مصاحبه انجمن ایران سبز با آقای مسعود جابانی – قسمت اول

– با سلام و اظهار خوشوقتی از این که دعوت مرا برای مصاحبه پذیرفتید.

من مایلم سئوالاتی در مورد کانون رهائی و فعالیتهای آموزشی و روشنگرانه این کانون از شما بپرسم.

البته فعالیتهای شما در کانون رهائی، خصوصا در مورد ریشه یابی فرقه های تروریستی و بررسی علمی و آکادمیک از آن و سخنرانی در دانشگاه ها و مجامع علمی برایم کاملا روشن است و من فعالیت های کانون را از طریق سایت رهائی دنبال می کنم، اما در عین حال مایلم بیشتر در این رابطه اطلاعاتی مستقیما از خود شما بدست آورم.

لطفا بفرمائید کانون رهائی از چه زمانی تاسیس شد و چگونه شکل گرفت و با چه اهدافی فعالیتهایش را آغاز کرد؟

– با تشکر متقابل، باید در ابتدا بگویم که کانون رهائی در سال 2004 با نام " سازمان ضد تروریسم" با همکاری چندین عضو جداشده مجاهدین خلق به عنوان متخصص تجربی و نیزچندین عضو هلندی که در احزاب و سازمانهای دولتی شاغل بوده و در فعالیتهای حقوق بشری و پناهندگی فعالیت می کردند، تاسیس گردید.

تاسیس کانون "آنتی ترور" مصادف بود با ترور یکی از سیاستمداران جناح راست دولت هلند و رشد رادیکالیسم و زیر فشار قرار گرفتن مسلمانان و خارجیان مقیم و جناح بندیهای منطقه ای و پیش زمینه های تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان که مشخصا به روی فضای سیاسی هلند نیز تاثیر بسزائی داشت.

در واقع کانون "آنتی ترور" براساس نیازمندی های جامعه هلند در آن زمان شکل گرفت و در حد خود به ریشه یابی و بررسی پروسه شکل گیری تروریسم که آخرین فاز رشد رادیکالیسم است، پرداخت. برگزاری سمینارها و سخنرانیها در مراکز علمی و دانشگاهی که اکثر آنان در جراید آن زمان نیز درج شده است از جمله فعالیتهای دوره ای آن زمان محسوب می گردد.

سوال- چه عواملی باعث شد که شما نام کانون "آنتی ترور" را به کانون رهائی تغییر دهید؟ آیا همانطور که مجاهدین مدعی بودند دولت هلند شما را مجبور کرد که از این عنوان استفاده نکنید؟

همانطور که مطلعید مجاهدین کانون رهائی و دیگر کانونها و انجمنهائی را که در راستای نفی خشونت و تروریسم و دفاع از حقوق بشر فعالیت می کنند، وابسته به رژیم می داند. در رابطه با نامگذاری " آنتی ترور " باید بگویم که دولت هلند و هیچ دولت دیگری نقشی در اسم گذاری کانون نداشتند و این نامگذاری کاملا آزادانه صورت گرفت و براساس نیازمندیهای جامعه آن دوره بود که اتفاقا از سوی نهادهای دولتی و دانشگاهی و تحقیقی هلند نیز بسیار مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفت.

در سمیناری که در 12 سپتامبر 2005 در آمستردام برگزار گردید، آقای قادر عبدالله نویسنده مشهور نیز حضور داشت. او در بخشی از سخنرانیش از بکار بردن عنوان " آنتی" انتقاد کرد و بیان کرد که تروریسم و آنتی تروریسم ترمهائی هستند که در محتوا حاوی خشونت و ضدیت و تقابل به مثل می باشند و عنصر آگاهی را بزیر علامت سئوال می برد.

از طرفی با صحبت با بعضی از هلندی ها متوجه شدیم که آنها بهمان اندازه واژه تروریسم از این اسم ترسان و گریزانند. بدین جهت ما هم در کانون روی این مسئله به بحث و تبادل نظر پرداختیم و نام آن را به "رهائی" تغییر دادیم.

سوال- چرا نام رهائی را برای فعالیت های کانون انتخاب کردید و نه نام دیگری؟

– واژه رهائی را به این دلیل انتخاب کردیم که با اهداف کانون در رهائی اعضاء از اسارت فرقه و بازسازی روانی آنها برای ورود به جامعه همخوانی داشت.

در اواخر سال 2006 دامنه فعالیتهای کانون بسیار گسترده تر گردید و بخش اجتماعی کانون بویژه پناهندگان، براساس تقاضاها و درخواستهائی که از سوی محافل آموزشی و ضد رادیکالیسم صورت می گرفت، به یاری هنرمندان و متخصصین مدد کاری و روان درمانی فعالیت های نوینی را سازمان داد که مورد توجه دست اندرکاران سازمانهای مدد کاری و پناهندگی و ضد تروریستی قرار گرفت.

سوال- شما از فعالیتهای بخش اجتماعی کانون رهائی صحبت کردید. می توانید در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟

بله حتما، همانطور که مطلعید فعالیتهای سیاسی و اجتماعی می بایست در "متن" جامعه و در ارتباط نزدیک با مردم و براساس نیازمندیهای آنان صورت گیرد.

سوال- مگر می شود خارج از متن جامعه با مردم تماس بر قرار کرد و به رفع نیازمندیهای آنان پرداخت که شما روی این نکته تأکید می کنید؟

آری در دنیائی که ما زندگی می کنیم فرقه هائی را می بینیم که در دنیای مجازی زندگی می کنند و خود را در غارهائی محبوس کرده اند و هیچگونه ارتباطی با مردم جامعه خود ندارند. از هر پدیده واقعی جامعه، یک ماکت مصنوعی درست کرده و گرد آن طواف می کنند.

حتما نام پادگان اشرف را که توسط مجاهدین "شهر اشرف" نامیده شده شنیده اید؟

آیا می شود به این محل که وسعت جغرافیائی اش به اندازه یک روستا هم نیست و فقط ماکت شهری دارد و کاملا از محیط پیرامونش ایزوله شده، شهر نامید؟

امروزه فرقه مجاهدین جدای از خلق و به خاطر دهن کجی به طرد اجتماعیش توسط مردم ایران، خود شهر و شهردار درست می کند. خلق قهرمان می پروراند و رباط سازی می کند تا کسانی را که در اسارت ذهنی فرقه اسیرند، روزی از آنان به عنوان مجاهدان جان برکف استفاده کند.

یکی از خصائص بارز فرقه هاینست که در یک دنیای خیالی و جدای از مردم بسر می برند و از تماس با مردم و جامعه واقعی وحشت دارند. به همین دلیل فرقه نیاز مبرم دارد تا برای گذران زندگی آدمهای مات و مبهوتش جامعه مصنوعی بسازد و احساس کاذب حضور در میان مردم را به آنان تلقین کرد.

سوال- آیا روشنگری ها و فعالیت های کنون رهائی تنها شامل فرقه مجاهدین است یا تمام فرقه های اجتماعی و دینی را در سایر نقاط هم در بر میگیرد؟

به بینید ما چون ایرانی هستیم و متعلق به جامعه خود می باشیم در ابتداء باید خطرات فرقه هائی که جوانان ایرانی را تهدید می کنند افشاء و طرد کنیم و در درجه دوم با سایر فرقه ها در گوشه و کنار جهان مبارزه کنیم. اما چون این یک پدیده جهانی است و فرقه ها از مختصات مشابه و یکسانی برخوردارند با سایر سازمانهای ضد فرقه در هر کجای جهان نیز همکاری داریم.

سوال- یکی از بزرگترین قربانیان فرقه که همگی آنان هم اتفاقا ایرانی هستند اعضای دربند پادگان اشرف می باشند شما برای نجات این هموطنان از اسارت مجاهدین چه اقداماتی کرده اید؟

ما اخبار پادگان اشرف و موقعیت جنگی و تحولات عراق و کمپ تیپف که حدود200 نفر در حاضر در آن مستقر هستند را از نزدیک زیر نظر داریم و با صلیب سرخ و بخش پناهندگان سازمان ملل به نام Tahoma; >UN

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا