برادر حسن رضایی: امیدوارم روزی تماس بگیری و بگویی آزاد زندگی می کنی

نامه آقای حسین رضایی به برادرش حسن رضایی اسیر در کمپ مجاهدین در آلبانی

حسن جان سلام. احوال شما؟ حالت چطور است. با ما تماس نداری و من دل تنگ شما شده ام. با توجه به شیوع ویروس کرونا نمی دانم وضعیت جسمی ات چگونه است . تماسی با ما بگیر و من و خانواده ات را از نگرانی در بیار.

مادرم همش به فکر شماست و می گوید چی می شد اگر حسن پیش من بود . چندین سال است از خانواده ات بدور هستی! تا چه زمانی می خواهی ادامه دهی؟ خودت را نجات بده. چشمانت را به دنیای آزاد باز کن و آزاد زندگی کن. آزاد زندگی کردن حق هر انسانی ست از جمله شما . کمی به فکر خودت باش.

برادر حسن رضایی

خودت را در مقری که دور تا دور آن دیوار کشیدند زندانی کردی و از بیرون بی خبری! باور کن به دنیای بیرون پا بگذاری خواهی فهمید که زندگی چقدر شیرین است. و از زندگی خودت لذت می بری. من برادرت هستم و دلم به حالت می سوزد. دلم می خواهد آزاد زندگی کنی. حسن یک روزی خواهی فهمید که طی این سالیان و بدور از خانواده چه کلاهی سرت گذاشته اند. مادرت به گردنت حق دارد شما جگر گوشه او هستید دل مادرت را شاد کن. ماندن در آن محیط بسته هیچ سودی برای شما ندارد . امیدوارم روزی تماس بگیری و بگویی من آزاد زندگی می کنم . به امید آن روز .

برادرت حسین رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا