نامه کرمعلی شعبانپور به برادرش حسن در کمپ مجاهدین خلق

روزی تو را در آغوش خواهم گرفت

سلامی دوباره برادر
حسن جان، وقتی با خودم خلوت می کنم همیشه به یاد تو برادر خوبم می افتم. زمانی که به اشرف برای دیدار تو می آمدم همیشه مسئولین سازمان مانع ملاقات می شدند و با تهمت و ناسزا گفتن به من و دیگر برادرهایت فکر می کردند می توانند ما را از آمدن به اشرف منصرف کنند. رجوی ها خانواده ها و عواطف خانوادگی را درک نکرده اند. نمی دانند عشق میان اعضای خانواده، چیزی نیست که از بین برود.

برادر جان، ما در روستا و شهرمان همیشه از تو یاد می کنیم. همیشه در مواقع خوشی از تو یاد می کنیم. وقتی فرزندی به دنیا می آید آرزو می کنیم تو در کنار ما بودی .
نمی دانم چه دروغ هایی در مورد شهر و روستایمان به خورد تو داده اند، اما بدان که روستا و شهرمان بسیار پیشرفت کرده است. نسبت به زمانی که رفتی خیلی تغییر کرده است.

خیلی دوست داشتم حداقل برای یک بار شده با خودت خلوت کنی و از خودت بپرسی ترس رجوی از ملاقات ما با تو چیست ؟ چرا حتی اجازه یک تماس تلفنی به تو نمی دهد تا از خانواده ات خبر داشته باشی؟ توی این سالها به چه چیزی دست پیدا کردی؟ اگر فکر کنی می بینی هر چیزی که رجوی به تو گفته دروغی بیش نبوده جز تلف کردن عمرت . آن چیزی که رجوی ها به دنبال آن هستند سرابی بیش نیست .
باید به تو و رجوی بگویم ما و همه اعضای خانواده تا رهایی تو از این فرقه منحوس رجوی دست بر نخواهیم داشت و مطمئن هستم روزی به این موفقیت دست پیدا خواهیم کرد.

به امید دیدار
کرمعلی شعبانپور – برادر حسن شعبانپور از آمل

کرمعلی شعبانپور
کرمعلی شعبانپور برادر حسن شعبانپور
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا