مماشات، توهم یا واقعیت

مهدی ابریشم چی در برنامه موسوم به ارتباط مستقیم (6 اسفند) در تلویزیون مجاهدین بار دیگر در راستای توجیه بیانیه شورای وزیران اقتصاد و دارایی اتحادیه اروپا مبنی بر ابقاء سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی بر این نکته تاکید کرد که موضع اتحادیه اروپا در این خصوص کماکان یک اقدام آلوده به سیاست بازی و در راستای باج دهی غرب و اروپا برای عقب نشینی موضع هسته ای و تعلیق سازی ایران است. ابریشم چی در حالی این ادعا را مطرح می کرد که حداقل در همین برنامه ترجیع بند اصلی حرفش این بود که ایران تحت هیچ شرایطی به تعلیق سازی فعالیت های هسته ای تن نخواهد داد. صورت مسئله مطروحه آقای ابریشم چی ظاهرا بر این معنی دلالت دارد که مجاهدین خلق در حال حاضر وجه المصالحه غرب و ایران بر سر تعلیق سازی فعالیت های هسته ای قرار گرفته است. اشاره ابریشم چی به مرغ عزا و عروسی دلالت بر این موقعیت دارد. به اذعان او غرب با حفظ و ابقا نام سازمان مجاهدین در لیست گروه های تروریستی در تلاش جلب نظر و حمایت ایران برای تعلیق سازی است. اما در عین حال بر این معنی نیز تاکید دارد که ایران تحت هیچ شرایطی قطار هسته ای اش را متوقف نخواهد کرد. این صورت مسئله چند فرض را محتمل می کند.
1- این که اقداماتی نظیر ابقای نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی اتحادیه اروپا آنگونه که ابریشم چی ادعا می کند، ارتباطی به جمهوری اسلامی ندارد.
2- اینکه اگر قرار است قطار هسته ای جمهوری اسلامی متوقف نشود اروپا و غرب بر اساس چه نفع و انتفاعی نام سازمان مجاهدین خلق را در لیست گروه های تروریستی اتحادیه اروپا نگه دارد.
3- اگر آنگونه که آقای ابریشم چی ادعا می کند مجاهدین یک تهدید بالقوه علیه ایران هستند، در این صورت عقل و منطق می گوید اروپا و غرب می تواند از این اهرم بر علیه ایران و حداقل در موضوع عقب نشینی هسته ای استفاده کند و راه حل معقول آن هم حذف نام سازمان مجاهدین از لیست گروه های تروریستی است و نه ابقاء آن و اصرار بر آن.
4- ابریشم چی مدعی است حذف نام سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی اتحادیه اروپا به معنی پیام سرنگونی جمهوری اسلامی است، بعد نتیجه می گیرد وقتی نام مجاهدین از لیست حذف نمی شود معنایش مماشات غرب با جمهوری اسلامی است. این معادله ساده حداقل حاوی این معنی است که مجاهدین آلترناتیو جمهوری اسلامی نیستند. یکی به دلیل ماهیت تروریستی سازمان مجاهدین و دیگری فقدان مشروعیت و بی پشتوانگی در میان مردم ایران یا به بیان ساده تر بی وزنی مجاهدین. غربی ها حداقل این مقدار عقل و فهم دارند که بفهمند آلترناتیوی مثل مجاهدین که هم مخالف فعالیت هسته ای هستند و هم ضد تروریست؟!! و هم برای اسرائیل مشروعیت قائل است و هم رابطه اش با غرب متکی بر پرنسیب های اعلامیه حقوق بشر و….در مقایسه با جمهوری اسلامی اقتدارگرا و بنیادگرا که اتفاقا نه برای اسرائیل رسمیت قائل است و نه ظاهرا اعلامیه جهانی حقوق بشر را وقع نمی گذارد و در عین حال به ادعای غرب دنبال دستیابی به سلاح هسته ای هم هست، به مراتب گزینه معقول تری است. اگر اروپا و غرب به این تحولات آنگونه که مجاهدین محاسبه می کنند تن نمی دهد دلیلش حتما فراتر از فهم و درک سازمان مجاهدین است.
مجاهدین خلق عجالتا میان این پارادوکس ها دست و پا می زنند. به چند دلیل ساده.
1- اینکه غرب و اروپا مجاهدین را نه از منظر ضرورت و مماشات و… که ماهیتا یک جریان تروریستی می داند.
2- غرب بخوبی نسبت به بی پشتوانگی مجاهدین در میان مردم ایران اشراف دارد.
3- غرب می داند که مجاهدین بر خلاف آنچه ادعا می کنند نه دمکراتیک هستند و نه اساسا قادر به ایجاد تغییرات بنیادین در مناسبات و آموزه های خود هستند.
4- غرب می داند که وزن و اعتبار واقعی مجاهدین صرفنظر از همه تبلیغات رسانه ای حتی فاقد وزن و اعتبار ابزاری برای تهدید جمهوری اسلامی است.
این گمانه ها نه از موضع مشروعیت دادن به جمهوری اسلامی که بر پایه صورت مسئله آقای ابریشم چی برای فهم و درک بیشتر موقعیت سازمان مجاهدین در تنش های موجود میان ایران و غرب بنا شده است.

بهار ایرانی

4 مارس 2007

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا