15 شهریور یادآور ظهور تا سقوط مجاهدین

سازمان مجاهدین در 15 شهریور سال 1344 با استراتژی مبارزه مسلحانه و استکبار ستیزی به وسیله سه تن از اعضای مرکزیت آن بنا گردید. در این خصوص مطالب و نوشته های فراوانی به رشته تحریر در آمده که قصد پرداختن به جزئیات آن را نداریم و هدف بررسی وضعیت فرقه رجوی از بدو تاسیس تا کنون می باشد که تلاش داریم با مصادیق عینی به آن بپردازیم.

امروزه موازنه‌ قوا حوادث گوناگون سیاسی و اجتماعی در دنیا از جمله اروپا و آمریکا، ضعفها و اختلالات عمیق ساختاری غربی‌ها را در برابر جهانیان عریان و نظم جهانی در ابعاد مختلف را به چالش کشانده است. در این میان مجاهدین نیز پس از انتقال به کشور آلبانی بی تاثیر از این چالش نبوده و موجودیت سازمانی که روزگاری با شعار وطن پرستی و خلق دوستی پا برعرصه ظهور گذاشته بود در لبه پرتگاه سقوط قطعی قرار گرفته است.

مجاهدین و مزدوری

از بدو ورود مسعود رجوی به عراق و توافق وی با صدام حسین با پز حسن همجواری و صلح طلبی در بحبوحه جنگ خونین ایران و عراق و مزدوری برای عراق، پروسه سقوط مجاهدین آغاز شد. بر اساس مدارک عینی و شهود معتبر، صدام در قبال دریافت اطلاعات امنیتی، نظامی، سیاسی، اجتماعی از عوامل رجوی از داخل ایران، ماهانه 36 میلیون دلار آمریکایی به رجوی پرداخت می کرد و علاوه بر آن امکانات، ادوات جنگی، پایگاه و صدها امکان دیگر در اختیار مجاهدین قرار می داد. با خوی دیکتاتوری که صدام از آن برخوردار بود به این واقعیت پی برده بود که رجوی و گروهش نه به صفت یک سازمان انقلابی بلکه به مثابه یک کارت سیاسی حربه مناسبی علیه ایران و سرکوب مخالفان کرد عراقی در زمان جنگ هستند و میتوانست آنها را مورد استفاده ابزاری قرار دهد و تا جایی که امکان داشت از این کارت به نحو احسن بهره برد .

در سرفصل تهاجم نظامی آمریکا به عراق و سقوط دولت صدام و حضور فیزیکی نیروهای آمریکایی در مقر اشرف مژگان پارسایی به دستور رجوی وارد مذاکره مستقیم با ژنرال ریموند اودیرنو فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در عراق شد. از آن هنگام تبدیل به کارت سیاسی آمریکایی شد و مجاهدین رسما در خدمت پرچم آمریکایی ها قرار گرفتند. رجوی برای خود شیرینی و اثبات غلامی هر از گاهی با برگزاری نشست خبری در پایتخت امریکا و برخی نقاط اروپا، علمی را به اسم فعالیت های هسته ای ایران بر پا می کرد تا مسیر فشارهای ظالمانه تحریم علیه مردم ایران را هر چه بیشتر هموار نماید. مجاهدین حتی پا فراتر از تحریم گذاشته و بدنبال راه کارهایی بوده و هستند تا با لابی اسرائیلی امکان حمله نظامی به ایران را فراهم کنند.

البته از رجوی بیشتر از این نیز توقع نیست! چون موجودیت خود را در جنگها و تضادها جستجو میکند. روند افول این گروه در انتقال به کشور آلبانی سرعت بالایی گرفت و لحظه به لحظه با آشکار شدن روابط مجاهدین با دول غربی ماهیت دلالی سیاسی رجوی بر ملا گردید. بر این نکته تاکید می شود سیر تاریخچه رجوی ثابت کرده که وی بشدت زندگی طلب و درصدد حفظ بقای ننگین خود می باشد. فرار او با لباس زنانه از ایران با به جا گذاشتن فرزند خردسال و زنش، مخفی شدن وی در آغاز تهاجم آمریکا به عراق و فرار مریم قجر به فرانسه مصداق این واقعیت می باشد.

تحولات اخیر به ویژه ممانعت دولت آلبانی از برگزاری همایش سالانه آنها در این کشور مجاهدین را در شرایط پیچیده ای قرار داده و برای هزارمین بار این ادعا تبدیل به عینیت شده که مجاهدین خلق با رهبری مسعود و مریم رجوی سالهاست تبدیل به کارت سیاسی دول غربی و امریکا شده و چون نظم نوین جهانی بر پاشنه اقتضای منافع کشورها می چرخد لذا حوداث اخیر حکایت از آن دارد که موعد استفاده از کارت رجوی رو به انقضاء بوده و صرفا آقایان آمریکایی از کارت مجاهدین به عنوان یک لولو خور خوره استفاده می نمایند .

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا