محدود کردن مجاهدین، مقدمه کنفرانس بغداد

هنگامی که بوش اعلام کرد که قصد دارد تا 21 هزار سرباز تازه نفس به عراق اعزام کند،معنا و مفهومی جز ادامه همان سیاستهای پیشین را نداشت، در حالی که بازار سیاست از تحلیل های گوناگونی در باره تغییر سیاست آمریکا در عراق گرم بود.

می توان گفت که جناح حاکم بر ایالات متحده نیز، اگر به خاطر شرمساری از اعلام رسمی شکست در عراق و همچنین کم نیاوردن در رقابت سیاسی با دمکراتهای نبود، همان وقت نیز تغییر جدی رویکرد در بحران عراق را که بنا بر توصیه تمامی کارشناسان و از جمله مورد تأکید گزارش بیکر-همیلتون(معتمدین بوش) نیز بود را رسماً اعلام می داشت.

رایزنیهای چینی و رایس با کشورهای عربی به عنوان عقبه ادامه سیاستهای سابق آمریکا حاصلی در برنداشت و به نظر می رسد، دیپلماسی فعال ایران توانست منطقه را به سمت دیگری که خلاف تمایل تیم بوش بود هدایت کند.

اما همواره برای بیان و اجرای تغییر رویکرد نئومحافظه کاران در عراق، ضرورت کاتالیزورهایی احساس می شد که این اقدام را برای آنها تسهیل کند، نقشی که به طور بسیار برجسته دولتمردان و سیاستمداران کنونی عراق به طرز موفقیت آمیزی بر عهده گرفتند و با تصویب برگزاری " کنفرانس بین المللی بغداد" با شرکت آمریکا و اعضای شورای امنیت و همسایگان عراق آن را به کمال رساندند.

اگرچه برخی واکنش ها در واشنگتن سعی دارند تا هم چنان موضع دولت آمریکا را غیرآشتی جویانه با ایران نشان داده و بگویند که " آمریکا قصد ندارد از طریق مشارکت در کنفرانس بین‌المللی بغداد درباره عراق، با ایران گفتگوی دوجانبه داشته باشد."(1)

اما از سوی دیگر این اقدام با استقبال فراوانی در میان سیاستمداران آمریکایی روبرو شده است. سناتور "کریستوفر داد" ابراز امیدواری کرد که " این اولین گام برای تلاش دیپلماتیک جامع‌تری توسط دولت بوش به منظور آغاز درخواست کمک از همه کشورهای منطقه برای ایجاد ثبات در عراق و آغاز خروج نیروها از این کشور باشد و افزود من از اینکه شنیدم این گفت‌وگوها تنها درباره عراق و نه مسائل مهم دیگر مانند تروریسم و برنامه تسلیحات هسته‌ای است که باید به سرعت حل شود، ناراحت شدم.»

همچنین سناتور"چاک هگل"، نیز در این باره تاکید کرد: "این ابتکار دیپلماتیک مهم توسط دولت عراق است. ما بدون وجود چارچوبی منطقه‌ای که شامل ایران و سوریه نیز باشد، به صلح و ثبات در عراق نمی‌رسیم و این کنفرانس می‌تواند اولین گام مهم به سوی ایجاد این چارچوب باشد."

سناتور "هری رید"، رهبر دموکرات‌های سنای آمریکا نیز تصریح کرد ارتباط با این دو کشور باید مدتها پیش صورت می‌گرفت. "(2)

همچنین جیمز بیکر وزیر خارجه سابق آمریکا درسخنرانی خود در کنگره اعلام کرد: وضعیت فعلی جهان به گونه ای است که کاخ سفید باید در سیاست خارجی خود تغییراتی را ایجاد کند و به مرور زمان و با توجه به تحولات جهان تغییر کند.

سخنگوی نخست وزیر انگلستان نیز گفت:" ما از این تماس‌ها استقبال می‌کنیم."

این تغییر رویکرد واقعی که اکنون آن را می توان یک استراتژی جدید نام نهاد به طور قطع و یقین به زیان گروههای تروریستی و تقویت دولت جناب آقای مالکی خواهد انجامید.

در این میان گروه تروریستی مجاهدین که در عراق مستقر است نیز یکی از زیان کنندگان اصلی این تغییر استراتژی خواهد بود تا آنجا که محافل آمریکایی نیز این امر را یادآور شده اند:

"… ایالات متحده اطلاعات درباره ایران را از سازمانهای تبعیدی مختلف، از جمله سازمان تروریستی مجاهدین خلق دریافت میکند؛ یک گروه اپوزیسیون ایرانی که زمانی متحد رژیم صدام حسین بود و توسط وزارت خارجه به عنوان گروه تروریستی طبقهبندی شده.

با توجه به ارتباطات مجاهدین با صدام و گرایشهای تروریستی این گروه، حفاظت از آنان توسط نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا در عراق (طبق گزارشها آنان توسط نیروهای بلغاری محافظت میشوند) بحثهایی را در میان تحلیلگران خاورمیانه موجب شده است.

حال که وزارت خارجه نقش چشمگیرتری در سیاستگذاری برای ایران دارد، برخی از کارشناسان انتظار دارند واشنگتن کمتر با گروههای تبعیدی ایرانی مانند مجاهدین خلق کار کند."

ایران دیدبان

١٠/١٢/١٣٨٥

___________________________

1-تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید

2- نقل قولها به نقل از خبرگزاری فرانسه

3- شورای روابط خارجی: اطلاعات درباره ایران ناقص است / لیونل بینر/ 27 فوریه 2007

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا