ما خانواده اسرای رجوی هستیم و نه خانواده مجاهدین خلق

در پی انتشار نامه های پر تعداد با مضمون اعتراض به تداوم اسارت فرزندان مان که این اعتراضات مدنی، متوجه فرقه یا باند رجوی بوده، خشم این باند جنایتکار برانگیخته شده و سایت های متعفن این جریان ضدملی و ضد مردمی، متنی را برعلیه ما خانواده های مظلوم منتشر کرده اند.

در این نوشته سر تا پا تحقیر و توهین آمیز، ما را با نام بی مسمای “خانواده مجاهدین” – عنوانی که به هیچ وجه درست نیست و راستتر آنست که ما خانواده اسرای رجوی میباشیم و اساسا مجاهد خلقی وجود ندارد که خانواده ای هم داشته باشد- نامیده اند .
باند رجوی این نامه نگاری های ما را بمثابه آویختن به ریسمان پوسیده تلقی کرده که گویا به واسطه آن درصدد کمک به حکومت هستیم که ابدا معلوم نیست چرا یک احوالپرسی از راه دور ما ازعزیزان دربندمان که اینهمه محتاج آنند و آنیم، میتواند اینگونه تفسیر و تعبیر شود!

فرقه منحط و جاسوس رجوی که از کارهای چندماهه گذشته خود در راستای فرو ریختن ایران نتیجه ای نگرفت، به خشم آمده و ما را که در این خیانت های او شریک نشده ایم، سلاح کهنه ای معرفی کرده که دور انداختنی هستیم و تنها زیرفشار رژیم درصدد آوردن خلل برعزم تشکیلات برده داری ومافیایی رجوی میباشیم و مثلا نمیگذاریم که مردم از رایحه خوبی که این تشکیلات متعفن تولید می کند، استفاده کرده و زندگی بهتری داشته باشند!

در این یاوه بافی مورد شرح، کماکان و بطوری که پای ثابت ادبیات باند رجوی است، آورده شده که خانواده حقیقی تشکیلات رجوی، کسانی هستند که به آرمان های این تشکیلات نکبت وفادار میمانند و دیگر خانواده ها که رغبتی به این آرمان های خبیث ندارند، جزو خانواده مجاهدین به حساب نمی آیند.

البته حقیقت نصف و نیمه ای در این اظهار نظر وجود دارد و آن عبارت از این است که در کنه قضیه مجاهد راستینی وجود ندارد که خانواده ای هم داشته باشد و ما که پسوند یا پیشوند خانواده را دراین گفتمان ها یدک میکشیم، به معنای تمام کلمه ، خانواده اسرا و قربانیان رجوی میباشیم و تنها از این نظر است که حضور مطالبه محورانه در عرصه های حقیقی یا مجازی پیدا میکنیم و نفی ما با این عنوان، کاری ناشدنی بوده و شبیه پاک کردن صورت مسئله بجای حل آنست!

در تاریخ بشر اقلا موردی بوده که فرمانروای ستمگری در برخورد با مطالبات مردم عاصی دچار چنان استیصالی شده که با حماقت تمام فریاد برآورده که من این ملت را منحل اعلام میکنم!

آیا برخورد سازمان استحاله یافته مجاهدین با مسئله خانواده های ذیربط ، چنان نیست که آن فرمانروا کرد؟
حادثه دیگری که خشم این باند جنایت پیشه را برافروخته و اتفاقا با مسئله خانواده ها ارتباط کامل دارد، به اکران رفتن فیلم سینمائی ” سرهنگ ثریا ” بود که بلحاظ بیان درد خانواده ها، مورد اقبال عامه قرار گرفت و مردم بیشتری از آنچه بر خانواده ها و فرزندان اسیرشان رفت آگاه تر شده و بر رجوی و اصحابش لعن و نفرین نثار کردند.

در مورد این فیلم هم باند رجوی دچار حماقت شد و بجای قبول واقعیت ها و مشاهده قضاوت سختی که مردم درمورد این تشکیلات برده دار نمودند، راه همیشگی خود- فرار به جلو- و کتمان حقایق را پیشه نمود و بار دیگر میخ دیگری بر تابوت خود کوبید!
بنظر میرسد که این باند تبهکار و واقعیت ستیز، سر باز آمدن با ضرورت های زندگی بشری و اتخاذ روش های انسانی را نداشته و شیب حرکت رو به قعر دره فلاکت و هلاکت را هر چه بیشتر تند تر میکند!

عضو یک خانواه داغدیده از باند رجوی

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا