آثار مرگبار حمایت از شکایت جداشدگان بر پیکر فرقه رجوی

“وَسَیعلموا الَذینَ ظَلموا اَی مُنقَلبِ یَنقَلِبون”

و آنان كه ظلم و ستم كردند به زودی خواهند دانست كه به چه كیفرگاهی باز می گردند.

پویش امضای طوماری در حمایت از شکایت اعضای سابق مجاهدین خلق علیه سران این فرقه در سایت نجات راه اندازی شد که تعداد امضاها چندی پیش از مرز 10 هزار گذشت.

دادگاهی در قضاییه ایران برای رسیدگی به دادخواست 42 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، که در اردوگاه اشرف در عراق  حبس انفرادی، شکنجه و آسیب های جسمی و روحی دیده بودند، در شعبه 55 دادگاه حقوقی و عمومی بین‌الملل تهران، با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی و سازمان های حقوق بشری و بین المللی در اسفند 1399 برگزار گردید.

دادگاه اعضای سابق گروه مجاهدین

در این دادگاه حکمی صادر شد تا ضمن محکومیت سازمان مجاهدین خلق و سران آن به پرداخت غرامت، حکم به دادگاه بین المللی لاهه نیز ارجاع و ثبت گردد. شاهد بودیم که در روز دوم دادگاه چگونه شخص مسعود رجوی آشفته به صحنه آمد و ضمن تهدید شاکیان و شرکت کنندگان در دادگاه، ضعف جدی خود را در این مورد ویژه برملا کرد. در مراحل بعدی نیز فرقه رجوی در خصوص طومار امضاء و ارجاع حکم به دادگاه لاهه واکنش های عصبی بروز داد.

مسعود رجوی همیشه روی این نکته تاکید داشت که در هر دادگاهی اگر یک قطره قانون رعایت گردد آنان حاضر هستند و شرکت خواهند کرد. بعد از این حکمی که دادگاه شعبه 55 بین الملل تهران صادر کرد و در ادامه به دادگاه بین المللی لاهه رسید چرا او هیچ استقبالی از شرکت در یک محکمه بین المللی بعمل نیاورد؟ دادگاه های ایران را قبول ندارد، اما دادگاه بین المللی لاهه را چرا رد می نماید؟

به جای استقبال از این دادگاه که در آنجا حضور بهم برسانند و حرف ها و دفاعیات خود را در برابر دعاوی اعضای سابق مطرح کنند شرط هایی میگذارند که ربطی به موضوع دادگاه و شکایت های درج شده توسط جداشدگان ندارد. مثلا رجوی گفته است که سران حکومت ایران نیز باید همزمان در دادگاه حضور بهم رسانده و محاکمه شوند.

طبق عُرف هر دادگاهی در هر کجای جهان، رجوی یا وکلای آنها در دادگاه باید حضور بهم برسانند و پاسخگوی شکایت هایی باشند که از آنها انجام گردیده است و در واقع از خودشان دفاع کنند .

اگر رجوی و عواملش نیز شکایت از هر کسی دارند باید از طریق روال معمول دادرسی وارد شده و شکایت های خود را به ثبت برسانند تا به اطلاع طرف دعوا برسد .

اما از آنجایی که هدف رجوی و عناصر دون پایه اش پاسخگو نبوده و نیستند لذا باید سنگ اندازی کرده و وقت کشی بنمایند. در حقیقت هیچگاه رجوی و سردمداران باند جنایتکارش در مقام پاسخگویی برنیامده اند. تمامی سوالاتی که بوده و هست را به نوعی رد کرده و از سر میگذرانند. زیرا مطلقا چیزی برای بیان نداشته و هر گونه حرف و ادعایی را علیه خودشان با حقه و فریب به خود طرف دعوا بر می گردانند، یا آسمان و زمین را بهم می بافند تا پاسخگو نباشند.

البته این تنظیم رابطه شیادانه رجوی از دیر باز بوده و رجوی پشت این ترفند پنهان شده که هر موضوعی، حتی شکایات اعضای سابق، را به حکومت ایران ربط داده و قصد نداشته طرف حساب باشد.

ما ضمن محکوم کردن این گونه ترفندهای شیطانی و شیادانه از تمامی افکار عمومی درخواست داریم که اینگونه اَعمال ضد انسانی رجوی را محکوم کرده و با فشارهای لازم و به موقع موجب آزادی کسانی بشوند که نمی خواهند در زندان های رجوی گرفتار باقی بمانند.

از تمامی وجدان های آگاه بشری در هر جایی از دنیا درخواست داریم که به یاری خانواده هایی بشتابند که سالهاست از فرزندان خود هیچ خبری نداشته و نمی دانند که آنان در چه وضعیتی بسر می برند.

دوستان و آشنایان خود را ترغیب نمایید تا به جمع امضاء کنندگان این پویش بپیوندند و مسیر حق طلبانه را هموارتر نمایند.

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا