نامه ای برای پسر اسیرم محمد جعفر نجفی در آلبانی

محمد جعفر جان سلام

در قوانین یک زندانی حق دارد با خانواده خود در ارتباط باشد، آیا تو از یک زندانی فراتری؟! چندین سال است تو را ندیده ام و تو یک تماس با من نگرفتی. نمی دانم در سلامت بسر می بری یا خیر! من مادرت هستم و به گردنت حق دارم. در جمع خانواده فقط تو نیستی. تا آنجایی که من خبر دارم در محیطی بسته خودت را زندانی کردی یا بهتر بگویم تو را زندانی کردند و با وعده های دروغین تو را از بین می برند. مطمئن باش کسانی که اخبارهای کذب به شما می دهند به بن بست خورده اند.

محمد جعفر چرا خودت را نجات نمی دهی؟ چرا با افکار غلطی که در ذهنت کردند خودت را از بین می بری؟ به چه دلیل؟ خودت را نجات بده و مثل انسانهای آزاد به زندگی خودت ادامه بده و از دنیای آزاد لذت ببر. تو جگر گوشه من هستی دلم به حالت می سوزد. محمد جعفر نگران هیچی نباش تمام خانواده ات منتظر تو هستند و برای آمدنت لحظه شماری می کنند. آرزو دارم که هر چه زودتر خودت را نجات بدهی و آرزوی مادرت را برآورده کنی .

مادرت صدیقه نجفی

مادر محمد جعفر نجفی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا