فاطمه قلیزاده: چهار بار به عراق رفتم و پشت دربهای آهنین اشرف صدایش کردم

خانم فاطمه قلیزاده از خواهران علی قلیزاده عضو گرفتار در فرقه مجاهدین در روز پنجم همایش سراسری انجمن نجات بیان کرد:

بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب فاطمه قلیزاده خواهر اسیر فرقه رجوی علی قلیزاده هستم.

اول از انجمن نجات گیلان تشکر میکنم که این فرصت را برایمان فراهم کردند که ما بتوانیم صدایمان را به گوش جهانیان برای آزادی فرزندانمان برسانیم.

من یک خواهر درد کشیده از طرف پنج خواهر و دو برادر و پدری بیمار، خواهان آزادی برادرم علی قلیزاده هستم.

برادری که بخاطرش چهار بار به عراق آمدم و پشت درهای آهنین اشرف صدا کردم اما دریغ از یک صدا و یک نگاه! البته آن خائنان نگذاشتند صدایمان به گوش برادرمان برسد و او به طرف ما بیاید.

فاطمه قلیزاده از خواهران علی قلیزاده

داداش مهربانم علی جان ما منتظر تو هستیم. پدر بیمار و چشم به راه در آرزوی دیدارت است.
مادر که چشم به راه از دنیا رفت ولی این آرزوی دیدار یا یک صدا را از پدرمان نگیر داداش عزیزم .

تو که برای جنگ با ظلم رفته بودی سوریه. پدر و مادر به تو می گفتند سوریه نرو ولی تو به خاطر عشقی که به حضرت زینب (س) داشتی رفتی و از خاک وطنت دفاع کردی.

برادر خوشگلم تو اینجوری بودی. یک بسیجی بودی که درجنگ با صدام اسیر شدی و بعد از چند سال شکنجه درعراق، فریب مسعود رجوی مزدور را خوردی و به طرف آنها رفتی. چون فکر میکردی از آنجا شما را به ایران بازمی‌گردانند ولی صد افسوس که چنین نشد و آنها شما را از چاله به چاه انداختند ولی میدانم هرچند عمر جوانی خود را به هیچ گذراندی ولی باز هم فرصت باقی هست و برگرد به آغوش گرم خانواده. خود من و خانواده منتظر تو هستیم.

این چه سازمان گور به گور شده ای است که حتی یک تلفن از شما دریغ دارند با این همه علم پیشرفته شما چرا عقب هستید چرا نمی‌گذارند با ما تماس بگیری !؟
می‌ترسند که صدای ما را بشنوی و از آنها جدا شوی. تو به این میگی آزادی .نه داداش عزیزم این زندان است. خود را اسیر آنها نکن و به کشورت باز گرد.

ما همه آزادیم و آزادانه در ایران داریم زندگی میکنیم خیلی خوش هستیم ولی این خوشی با آمدنت چند برابر میشود.
علی جان به ایران باز گرد کسی اینجا با تو کاری ندارد. نه شما را اعدام میکند نه زندانی .

آن که باید اعدام شود مسعود است که عمر و جوانی شما را به فنا گرفت.
علی جان برگرد یا یک تلفن را از ما دریغ نکن.

نزدیک سال مادر است. پارسال همین موقع عکست را برای ما فرستادی. امسال انشاءالله خبر آمدنت به گوش ما برسد.

در پایان از همه دست اند در کاران به نمایندگی از خانواده ام تشکر میکنم. همچنین از انجمن نجات گیلان آقای پوراحمد که همیشه ما را در این مورد حمایت و راهنمایی نمودند.

با تشکر خواهر درد کشیده علی قلیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا