سر در آخور امپریالیسم و پز انقلابیگری!

به مناسبت سالگرد بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق سابق، هر ساله فرقه رجوی بیانیه هایی در منتسب کردن خود به ادامه راه و روش آنها صادر می کند که مستلزم بررسی می باشد. طبیعتا برای اقشار مختلف این سئوال وجود دارد که آیا رجوی توانسته خط و خطوطی که آنان ترسیم کرده بودند را ادامه دهد؟ جواب بسیار مشخص است. رجوی با شعارهای تو خالی سعی دارد وانمود کند که ادامه دهنده راه حنیف نژاد است.

من می خواهم جواب این پرسش را به عنوان کسی که قبلا از آنان طرفداری می کردم، بدهم. اصلاٌ اینگونه نیست. ما در زمان آشنایی با فرقه با شعارهای مبارزه با امپریالیسم و ایران را ویتنام دیگری برای یانکی ها می کنیم و شعارهای دیگری در مورد کار برای مردم و مبارزه برای آزادی روبرو بودیم. من خودم را یک هوادار آنان محسوب می کردم ولی هر چقدر که زمان می گذشت این شعارها رنگ و بوی دیگری به خودش می گرفت. مواضع بنیانگذاران مبارزه با امپریالیسم و سرمایه داری جهانی به سرکردگی آمریکا بود ولی اکنون شاهد هستیم که این مواضع صد و هشتاد درجه تغییر کرده است.

مدتی قبل وقتی پمپئو در اشرف سه حضور یافت برای خودم مسجل شد که دیگر فرقه رجوی به ته خط شعارهای تو خالی و به ظاهر انقلابی خود رسیده است. وقتی دست در دست حامیان تروریست قرار می دهند پس باید صد در صد از مواضع خود عقب نشینی کرده باشند. برای خودم قابل فهم نیست که چگونه نیروهایی که در مناسبات فرقه در اشرف سه حضور دارند می توانند قبول کنند که اکنون برای جنایتکارانی مانند بولتون و جولیانی و اکنون برای پمپئو دست زده و شادی کنند. آیا می توان روی شعارهای انقلابی سوار شد و بعد دست در دست غرب باشید؟ آیا فکر می کنید که می توانید با حمایت آنان به پیروزی خیالی خود برسید؟

برای من بسیار شرم آور است سازمانی که سابقه گذشته خود را یدک می کشید و به آن افتخار می کرد اکنون به مرحله ای رسیده که جفت پا سر در آخور امپریالیسم برده تا از گفتار و حرفهای آنان نشخوار کند و جالب اینکه اکنون با رو شدن دست شان باز پز به اصطلاح انقلابی می دهند. البته قرار گرفتن در این مرحله به یکباره انجام نشده بلکه زمان می برد تا بتوان در این نقطه و همسو با جنایت کاران غربی قرار بگیری و از طرف دیگر باید روی ذهن افراد در مناسبات کار می کرد تا آنان به این نقطه برسند و تغییر موضع داده و از سیاست های ستم گرانه غرب حمایت کنند و اکنون شاهد هستیم که چگونه نیروهای بی سواد و ناآگاه برای دیدن شان خوشحالی می کنند این کار یعنی لگد زدن به تمام ارزشها و اصولی که بنیانگذاران بنا نهاده بودند.

اکنون رجوی ها دیگر مرزی از بی اصولی و بی پرنسیبی در امر مبارزه باقی نگذاشتند و تمام قد تبدیل به بلندگوهای جنایتکاران شده اند و حرفهای آنان را نشخوار می کنند. برای خودم که مدتی از آنان طرفداری می کردم متاسف هستم که چرا این گونه سالیان عمر خود را به حمایت از تروریست هایی پرداختم که اکنون سر در آخور غرب دارند .اما چیزی که برای خودم روشن شده این بالا و پائین پریدن رجوی ها برای غرب هیچ دستاوردی برای آنان ندارد رجوی ها فقط به فکر زندگی شاهانه خودشان هستند چون با دریافت پولهای زیاد از غرب و دشمنان منطقه ای ایران دچار توهم شده اند که می توانند در زیر سایه جنایتشان به قدرت برسند.

علی اصغر وکیل زند

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا