خواهر حمداله مستانه: پدرمان را چشم به راه نگذار

خانم طاووس مستانه خواهر حمداله مستانه عضو گرفتار در فرقه مجاهدین در روز چهارم همایش سراسری انجمن نجات بیان کرد:

سلام. من طاووس مستانه هستم. خواهر حمداله مستانه هستم. چندین سال است که زحمت می کشم تو را ببینم. زیارت کنم ولی نمی توانم ببینم. مادر هم جانش را گذاشت. مادر هم جانش را فدا کرد. عمرش را بخشید (فوت کرد). حمدالله مستانه بیشتر از این چشم ما را در انتظار نگذار. آخر آدمی چقدر می تواند چشم انتظاری بکشد؟ و چشمش به راه بماند. خواهش می کنم. قربانت بروم برادر. چه می شد اگه برگردی تا ببینمت و تو را زیارت کنیم. آدم خانواده اش را اینقدر در انتظار نمی گذارد. خواهرش را، برادرش را، همه ما چشم به راه تو هستیم. همیشه، شب و روز. از تو حرف می زنیم. از دلمان خارج نمی شوی برادرم. فدای تو بشم. قربانت گردم برادرم. خاک زیر پایت می شوم. چشم انتظار هستیم. ما را بیشتر از این چشم به راه نگذار.

خواهر حمداله مستانه

ما طرفدار آن 42 نفری هستیم که شکایت کردند. ما هم شکایت می کنیم. ما هم تو را می خواهیم. خودت مرا می شناسی. چندین بار طی سالیان آمدم اشرف بچه هایم را بی حمایت گذاشتم و آمدم دنبال تو. تو را بیش از حد دوست دارم. بیش از حد چشم به راهت هستیم. مادرمون را چشم به راه گذاشتی. دیگر پدرمان را چشم به راه نگذار. لحظه های آخرش است. خواهش می کنم. قربانت بشم برادر. ای برادر بیش از این نمی توانم بگویم. التماس می کنم. فقط التماس می کنم به تو که برگرد.

همه چیز آماده است. خانه، زندگی، همه چیز آماده است. چرا خودت را آنجا زجر می دهی. آدم راضی می شود که مادرش چشم انتظارش باشد؟ الان هم که پدرت در وضعیت خوبی نیست. لحظات آخرش است. منتظر هستم. قربانت گردم برادر. ما طرفدار شکایت آن 42 نفر هستیم. ما هم شکایت می کنیم. ما طرفدارت هستیم. قربانت گردم. امیدوارم صدایم را بشنوی و قبول کنی که برگردی. این خواهش ما را قبول کن برادرم. قربانت گردم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا