روی آوردن به زندگی، همسر و فرزند افتخار جداشدگان در برابر فرقه رجوی است

مجاهدین سالهاست اعضای خود را به روش های مختلف به بند کشیده و به بهانه های مختلف آنان را که هیچگونه زندگی شخصی هم نداشته تحت کنترل خود دارند.
فرقه رجوی با یک لیست بلند بالایی از ممنوعیت ها و نباید ها سعی می کنند اعضا را تحت فشار قرار داده و آنان تمام عیار مطیع خود کنند.
در این میان یکی از اصلی ترین ممنوعیت ها که سران فرقه نیز به شدت از آن وحشت دارند خانواده، زن و زندگی و داشتن فرزند است.

اعضای دربند مجاهدین به جرم وابستگی به خانواده مجرم شناخته می شوند و با همین بهانه مورد سوال و جواب قرار می گیرند. از نظر مجاهدین خانواده یعنی مسعود رجوی و غیر از آن هر گونه وابستگی در حصارهای بیرون از این فرقه یک جرم نابخشودنی به شمار میرود که برای هر کسی که بخواهد از این قوانین تخطی کند می تواند زندان و شکنجه و حتی مرگ را به همراه داشته باشد.
محمدرضا صدیق که اخیرا از فرقه رجوی جدا شده است نمونه بارزی از رفتارهای هیستریک رجوی در قبال جداشدگان است.
رجوی به خیال خود با درج موضع گیری رسمی آقای صدیق در سایت رسمی این گروه پنداشته که توانسته است او را افشا کند اما باید گفت این سند افتخار هر جداشده ای از جمله آقای صدیق است که به خاطر زندگی ، به خاطر خانواده اردوی نسل کشان فرقه رجوی را ترک کرده است.

جدا شده ها

جرایمی که از نظر فرقه رجوی عبور از خط سرخ محسوب می شود برابر مطالبی که در سایت های رسمی این فرقه درج گردیده به قرار زیر است:

اولین جرم اعضا این است که آنان تصمیم گرفته اند زندگی آزاد داشته باشند و این آزادی از نظر سازمان جرم محسوب می شود چون سازمان معتقد است اعضا اگر آزاد باشند ممکن است بر علیه آنها فعالیت کنند و چنین نیز هست چون اعضا بعد از خروج از سازمان زندگی مردم عادی را می بینند و تازه متوجه می شوند که فرقه رجوی چه بر سر آنها آورده است.

دومین جرم آنها تلاش برای اطلاع یافتن از وضعیت خانواده هایشان است. سازمان خانواده ها را دشمن خود می داند چون هر وقت خانواده دنبال فرزندان خود بودند باعث جدایی اعضا از سازمان شده است.

سومین جرم آنها ایجاد ارتباط مخفیانه اعضا با خانواده هایشان در داخل ایران می باشد.

جرم بعدی آنها که در حکم اخراج آقای محمدرضا صدیق نیز به آن اشاره شده است بریدگی از سازمان و خواستن زن و زندگی می باشد.
آری رسیدن به آزادی، خانواده و زندگی، آرزوی همه ی کسانی است که در اردوگاه این فرقه گرفتار شده اند.
خداوند تبارک و تعالی در آیه ۳۲ سوره مبارکه نور می فرماید: پسران و دختران بى‌‏همسر و غلامان و کنیزان شایسته (ازدواج) خود را همسر دهید. اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود بى نیازشان مى‌‏گرداند و خداوند، گشایش‌گر داناست.
اگر دقت کنید خداوند در این آیه به غلامان و کنیزان نیز اشاره کرده که آنان نیز باید ازدواج کنند و اربابان باید شرایط زندگی بهتر را برای آنان نیز مهیا کنند.

حال چه شده که فرقه رجوی از دین هم بالا زده و این اجازه را به اعضای خود نمی دهد؟ نه تنها این اجازه را به آنان نمی دهد بلکه در قانون فرقه رجوی ازدواج و زندگی یک جرم است. حتی اقدام به برقراری ارتباط با خانواده در داخل ایران هم به عنوان «توطئه تروریستی علیه مجاهدین و نقض امنیت جمعی به موازات دشمن حساب می شود.»!
فرقه رجوی در قرارگاه موسوم به اشرف چه در خاک عراق و چه اکنون در خاک آلبانی دهه هاست مدل جدیدی از برده داری را که حتی در زمان قبل از اسلام و زمان جاهلیت هم وجود نداشته پیش می برد.
مسعود رجوی و سران سازمان با انواع ترفند ها سعی کردند که خانواده و زن و بچه را از افراد جدا کنند. اما نتیجه آن همه اِعمال فشار به اعضا، امروز زخمی است که سر باز زده و ماهیت درون فرقه رجوی را بیرون ریخته است.

چندی پیش هفته نامه آلمانی دیتسایت به زندگی شخصی به نام امین گل مریمی پرداخته و در این مصاحبه فرقه رجوی را افشا کرده که چگونه زمانی که او کودکی بیش نبود فرقه رجوی او را از پدر و مادر خود جدا کرده و سالها بدون داشتن خانواده و مهر پدر و مادر در کشورهای بیگانه زندگی کرد.
صدها نمونه از این موارد وجود دارد که مجاهدین باعث جدایی اعضا از خانواده خود شده اند و یا کودکان را مجبور به کارهایی کرده اند که خود مایل به انجام آن نبوده اند.

سازمان های حقوق بشری باید به این موضوع ورود کنند و مانع از بین رفتن عمر اعضا در داخل سازمان گردند و خانواده ها باید فرزندان خود را بتوانند ببینند و از آخرین وضعیت آنان با خبر شوند.
نتیجه اینکه علیرغم همه ی سختگیریهای فرقه رجوی، امروز می بینیم که اعضای بیشتری در مقابل سران فرقه رجوی که تنهایی و بی کسی را ترویج می کنند با شجاعت کامل و با افتخار از داشتن خانواده و تلاش برای زندگی در بیرون از حصارهای قلعه اشرف دفاع می کنند و هزاران بار خانواده را به ماندن در داخل سازمان ترجیح می دهند.

نویسنده : علی صدر

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا