هرگز هیچ دادگاهی نمی پذیرد که خوانده پرت و پلا گفته و از اصل موضوع فرار کند!

دادخواست آسیب دیدگان از خشونت رجوی ، علل نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی و محاکمه ی تک تک سران سرکوبگر این فرقه و رسیدن به سزای اعمال ننگین شان است ! حال مسعود رجوی اگر شکایتی دیگر دارد! می تواند او نیز به محکمه ی بی طرف مطلوب خود ، مراجعه و دادخواهی کند!

در پیام سراسر بی ربط مسعود رجوی! هرگز جرات نکرده که بگوید بله ما زندان داشتیم و دار و درفش!

در صحبت های دجالانه ی مسعود رجوی! هرگز پاسخ دادخواست منتقدان و جداشدگان وخواهان این پرونده داده نشده است!

البته ما که سالها در اسارتگاه مخوف اشرف زندانی و اسیر بودیم، بخوبی با این روش های گرد و خاک کردن او آشنا هستیم! از اول هم مسعود رجوی هرگز تعقل و منطقی نداشته است و هر بار هم افتضاحات بیشتری از قبل به بار می آورد!

مسعود رجوی و سایر سرکوبگران در فرقه ی مجاهدین! هرگز نمی توانند با بزک کردن و کراوات زدن شکنجه گران و زندان بانان خود و آوردن آنان به بازار شام سیمای کذائی ، موضوع زندان ها وشکنجه های درون سازمانی خود را به باد فراموشی و گذر زمان بسپارد!

امروز جداشدگان با افتخار و تمام قد، در مقابل مسعود، مریم، مژگان، مهوش، عذرا، محبوبه ، مهدی، ابولقاسم، محمد، مجید، مهدی، حیاتی، عباسعلی، هادی، علیرضا، سادات، مهری، محمد جواد، سارا و… به تظلم خواهی ایستاده اند! اگر مسعود رجوی درباره شکنجه ها و زندان هایش حرف معقول و محکمه پسندی دارد، بهتراست جوابیه ی خود را در این باره آماده و ارئه کند!

چند بار بالا تا پائین سوز و گدازهای رجوی را خواندم، اما نفهمیدیم بالاخره، فرقه ی مجاهدین زندان دارد یا نه ؟

آیا ادعاها و دعاوی جداشدگان ناحق است؟

جداشدگان خواهان در این پرونده می گویند:

– ما را در اشرف و سایر اسارتگاههای رجوی ، برای ماهها زندانی و شکنجه کرده اند!
– ما را با فریب و نیرنگ به اشرف بردند!
– ما را در اسارتگاه بزرگ اشرف و سایر اسارتگاههای رجوی، سالها در اسارت نگه داشتند!
– ما را به جرم نداشته در سازمان به زندان های انفرادی و شکنجه گاهها افکنده اند!
– اجازه تماس و ملاقات با خانواده را برای سالیان به ما نداده اند!
– ما را در زندان های رجوی مورد شکنجه ی فیزیکی و ضرب و شتم قرار دادند!
– ما را در نشست های مغزشوئی عملیات جاری و غسل هفتگی مورد سرکوب و تفتیش عقاید برای سالیان قرار داده اند!
– ما را به عملیات های نظامی اجباری فرستاده اند!
– ما از امکانات استاندارد پزشکی و درمانی محروم بوده ایم!
– روزانه 16 ساعت از ما بیگاری در دمای بالای 50 درجه کشیده اند !
– حتی جسم و روح ما شب ها هم از دست این نامردمان در آسایش نبود و به نگهبانی های اجباری شبانه می فرستادند!
– ما هرگز اجازه تفکر، صحبت، همدلی ، رفاقت، آزادی پوشش ، آزادی بیان و… را نداشتیم!
– ما را بالاجبار به تجرد اجباری و بیان لحظات جنسی در جمع، وادار می کردند!
– ما هرگز اجازه تردد آزادانه به شهر و بیرون از اسارتگاههای رجوی را نداشتیم!
– دوستان ناراضی ما را در مناسبات می کشتند و یا وادار به خودکشی و خودسوزی می کردند!

و … دهها و صدها موضوع سرکوبگرانه ی دیگرکه در متن دادخواست و صحبت های حاضران در جلسه بیان گردید…
اما خوانندگان عزیز، قضاوت کنند مسعود رجوی ، در کجای جفنگیات خود به این تظلم خواهی های اعضای سابق سازمان سرکوبگر رجوی پاسخ داده است؟!

این دادگاه به هیچ موضوع دیگری ربط ندارد! یک دادگاه مستقل، با موضوع دادخواست مشخص و تنها و تنها با اراده و خواست داوطلبانه ی تک تک جداشدگان پس از سالها تلاش و پیگیری محقق شده است.

اما خوشحال و مفتخرم که جداشدگان و آسیب دیدگان از خشونت های رجوی ، که همگی آسیب های فراوانی بر روح و جسم خود بهمراه دارند، چنان ضربه ای به پیکر این فرقه منحوس و مفلوک زده اند که مسعود رجوی که ماهها خفه خون گرفته بود را مجبور کردند از قبر بیرون آمده و شخصا با صدای لرزان خودش ، به داد و فغان بپردازد!

این نتیجه گرفته می شود که ضربه ی جداشدگان و نجات یافتگان ، درست به خال و هدف برخورده است که ” صاحب” ، ” آمر” و ” عامل اصلی ” همه ی این جنایات( مسعود رجوی ) مجبورا به میدان آمده است. اما هنوز خودش آفتابی نشده است، ما کاری خواهیم کرد که خودش هم به صحنه بیاید…

اکنون خطاب به مسعود رجوی و مریم رجوی و سایر خوانده ها در این دادخواست مظلومانه، باید خاطر نشان کرد که : ما جداشدگان به دامان عدالت بین الملل آویخته ایم، ما می خواهیم ببینیم اگر حقوق بشری وجود دارد ، ما کجای این حقوق بشر هستیم و مطمئن و مصمم هستیم که در این پرونده، پیروز میدان عدالت و عدالت خواهی در هر دادگاهی خواهیم بود . . .

فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا