طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سی و یکم

سال ۱۳۷۸ – ۱۳۷۷ عملیات ترورهای شهری

سازمان مجاهدین از سال ۱۳۷۷ دست به کار شد تا طرح خود برای از دور خارج کردن آقای خاتمی با انجام عملیات ترور در شهرهای بزرگ بویژه تهران را به اجرا در بیاورد. ترور آقای سید اسدالله لاجوردی دادستان پیشین انقلاب اسلامی و رئیس سابق سازمان زندان‌ها در بازار تهران در تاریخ اول شهریور سال ۱۳۷۷ اولین عملیات تروریستی مجاهدین در دور جدید از آنچه که عملیات شهری خوانده می شد بود.

دومین عملیات مجاهدین نیز در این فاز، ترور سپهبد شهید صیاد شیرازی بود. صیاد شیرازی در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح سازمان مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی‌اش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش ترور شد. زهره قائمی مسئول عملیات ترور و به شهادت رساندن سپهبد شهید علی صیاد شیرازی بود.

انجام این عملیات به درخواست اطلاعات عراق موسوم به مخابرات بود که توسط سازمان انجام گرفت که بعد از سقوط صدام در ویدیویی که در آن رجوی کشتن این فرمانده ایرانی را به اطلاعات عراق گزارش می کرد توسط رسانه ها افشاء گردید. در این ویدئو که ملاقات بین مسعود رجوی با مسئول اطلاعات عراق حبوش را نشان می داد رجوی به انجام این عملیات که به درخواست اطلاعات عراق صورت گرفته بود اعتراف می کند.

حمله خمپاره ای مجاهدین به مجتمع مسکونی نور

در گرماگرم فعالیت های تروریستی مجاهدین در ایران با فرا رسیدن ۱۸ تیر ۱۳۷۸ در تهران، پیامهای مختلفی از سوی رجوی داده شد که جوانان را به تهاجم و خشونت در تهران تشویق می نمود. در درون ارتش رجوی  نیز شور و هیجانی با این پیامها ایجاد شده بود که گویی اینکه مجاهدین به زودی حرکت خود را به سوی تهران آغاز خواهند کرد. اما برخلاف خواسته های رجوی، دانشجویان ایرانی هیچ اهمیتی به پیامهای او ندادند.

در نشست‌های بعدی ، رجوی برای روحیه دادن به نیروهایش گفت: اگر تظاهرات به هفتۀ چهارم می کشید، «ارتش آزادیبخش» به سمت تهران حرکت می کرد! وی هم چنین عملی نشدن آرزویش را به گردن اعضاء انداخت و گفت: «شما به خاطر این که پا به پای انقلاب خواهر مریم نیامدید و در چنین شرایط حساسی آمادگی لازم را نداشتید نتوانستیم کاری از پیش ببریم ، وگرنه اگر در چنین شرایطی ما ۲۰ تیم آماده مأموریت در تهران داشتیم ، به راحتی می توانستیم اوضاع را تحت کنترل خود بگیریم و  . . .»!

پس از آرام گرفتن اوضاع داخلی، مأموریتهای مختلف دیگری برای برهم زدن نظم و امنیت در داخل شهرهای ایران آغاز گردید. رجوی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی شده نگذارد آقای خاتمی به پایان دور دوم برسد. لذا اعزام تیم‌های ترور به داخل ایران برای خمپاره باران نقاط مختلف ادامه یافت. نفراتی که به آنها ابلاغ مأموریت می شد به سرعت وارد قرنطینه می شدند تا در شهرهای مختلف بویژه تهران وارد عملیات شوند. طی این دوران سازمان توانست تعدادی عملیات خمپاره زنی و ترورهای کور در برخی از شهرهای ایران منجمله تهران به اجرا در بیاورد. که باعث کشته شدن تعدادی از هموطنان بی گناه گردید.

از جمله در اواخر سال ۱۳۸۷ با نفوذ دادن تیم های تروریستی به شهر اهواز با پرتاب پنج گلوله خمپاره بی هدف و کور دست به یک جنایت علیه مردم زدند. در مرحله ای که تیم ها در تهران عملیات انجام می دادند، بعد از هر دور عملیات، سازمان بلافاصله اطلاعیه می داد. عملیات در  اطلاعیه ها بزرگتر از حدی که انجام می گرفت جلوه داده می شد تا نشان داده شود هنوز سازمان آن قدر قدرت دارد که بتواند در قلب ایران یعنی تهران عملیات انجام دهد. البته ادبیات این اطلاعیه ها طوری بود که گویا این عملیات توسط نیروهای سازمان در داخل ایران سازماندهی و هدایت می شود و مخفیگاه تیم ها نیز در داخل ایران است و همیشه این جمله که «واحد های عملیاتی پس از انجام موفقیت آمیز عملیات به پایگاههای خود بازگشتند» در انتهای اطلاعیه ها آورده می شد . در حالیکه تمامی این عملیات از خاک عراق و با استفاده از امکانات مالی ، تدارکاتی و لجستیکی که توسط عراق در اختیار سازمان قرار داده می شد هدایت و فرماندهی می گردید.

بنابراین سازمان از زمستان ۱۳۷۸ تا زمستان سال ۱۳۸۰ نزدیک به ده فقره عملیات خمپاره اندازی و همچنین عملیات ترور در شهر تهران و برخی مراکز استانها انجام داد. که باعث زخمی شدن تعداد زیادی از هموطنان بی گناه شد. البته خیلی از تیم ها هم  قبل از انجام هرگونه عملیاتی توسط ماموران امنیتی ایران در مناطق مرزی و بهنگام نفوذ دستگیر شدند.

در مجموع سازمان موفقیت چندانی در این دور از انجام عملیات تروریستی در ایران نداشت و نه تنها هیچ عنصر اجتماعی با این عملیات به میدان نیامد بلکه باعث شد فضای پلیسی بیشتری بر کشور حاکم شود که البته این هم خواست شخص رجوی بود تا در تشکیلات مشکلاتی که با انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری ایران برای رجوی ایجاد شده بود را حل و فصل کند. چرا که فضای باز سیاسی در ایران همچون سم مهلکی برای تشکیلات به شدت قرنطینه شده رجوی محسوب می شد.

ادامه دارد…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا