دی ماه خوب، دی ماه بد

30 دیماه 1357 و آزادی زندانیان از سیاه چاله های ساواک شاهنشاهی روزی است که برای ایرانیان خاطرات تلخ و شیرین را با خود به همراه دارد !

خوش !
از این زاویه که بعد از سرنگونی نظام شاهنشاهی و عبور از طاغوت پهلوی زندانیان محبوس در سیاه چاله های شاه آزاد شده و به آغوش مردم و خانواده هایشان بازگشتند، عمدتا و مهمترین آنان زندانیانی بودند که به دلایل سیاسی توسط ساواک شاه دستگیر و در زندان ها گرفتار بودند. آزادی آن افراد جای بسیار خوشحالی و خرسندی داشت و نشانی از آزادی در آن دوران به همراه داشت .

اما بد !
در کنار آن خوشی ها نباید فراموش کنیم که ملت ایران غافل از این بودند که در میان زندانیان آزاد شده کسانی در حال پا گذاشتن در جامعه هستند که ظرفیت و پتانسیل آزادی بعد از انقلاب را نداشتند ، ملت ایران غافل بودند که چه عواقبی دارد آزادی برخی افراد که فردا روز برای منافع و مطامع فردی و گروهی خود چه آشوبها که به پا خواهند کرد.

رجوی و انقلاب

اگر بخواهیم نگاهی خیلی تند و سریع به آن وقایع بیاندازیم باید به گروه هایی که مردم را به خیابان ها کشاندند و با شعارهای پر طمطراق سعی در منحرف کردن اهداف انقلاب داشتند نگاهی کنیم. هر چند شعارهای آنان بسیار زیبا و فریبنده به نظر میرسید ولی در باطن بدنبال سیاست هایی بودند که کمتر به نفع تمامیت مردم و کشور بود. همچون حقوق مساوی بین زن و مرد ، آزادی های فردی و اجتماعی ، مشارکت همه اقشار و آحاد مردم در همه صحنه ها و خیلی از شعارهای دیگر !

در میان این گروه ها سازمان مجاهدین خلق بیشترین ضربه را به مردم ایران زد. و در واقع ضد خلق بود و ثابت کرد که تنها چیزی که به آن فکر نمیکند خدا و خلق خدا است.

قبل از سال 1360 مردم را تحریک و به خیابان ها کشاندند تا با دولت تازه تاسیس رو در روی هم قرار گیرند و جنگ های خیابانی و درگیریهای ضد خلقی براه انداختند. بعد از 30 خرداد سال 1360 هم که بطور مسلحانه و غیر مشروعی وارد صحنه شدند و باعث خونریزی های زیادی شدند. مردمی که تازه از دیکتاتوری شاه در حال عبور و گذار بودند به ناگاه دیدند آن چیزی که بدنبالش بودند یعنی آرامش و تسکین دردهای شاهنشاهی ، بالعکس در حال سقوط و انحطاط است و دردها به شکل دیگری سراغ آنان آمده است .در همان دوران صدام حسین هم از فرصت سوء استفاده کرد و وارد خاک ایران شد و این تهاجم از سوی عراق نیازمند ورود مردم به صحنه بود، اما در آن برهه نیز شاهد بودیم که سازمان مجاهدین خلق در حال نواختن ساز خود است و تنها چیزی که برایش در آن مقطع حساس مهم نبود آب و خاک میهن بود. و شاهد بودیم که در کمترین زمان ممکن به دشمن متجاوز پیوست و دست در دست نیروهای بعثی گلوله هایشان را به سمت سربازان ایرانی شلیک کردند. و مختصات بسیاری از مکان ها را از داخل ایران به نیروهای بعثی می دادند.

این کشاکش و درگیریها تا به امروز ادامه داشته و دارد و آن چیزی که در کارنامه این گروه ضد ایرانی و متخاصم ثبت گردیده است به جز خیانت و خباثت چیز دیگری نیست .

از این رو است که دی ماه در عین قشنگ بودنش، زشت هم بود. یک خاطره خوش که در کنارش یک خاطره تلخ وجود دارد.

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا