جامعه جداشدگان از فرقه رجوی در آلبانی، تشکلی بالنده و قابل اتکاء برای اعضای گرفتار در مجاهدین

اکنون جداشدگان ماهیت واقعی مجاهدین را به رخ جهانیان می کشند و با افشاگری خود آبروی این سازمان رو به افول را بیش از پیش می برند. امروز نه تهدید و نه شکنجه دیگر مانعی سر راه جداشدگان محسوب نمی شود. چرا که جامعه منتقدین و جداشدگان از فرقه رجوی دیگر آن نهال کوچک که هرلحظه امکان از بین رفتنش بود نیست و به درختی تنومند تبدیل شده که حال نقطه امید سایر اعضایی است که خواهان جدایی از این فرقه هستند.

امروز شاهد این هستیم که جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی علیرغم همه ی مشکلاتی که از طرف مجاهدین بر آنها تحمیل می شود دارای پایگاه اجتماعی قوی تری شده و مردم آلبانی آنان را به عنوان شهروند خارجی پذیرفته اند.

جداشدگان با کار و تلاش هزینه های زندگی شان را تامین می کنند و دیگر نیازی به تامین مالی از سوی فرقه رجوی ندارند.
در سالهای اول حضور مجاهدین در آلبانی، سران فرقه رجوی با نفوذ بر برخی از مقامات دولت آلبانی بیشترین فشار را بر روی اعضا داشتند تا آنان را همچنان در سکوت و تبعیت از سران فرقه وادار کنند. ولی زندگی در کشور آزاد باعث شد که اعضا کم کم به این فکر بیفتند که می توانند آزادانه و به دور از حصارهای فیزیکی و ذهنی فرقه زندگی کنند و امروز می بینیم این فکر عملی شده و آنان توانسته اند حقانیت خود را به سران فرقه رجوی و مقامات دولت آلبانی تحمیل کنند.

جداشدگان آلبانی

آزادی احسان بیدی یکی از نشانه های افول فرقه رجوی در این کشور می باشد که سعی داشتند با فشار به مقامات دولت آلبانی او را به خارج از آلبانی بفرستند که موفق نشدند و آقای بیدی بعد از یک سال بالاخره از زندان آزاد شدند و امروز مانند سایر آزاده های جهان به زندگی خود ادامه می دهد.

سازمان مجاهدین علیرغم همه ی حمایت هایی که از طرف آمریکا و برخی دولت های اروپایی می شوند قادر نیستند که اعضای خود را حفظ کنند و هر روز از تعداد آنان کاسته می شود. این کاهش یا به علت جدا شدن افراد از این سازمان اتفاق می افتد و یا فوت آنان به علت کهولت سن و وجود بیماری های صعب الاعلاج حادث می شود.

این در حالی است که هر روز اعضای بیشتری به جمع منتقدین فرقه رجوی اضافه شده و خواهان جدایی از این فرقه می شوند. آنان بیش از هر زمان دیگری جرأت می یابند تا صدای اعتراض خود به مناسبات به غایت ارتجاعی و ضد انسانی این فرقه را در معرض دید افکار عمومی ایران و جهان قرار دهند.

اگر تا دیروز رهبران مجاهدین با اتکاء به دستگاه کثیف اطلاعاتی و پلیسی صدام می توانستند صدای اعتراض هر منتقدی را در همان قرارگاه اشرف در نطفه خفه کنند حال این نیروی بالنده تبدیل به صدایی رسا در عدالت خواهی خانواده های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی شده است.

نیرویی که دیگر نه تنها قابل از بین برده شدن نیست بلکه تکیه گاه سایر کسانی است که قصد جدایی از این فرقه را دارند. اتحاد و همبستگی ایجاد شده در بین جدا شدگان ساکن در آلبانی مثال زدنی است .اتحادی که همچون پتکی بر سر رهبران فاسد و بد نام مجاهدین فرود می آید.

باید گفت اعضای گرفتار در فرقه رجوی از ساده ترین حقوق انسانی خود در مقابل زندگی اشرافی رهبران این فرقه محرومند؛ دورهمی، بگو بخند، جشن تولد، ازدواج و یا داشتن خانواده، همسر و فرزند. اینها ابزاری هستند که سران فرقه رجوی اعضا را با آنها به بند کشیده و کنترلشان می کند.

اکنون اما، جداشدگان در آلبانی دیگر دچار این محدودیت ها نیستند و از زندگی آزاد خود لذت می برند این زندگی آزاد از نظر سران سازمان یعنی خطر و برای همین نزدیک ترین دشمنان به فرقه رجوی همین جداشدگان هستند.
اکثر کسانی که امروز و سالها پیش از فرقه رجوی جدا شده اند کسانی هستند که با فریب و به بهانه کار در کشورهای اروپایی به قرارگاه اشرف انتقال داده شده اند برای مثال رفیق دهقان یکی از جداشدگان فرقه رجوی می گوید که به وی وعده کار در کشور سوئد را داده بودند ولی او را به قرارگاه اشرف فرستادند.

مهدی سلیمانی یکی دیگر از قربانیان فرقه رجوی متولد سال ۱۳۵۹ است و به تازگی جدایی خود را از فرقه مجاهدین اعلام کرده است. او می گوید: به مدت ۸ سال است که در آلبانی هستم و به تازگی از فرقه رجوی جدا شدم. من ۱۹ سال داشتم که برای کار به ترکیه رفتم و متأسفانه مجاهدین خلق مرا ربودند و به اشرف بردند و به من گفتند اگر بخواهی به ایران برگردی اعدام خواهی شد.
مهدی سلیمانی خطاب به فرقه رجوی می گوید ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا زندگی را از نو بسازیم و شما با تمام باند بازی و مافیا بازی خود نمی توانید جلوی ما را بگیرید چون امروز با اراده ای که ما داریم می توانیم با تمام سختی ها بجنگیم و روی پای خودمان بایستیم.

حال سازمانی که با چنین ترفند هایی افراد را اسیر خود کرده چگونه می تواند از آزادی و حقوق بشر صحبت کند؟!
دستان این سازمان به خون هزاران نفر از مردم ایران آلوده است و باید در دادگاههای بین المللی پاسخگویی جنایات خود باشند نه اینکه امروز مدعی حقوق بشر از دامن کسانی باشند که خود بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان هستند.

اکنون جداشدگان ماهیت واقعی مجاهدین را به رخ جهانیان می کشند و با افشاگری خود آبروی این سازمان رو به افول را بیش از پیش می برند. امروز نه تهدید و نه شکنجه دیگر مانعی سر راه جدا شدگان محسوب نمی شود. چرا که جامعه منتقدین و جداشدگان از فرقه رجوی دیگر آن نهال کوچک که هرلحظه امکان از بین رفتنش بود نیست و به درختی تنومند تبدیل شده که حال نقطه امید سایر اعضایی است که خواهان جدایی از این فرقه هستند.

نویسنده : علی صدر

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا