خط سرخ در پیام مسعود رجوی یا تئوری توحش

در این روزهای سالگرد پیدایش سازمان مجاهدین بطور کلی تمامی کسانی که به صحنه آورده می شوند تا راجع به تاریخچه سازمان سخن سرائی نمایند از خط سرخ و پیام مسعود رجوی که از مخفیگاه فرستاده صحبت نموده و این پیام وحشیانه را مورد تمجید قرار می دهند.

این پیام ضد ایرانی که در آن مسعود رجوی مسافرت به ایران را برای تمامی ایرانیان برابر با خیانت به سازمان مجاهدین دانسته و چماقدارن فرقه خود را تشویق به برخورد به ایرانیان آزاده نموده است.در یک کلام مسافرت به ایران را موقوف کرده است!!!.

اولا مسافرت ایرانیان خارج از کشور به وطن خود ابتدا یک مسئله خصوصی و شخصی می باشد و در ثانیا سفر به ایران هرگز به مثابه تایید رژیم ایران نمی باشد و هیچ ایرانی آزاده ای نیست که در مورد نقص حقوق بشر در ایران موضع نداشته باشد ولی هرگز این دلیلی نخواهد بود که وطن خود را فراموش کرده و مهر خانواده خود را بنا به تبلیغات فرقه مجاهدین از یاد ببرند همانگونه که فرقه مجاهدین اینگونه عواطف انسانی را سالهاست که در جریان انقلابات گوناگون خود بکلی بدست فراموشی سپرده اند.

در پیام مسعود رجوی که در تاریخ 12 تیر امسال منتشر شده مسئله اصلی تهاجم به ایرانیانی است که فرقه مجاهدین را یک جریان ضد ایرانی می دانند و بطور مشخص خط سرخ این پیام مسافرت به ایران است که گویا این فرقه از مسافرت خانم دکتر هشترودی و همچنین آخرین مسافرت هنرمند محبوب گلهای ایران زنده یاد الهه بسیار گزیده شده است و کم کم این گرایش در مواجب بگیران شورایی تقویت می شود که ممکن است رفتن به ایران خطری نداشته باشد.

این احساس خطر مسعود رجوی به این خاطر است که تظاهرات این جریان وطن فروش روز به روز رو به کسادی می رود و ایرانیان مقیم اروپا چندان علاقه ای به شرکت در این خیمه شب بازی ها ندارند و بنابراین مسافرت به ایران برای این فرقه مشکل بزرگی را بوجود آورده است.

در این بازی مسخره بیشتر اعضای حقوق بگیر شورا مشغول سینه زدن هستند چرا که با شستشوی مغزی روزانه که در این سازمان در جریان است کمتر اعضای آن به فکر آینده خود و نجات زندگی می افتند بلکه این خطر بیشتر برای اعضای مواجب بگیر شورایی است که با بهانه های هزینه های بالای زندگی و عدم امکان تردد معمولی و اشتغال به کار تقاضای دستمزد بیشتری دارند و بعضی نیز در گوشه وکنار عنوان نموده اند که اگر می شد ما خانه و مستغلات خود را در ایران می فروختیم اکنون دستمان بازتر می بود و اینگونه اظهارات برای فرقه رجوی زنگ خطری را بوجود آورده که بطور خاص در تبلیغات خود علیه مسافرت به ایران گلو پاره می کند.

بنابراین مسئله مسافرت به ایران یک خطر داخلی برای این فرقه می باشد که نشانه آن به صحنه آوردن اعضای مختلف شورایی و هوادارن سابق خود می باشد که در سایت پاسدار سیتی به نوبت راجع به این مسئله نامه های گوناگون می نویسند البته در مورد اعضای شورا این کار با بیعت گرفتن در مقابل دوربین میباشد تا آنها را برای مدتی دیگر از این خطر برهاند.

در همین راستا مصاحبه ها و مقالات گوناگون از عناصر شورایی قبیل روحانی ــ سامع ــ سخائی ــ فیلابی ــ یغمایی ــ کریمی ــ قصیم ــ مازندارنی ــ شمس و غیره پخش می شود که آنها مسافرت به ایران را محکوم می نمایند که البته باید از این مواجه بگیران پرسید ِچراهرگز مسافرت به عراق و تمجید صدام و سرودن شعر و عزدادری کردن برای او را محکوم نمی کنند؟

سایت آوا

17.09.2007

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا