تصورات ابلهانه فرقه رجوی بعد از درگذشت آیت الله خمینی

همزمان با اعلام خبر فوت آیت الله خمینی در 14 خرداد 1368 مسعود رجوی سرکرده فرقه مجاهدین خلق که استراتژی خود را حول دو محور فوت آیت الله خمینی و پیروزی صدام در جنگ بر علیه ایران بنا گذاشته بود با اعلام آماده باش به کلیه نیروها آن را مرحله دوم عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) و فرا رسیدن مرحله سرنگونی اعلام کرد و از تمامی فرماندهان یگانهای رزمی خواست که با تعطیل کردن کارها تمامی وقت و انرژی خود را به آماده سازی برای شرکت در عملیات سرنگونی معطوف کنند.

بعد از صدور دستور آماده باش توسط رجوی اکثریت نیروهای ستادها و بخش های سیاسی و پشتیبانی از محل کار خود آزاد و برای آموزش نظامی و شرکت در مانورهای نظامی در یگانهای رزمی سازماندهی شدند و تمرینات و مانورهای نظامی آغاز شد. فرماندهان و مسئولین بخش های مختلف آنچنان تبلیغاتی به راه انداخته بودند و اذهان نیروها را مشغول کرده بودند که گویی ظرف چند روز آینده عملیات بزرگ آزاد سازی ایران انجام خواهد شد!

نشست های مختلف برگزار شد. رجوی در تحلیل هایش طی سالیان چنین در ذهن اعضا القاء کرده بود که جمهوری اسلامی فقط با وجود آیت الله خمینی می تواند به حیات خود ادامه دهد و در صورت عدم حضور ایشان با ایجاد خلا در قدرت طی چند روز سرنگون خواهد شد. چون این رژیم هیچ رهبر برجسته ای برای جانشینی او ندارد. به همین منظور مانورهای نظامی در پادگان اشرف و مناطق اطراف آن شروع شد. مسعود رجوی در همان اثناء به همراه تعدادی از مسئولین به ملاقات صدام رفته بودند تا نظر او را برای یک عملیات جلب کنند. ملاقات های مستمری بین رجوی و دیگر مسئولین مجاهدین با مسئولین سیاسی و نظامی عراقی ادامه داشت و نیروها هر لحظه منتظر فرمان پیشروی بودند. در حالیکه کلیه نیروها شب و روز مشغول آماده سازی مراحل عملیات و مانور بودند از دفتر اصلی مجاهدین خلق در بغداد موسوم به جلال زاده خبرهای خوبی به گوش نمی رسید. گویا صدام حاضر به ملاقات با رجوی نشده بود و ملاقات ها در سطح بسیار پایین در حال برگزاری بود.

مسئولین سازمان اطلاعات و امنیت عراق و ارتش، طرح رجوی برای انجام یک عملیات گسترده را ناقص و کافی ندانسته و همانند عملیات فروع (مرصاد) محکوم به شکست می دانستند و صدام هم که نقشه های دیگری و از جمله طرح حمله به کویت را در ذهن می پروراند، تحت هیچ شرایطی زیر بار ملاقات با مسعود رجوی نرفت.

مدتی بعد و بدنبال مخالفت قطعی مسئولین عراقی با این عملیات بدلیل چشم انداز حتمی شکست نظامی آن، در قرارگاه اشرف حالت عادی اعلام شد و نفرات به ستادها و یگانهای خود برگشتند. موجی از یاس و نا امیدی فضای پادگان اشرف و دیگر پایگاهها را فرا گرفته بود. مسئولین و فرماندهان مجاهدین خلق عملا برای پاسخ دهی به اعضا در یک موضع بلاتکلیفی و متناقض قرار گرفته بودند. چون نمی دانستند چه پاسخی به نیروهایشان بعد از شعر و شعار این سالها بدهند. اگر به نیروها علت عدم انجام عملیات را مخالفت فرماندهان و مسئولین عراقی اعلام می کردند ادعای پوچ استقلال سیاسی و نظامی آنها زیر سوال می رفت و اگر به عدم آمادگی شرایط و توان نظامی یگانها اشاره میشد توان و قدرت نظامی ارتش آزادیبخش که سالها حول تنها آلترناتیو و ابزار و ظرف سرنگونی تبلیغ میکردند در اذهان نیروها زیر سوال می رفت.

علیرغم تلاش مسئولین و فرماندهان مجاهدین خلق حول عدم مسئله داری نیروها که عمدتا توسط رجوی به آنها ابلاغ میشد تمامی نیروها در رابطه با عدم انجام عملیات بشدت مسئله دار شده بودند و همگان می دانستند عراق اجازه شروع عملیات را نداده است. در همین رابطه من که در آن مقطع در بخش روابط خارجی بغداد بودم بدلیل اینکه در معرض برخورد روزانه با افسران مخابرات عراقی قرار داشتم سعی میکردم با کنجکاوی و طرح سوالاتی در قالب پیگیری کارهای ارجاعی روزانه از موضع دولت عراق در رابطه با علت مخالفت با این عملیات اطلاع پیدا کنم. در یکی از برخوردهایی که با مسئول افسران مقر جلال زاده داشتم در پاسخ سوال من که انشالله بزودی برای عملیات سرنگونی فروغ 2 خواهیم رفت، لبخند تلخی زده و در قالب کنایه گفت شما هنوز از آن عملیات اول درس عبرت نگرفتید؟ در آن مقطع ارتش ایران در موضع ضعف قرار گرفته بود و ما هم در جبهه های دیگر همزمان عملیات هایی را انجام دادیم و شما بخوبی تسلیح شده بودید اما کاری از دست تان بر نیامد و اگر ما مرزها را به رویتان باز نمی کردیم و ارتش ما وارد نمیشد یکی از شما سالم بر نمی گشت. شما شرایط را درک نمی کنید و توانمندی نظامی خودتان را هم نمی دانید. رهبران نظامی و سیاسی ما به این باور رسیده اند که در صورت انجام عملیات به سختی شکست می خورید! مگر فیلم های تشییع جنازه خمینی (ایت الله خمینی) را ندیدی؟! این میزان شرکت کننده برای تشییع یک رهبر تاکنون سابقه نداشته است. شما با همین تعداد نیرو می خواهید به جنگ این جمعیت بروید؟ بروید خدا را شکر کنید که رهبر ما با این عملیات مخالفت کرد و جان شما را نجات داد.

بعد از صحبت با افسران عراقی از اینکه بر خلاف تبلیغات رجوی حتی متحدین عراقی ما هم به توانمندی نظامی مان برای سرنگونی و تغییر حاکمیت در ایران باور ندارند، تعجب کردم و پرده ای از مقابل چشمانم کنار رفت و فهمیدم که این همه تبلیغات در مورد توان نظامی مجاهدین خلق و یا به اصطلاح ارتش آزادیبخش فقط برای مصرف درون تشکیلات و فریب اعضا و به اسارت گرفتن آنها در تشکیلات است و ما حتی از نگاه متحدمان دولت عراق هم فاقد توان لازم برای انجام چنین اقدامی هستیم.

اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا