پیروزی رهایی یافتگان آلبانی بر توطئه های سران مجاهدین خلق

سران سازمان مجاهدین خلق بالاخره توان و تحملشان به سر آمد و مجبور شدند بر علیه انجمن آسیلا به طور علنی دست به توطئه بزنند. همت اعضای جداشده در تأسیس انجمن آسیلا تمام نقشه های رجوی ها در به بند کشاندن اعضای ناراضی فرقه شان را نقش بر آب کرد. افرادی که روزی جزو بدنه تشکیلات مجاهدین خلق بودند آن زمان که به فریب کاری و چهره واقعی رجوی ها پی بردند خاتمه همکاری دادند و با تلاش و همت فروان خود را از منجلاب فرقه رهانیدند. سپس گردهم آمدند و همدل و همراه شدند تا به دیگر افراد گرفتار که خواستار زندگی در دنیای آزاد هستند هم کمک کنند.

جرم اعضای انجمن آسیلا این است که بشردوست هستند. نوع دوست هستند و دست یاری به سمت دوستان سابق خود دراز کرده اند. چیزی که سران فرقه رجوی تاب تحمل دیدنش را ندارند. این ها سالها تلاش کرده اند تا انسانیت را در افراد بکشند و نابود کنند. پس دست به کار شدند و با صرف هزینه ها ی هنگفت دست به توطئه ای دیگر بر علیه افراد جداشده از فرقه در آلبانی زدند. این بار دست به دامان پلیس آلبانی شدند. فرقه رجوی وقتی برای هر حرکتی انجمن آسیلا را در نزدیکترین نقطه بعنوان مانع بزرگ در مسیر خود میبیند راهی جز اعلان جنگ برایش میسر نیست.
جهت بحث و بررسی در مورد وضعیت هر دو طرف متخاصم ، ماهیت و عملکرد گذشته و فعلی آنها تحولات اخیر و آینده نزدیک را به اختصار مرور میکنیم .

سازمان مجاهدین و شخص رجوی همانطور که خودشان نیز بارها تکرار و تاکید کرده اند ، جداشدگان را خصم آشتی ناپذیر میدانند و اعضا و کادرهای سازمان صرف نظر از رده و جایگاه تشکیلاتی از جدیدترین عضو تازه پیوسته تا بالاترین آن مانند علی زرکش ،مهدی افتخاری، تا جداشدگانی همچون عیسی آزاده ، داوود باقروند ، بتول سلطانی و….. را دشمن خود دانسته و با عباراتی که درخور و شایسته شخص رجوی میباشد آنها را مزدور و خائن و خودفروخته خطاب میکند.

افراد تا زمانی که در تشکیلات هستند و مطیع و فرمانبردار خواهران شورای رهبری و تا وقتی ایراد و انتقادی ندارند و یا توان ابرازش را ندارند، تا وقتی که از همه حقوق انسانی خود محروم هستند و اعتراضی ندارند و به واقع نمیتوانند داشته باشند، گوهران بی بدیل رهبری و مجاهدین خواهر مریم هستند. اما فاصله تبدیلشان به مزدور رژیم واطلاعاتی و بریده چشم بر هم زدنیست. یعنی تار مویی فاصله است میان گوهر بی بدیل تا خصم آشتی ناپذیر!
این شیوه همه فرقه هاست از داعش بگیر تا مجاهدین خلق.به قول صریح رجوی اگر فقط یک تیر داشته باشد و همزمان یک پاسدار و یک جداشده (بقول رجوی بریده ) را ببیند بدون شک تیر را در مغز جداشده خالی میکند حال توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

با تمام این احوال ، برای رجوی ها تحمل اعضای جداشده از فرقه به صورت تک تک راحت تر است تا در کنار هم. حضور اعضای جداشده ساکن ایران در کنار خانواده ها و تشکیل انجمن نجات و به موازات آن حضور اعضای رهایی یافته ساکن آلبانی در کنار هم و تشکیل انجمن آسیلا، به واقع بزرگ ترین سد و مانع و خار چشم رجوی هاست در پیشبرد اهداف ضد انسانی شان. انجمن هایی که ملجاء و پشت و پناه ، حامی و نقطه امید افراد جداشده جدید و یا در آستانه جدایی هستند. پیوستن محمود دهقان بلافاصله بعد از فرار از تشکیلات ، پیوستن و اعلام رسمی جدایی مصطفی بهشتی درست نقطه اوج لبریز شدن کاسه صبر سران فرقه رجوی علیه آسیلا بود .

سفر مسئولین آلبانیایی انجمن آسیلا به ایران به دعوت انجمن نجات که با استقبال و خوشحالی این مدعوین در آشنایی با فرهنگ و ادبیات و جاذبه های گردشگری ایران مواجه شد خود مزید بر علت و تحمل ناپذیری فرقه رجوی گردید. لذا این سازمان در شرایط بسیار سخت و در اوج افلاس خود تشکیلات و قد و قواره اش را در آیینه ملاحظه نموده است و بخوبی دریافته است که مانور های پوشالی ، برگزاری تجمعات و جلسات ، مشارکت شخصیت های معلوم الحال ، مسئولین سابق در پست های مختلف دولت آمریکا و کشور های اروپایی که بر حسب تعرفه مشخص قلم و زبان به مزد در مقابل پول مشخص برای مریم بانو سخنرانی میکنند ، هیچ دردی از این سازمان و شخص رجوی درمان نمیکنند.

فرقه رجوی بدون اینکه به روی خودش بیاورد و اذعان و اعتراف کند بخوبی متوجه شده است که حتی بعنوان کارت بازی سیاسی در دست امریکا و اسرائیل نیز تاریخ مصرفش سر آمده است و نمیتواند در کسوت اپوزسیون برانداز اعلام حضور نماید و صرفا جهت ادامه حیات ننگین به گذران امور میپردازد و لذا از عرض اندام بعنوان اپوزسیون برانداز و شعارهای دهان پرکن سرنگونی نظام ایران، استقرار آزادی و دمکراسی برای ایران و…. صرف نظر کرده و با عقده گشایی و کینه توزی، انجمن های نجات وآسیلا را بعنوان مانع و حریف سرسخت خود میبیند و رسما علیه آنها اعلان جنگ نموده است .

که البته با توجه به اینکه فرقه رجوی قصد دارد با هزینه های گزاف و اجیر کردن انسانهای نیازمند و لشکر کشی مجددا نمایش فرمالیستی ویلپنت که در حقیقت یادواره کارنامه ننگین مریم رجوی و فرقه تروریستی آنها میباشد برگزار نماید ، با سناریو سازی و طرح توطئه به این معامله ننگین با پلیس آلبانی روی آورد که باز هم کاسه و کوزه سرخودش خراب شد .

هماهنگی و طرح توطئه کثیف با حمایت امریکا و سفارت اسرائیل در بکارگیری دادستان و پلیس آلبانی نقطه اوج عقده گشایی فرقه علیه انجمن آسیلا و اعضای آن بود که خوشبختانه همچون دفعات قبل تیرش به سنگ خورد و دادستانی و پلیس آلبانی نتوانستند هیچ مورد مشکوک و غیر قانونی از این افراد جداشده بدست بیاورند و قوی تر و پایدار تر از قبل به محل کار و زندگی خود بازگشتند.
در این مرحله، فرقه برای جبران شکست فضاحت بارش در مقابل اعضای جداشده به دروغ بافی و جعل اسناد رو آورده است و این اختلال چند ساعته در کار انجمن آسیلا را فتح الفتوح برای خود قلمداد می کند!

دوستان جداشده در انجمن آسیلا به خوبی به توطئه های کثیف فرقه آگاهند و بیدی نیستند که به این بادها بلرزند و مصمم تر از قبل راه خود را ادامه می دهند.

به امید موفقیت روز افزون برای دوستان بسیار خوب و مقاوم و خستگی ناپذیر در انجمن آسیلا .

مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا