خردادی که سیاه ترین ماه عمرم شد

دیدار دوره ای با جداشدگان از فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات گیلان - قسمت سوم

دیدار دوره ای با جداشدگان از فرقه رجوی در دفتر انجمن نجات گیلان – قسمت دوم

متعاقب اقامه دعوی شماری از جداشده های فرقه رجوی در شعبه 55 دادگاه تهران که ضربات سهمگینی بر رجوی وارد کرد، شماری از جداشده های استان گیلان ضمن حمایت از خواهان رجوی در دادگاه مذکور، در ملاقات حضوری با مدیر مسئول انجمن نجات گیلان بمنظور گواهی دادن و شهادت علیه رجوی در هر دادگاهی با مستندات اعلام آمادگی کردند.

ملاقات سوم با جدا شده اسماعیل فلاح رنجکش

اسماعیل فلاح رنجکش 56 ساله ساکن آستانه اشرفیه از استان گیلان ، عضو سابق لشکر 16 زرهی قزوین در هنگامه دفاع از مرز و بوم میهن در بهار 1365 به اسارت دشمن بعثی درآمد و به اردوگاه 10 صدام در رمادی عراق هدایت شد و سه سال و اندی در زندان بود و بسا سختیها و رنج و شکنج را تحمل کرد. طوریکه در اثر شکنجه های متمادی یک پایش ناقص شد.

اسماعیل فلاح رنجکش

در اثر تبلیغات و دروغ پردازیهای تشکیلات سیاه رجوی مبنی بر کمک رسانی انسانی به اسرای اردوگاه صدام در صورت پیوستن به فرقه رجوی، اسماعیل خام خیالانه به صفوف اشرف نشینان پیوست شاید که بتواند از این رهگذر به آرزویش یعنی بازگشت به ایران و دیدار مجدد خانه و کاشانه اش برسد. ولیکن هیهات که سرنوشتی رقتبار و سنگین و سیاه داشت برایش رقم میخورد که خود غافل از آن بود.

اسماعیل فلاح رنجکش متعاقب بازگشت به کشور و کانون صمیمی خانواده، بدور از سایه نکبت بار رجوی زندگی آزادانه و شرافتمندانه ای دارد و با شغل کشاورزی امرار معاش میکند که خیلی هم رضایت دارد .

اسماعیل فلاح رنجکش

ایشان در دیدار اخیرخود با مدیر مسئول انجمن در حالیکه یادآوری خاطرات تلخ گذشته برایش صعب و سخت بود. گفت: ” در پس سختیها و مشکلات و شکنجه های روحی و جسمانی موجود در اردوگاه صدام یک پایم را کامل از دست دادم و روز به روز زیر فشارهای طاقت فرسای اردوگاه روزگار می گذراندم وهیچ امیدی به رهایی از اسارت صدامیان نداشتم. وقتی پای رجویها به اردوگاه باز شد در اثر دروغپردازیهای شیاد رجوی بنام مهدی ابریشم چی، خام خیالانه فریب خوردم و به عضویت آنان درآمدم. شاید که به زودی به ایران برگردم! متاسفانه ندانم کاری من روزگارم را سیاه کرد و از 30 خرداد 1368 که وارد اردوگاه کاراجباری اشرف شدم تا لحظه فرارم ازاین زندان مخوف در پاییز 1394 ، چیزی حدود 27 سال از بهترین دوران عمر و جوانی ام را به معنای دقیق کلمه تباه کردم و همزمان خانواده ام را به زحمت انداخته و بشدت به آنها آسیب رساندم.”

اسماعیل فلاح رنجکش

جناب رنجکش در ادامه افزودند: ” بنا به داده ها و شناختی که از تشکیلات ضد مردمی رجوی نصیبم شده اسست، بارها گفتم و میگویم که رجوی یک شیاد کم نظیر در تاریخ بشریت است و خون قربانیان زیادی به گردنش است و باید که در دادگاه عدالت پاسخگو باشد و به اشد مجازات برسد و من آماده ام تا در هر محکمه ای چه در داخل و چه خارج کشور با ادله انکارناپذیرعلیه این مردک خونخوار شهادت بدهم و کوتاه بیا هم نیستم .”

تهیه و تنظیم گزارش : دقتکار

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا