خبر انتقال مجاهدین خلق به کانادا و تبعات آن

این روزها خبر انتقال تدریجی اعضای سازمان مجاهدین خلق از کشور آلبانی به کانادا در برخی خبرگزاری ها انعکاس پیدا کرده است و به تبع نظرات و تحلیل های متفاوتی در این باره از سوی افراد، جریان ها و کارشناسان مختلف بیان شده است.

بنده هم به عنوان کسی که دستی بر آتش داشته ام و سالهای زیادی از عمرم را درون این تشکیلات گذرانده ام و یا بهتر بگویم به باد داده ام، و از نزدیک مناسبات حاکم بر مجاهدین خلق را در برهه های مختلف درک کرده ام و به عنوان کسی که آشنایی خوبی با تاریخچه و پیشینه این سازمان دارم، تلاش کرده ام تا صرف نظر از صحت و سقم خبر، موضوع را بررسی کنم.

پیدایش و فلسفه وجودی سازمان مجاهدین خلق در ابتدا مبتنی بر ایجاد جامعه بی طبقه توحیدی، مبارزه برای رهایی خلق در زنجیر، ارمغان آزادی و دمکراسی برای مردم ایران، استقلال میهن و نهایتا استقرار جمهوری دمکراتیک اسلامی ایران بوده است.

شعارها و عبارات و القاب فوق ادعاهای مطرح شده از جانب خود سازمان مجاهدین خلق است. مجاهدین به ادعای خود مبارزه را از داخل ایران شروع کرده و بر این باور بودند که مبارزه جدای از توده به نتیجه نخواهد رسید و محکوم به شکست است ، باید همواه در میان مردم بود .

اما با اقدامات ضد مردمی و ضد انقلابی در 30 خرداد سال 60 به خشونت و ترور متوسل شده و موجب قتل و کشتار هزاران ایرانی شدند و نهایتا توسط همین خلق!! همین مردم طرد شده و مورد تنفر و انزجار قرار گرفته و ناگزیر به ترک ایران شدند .شخص رجوی با بنی صدر از ایران گریخت و به فرانسه رفت و نیروها و پیکره اصلی سازمان نیز در کردستان عراق مستقر شدند .

رجوی در مقطعی ناگزیر به ترک فرانسه شد و در همان جلسه خداحافظی در حالی که در فیلم برداری صحنه پیداست دست و پا و لبانش از وحشت میلرزد و با زبان و کلام متزلزل اعلام میکند :
اگر از من بپرسند به کجا میروی ؟ در یک کلام خواهم گفت :میروم تا آتش ها برافروزم بر کوهستانها!

اگر چه این جمله که رجوی به زبان آورد باز هم سرقتی و یا عاریه ای از شخص دیگری بود اما تاکید داشت چون عراق جوار خاک میهن است میخواهم آنجا مستقر شوم تا بهتر مبارزه را پیش ببرم .بار دیگر در نشستی برای اثبات درستی و حقانیت خود و سازمانش همه جریانهای چپ و مارکسیست را بخصوص چریکهای فدایی را به تمسخر گرفت و گفت : این بیچاره ها اینقدر از کشور ایران فاصله گرفته اند میترسم بجای عقب نشینی بمیان توده ها اینقدر عقب نشینی کنند که در دریای مانش غرق شوند.

منظورش این بود که جریان و سازمان انقلابی باید یا در میان توده ها و یا مثل من در جوار خاک میهن باشد . البته منظور دقیقترش این بود که همه باید بیایند زیر پرچم و سلطه من مبارزه کنند .

از آن پس تحولات و حوادثی پیش آمد که با تشکیل ارتش به اصطلاح آزادیبخش در عراق، در پادگان اشرف مستقر شدند و میخواستند به کمک ارتش بعث و قوای دیکتاتور عراق، جامعه بی طبقه توحیدی و استقلال و آزادی را برای ایران! – بخوانید قدرت را برای خودشان – به ارمغان بیاورد که متاسفانه یا خوشبختانه در این ماموریت هم شکست خورد ند.

جهت جلوگیری از اطاله کلام موضوعات چندبار تکرار شده را خلاصه میکنم و صرفا به سرفصل ها اشاره خواهم کرد .

برای ماندگاری در اشرف چه شعارها و چه سرمایه گذاری که نکردند اما آخر الامر دیدند که نه!! وقتی که به مردم پشت کنی و در سراشیبی سقوط قرار بگیری دیگر پلکانی برای استقرار و سفت کردن جای پا وجود نخواهد داشت و سرکلاف عقب نشینی و قهقرا باز شده است .پادگان اشرف را با خواری و خفت ترک کردند و به آلبانی رفتند و البته نه با انتخاب خودشان بلکه جبر و آمریکا تعیین کننده بود .

حال تا اینجا باز یاد آوری کنم که این همان مجاهدین و رجوی است که میخواست مبارزه در میان توده و در کشور ایران و همراه خلق قهرمان ؟؟!! را ادامه دهد. رجوی که دیگران را به عقب نشینی و غرق شدن در دریای مانش به تمسخر میگرفت !!! او در کشور آلبانی مستقر شد و با ژست پهلوان پنبه میخواست نام اشرف را حفظ کند. در آنجا نیز پادگانی بنام اشرف بنا نهاد اما دیگر نه از تاک نشان است و نه از تاک نشان! نه ارتباطی با توده دارد نه خبری از خلق قهرمان و استقلال و آزادی و آن شعارهای توخالی ابتدای انقلاب .

سازمان پرطمطراق مجاهدین خلق ایران با آرمانهای جامعه بی طبقه توحیدی به ارتش صفحه کلید و اتاقهای چند طبقه و میزهای کامپیوتر و کاربران پیر و پاتال با صفحات جعلی در فضای مجازی در جهت اجرای منویات و آمال و آرزوی آمریکا و اسرائیل در جهت ناامنی و آشوب در ایران تبدیل شده است.

حال که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. همان کشور و دولت آلبانی که روزی در قبال پول ها و وام بلاعوض آمریکا از مجاهدین تعریف و تمجید میکرد و بخاطر رضای دل آنها دیپلمات های جمهوری اسلامی را از کشورشان اخراج می کرد، به تروریست بودن مجاهدین و نامطلوب بودن آنها پی برده و در بازرسی از کمپ اشرف آثار و علائم فعالیت های تروریستی را بطور مستند کشف کردند . و از این شیر بی یال و دم و اشکم دیگر چه آبرو و حیثیتی باقی مانده است که در آلبانی باشند و یا کانادا؟

رجوی و سازمانش سالهاست بعنوان ورق های بازی در دست بازیکنان کثیف قرار گرفته و چندین بار آزموده شده اند. حال اینکه این خبر درست باشد یا غلط ، کانادا ضدیت هیستریک بیشتری با مردم و کشور ایران دارد اما تفاوت چندان کیفی نیست .

گیریم که سرعت اینترنت آنجا بالاتر باشد و یا صفحات مجازی بیشتری فعال شوند اما این خبر را به عنوان تحول بزرگ و تاثیر گذار نباید تلقی کرد و این اساسا ادامه مسیر قهقرا و سراشیبی سقوط در ورطه خیانت به ملت ایران است که هر روز و در هرشکل و در هر موقعیت جغرافیایی که باشند بوی تعفن آنها بیشتر بلند خواهد شد .

فقط باید از رجوی پرسید آیا هنوز به مبارزه در میان توده ها اعتقاد دارید؟ آیا هنوز برایتان میهن و جوار خاک میهن در اولویت است؟ و اساسا جامعه بی طبقه توحیدی و آزادی و استقلال چی شد؟

و البته اگر خبر درست باشد باید منتظر لجن مال شدن دولت کانادا هم باشیم ، چون هرکس به مجاهدین آلوده شد آبرو باخته و به سرنوشت صدام مبتلا میگردد.

علی مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا