شاهدی دیگر بر قتل احمد رازانی در فرقه مجاهدین خلق

احمد رازانی از جمله اعضای تشکیلات مجاهدین خلق است که به شیوه حلق آویز کردن کشته شد. اینکه او خود را حلق آویز کرد یا او را حلق آویز کردند اهمیتی ندارد هنگامیکه بدانیم چه عواملی موجب کشته شدن او شد. جسم بی جان او در 27 آذر ماه 1389 آویزان از سقف در آشپزخانه کمپ اشرف یافت شد.

حمید چاهه عضو پیشین مجاهدین خلق که به تازگی زبان به افشاگری درباره نقض حقوق بشر در فرقه رجوی گشوده است، در گفتگو با سیامک نادری در برنامه پادزهر اپوزیسیون درباره شرایط روحی افراد در فرقه و فشار و سرکوبی که در نشست ها متحمل می‌شدند، لب به سخن گشود.

چاهه در سال 2010 در کمپ اشرف عراق در یگان 12 سازمان دهی شده بود. او صبحی را به خاطر می‌آورد که یکی از هم یگانی‌هایش به نام علیرضا او را صدا زد و خبر از فردی داد که خود را دار زده بود. حمید چاهه شلوغی و جنب و جوش مقر و آمبولانسی که برای بردن جنازه آمده بود را به یاد دارد. چاهه نام فرد را به خاطر نمی‌آورد اما سیامک نادری که از اعضای پیشین با سابقه تشکیلات است و سالها درباره مقتولین و شکنجه شدگان و خودکشی کردگان در فرقه رجوی پژوهش کرده است، می‌داند که مقتول احمد رازانی بود.

احمد رازانی از اعضای با سابقه تشکیلات مجاهدین خلق بود. او پیش از رفتن به عراق در ایران زندانی سیاسی بود و پس از آزادی از زندان به همراه خانواده‌اش به اروپا گریخته بود. برای شرکت در عملیات فروغ جاویدان خانواده خود را به اشرف آورد و همسرش بدون آنکه مهارتی در جنگاوری داشته باشد به عملیات اعزام شد و کشته شد. فرزندان دو قلوی او بهرام و شهناز در آن زمان 5 ساله بودند و به مانند دیگر کودکان مجاهدین خلق در پروژه قاچاق به اروپا و بازگشت دوباره به عراق به عنوان کودک سرباز قرار گرفتند. این کودک سربازان سابق کماکان در کمپ فرقه رجوی در آلبانی گرفتار هستند.

او از جمله افرادی بود که به همراه سیامک نادری و حدود 700 تن دیگر از اعضای فرقه در سال‌های 1373 و 1374، به اتهام ترور مسعود رجوی تحت زندان، بازجویی و شکنجه قرار گرفتند. به شهادت نادری، بیش از 100 نفر از زندانیان به طور وحشیانه شکنجه شدند. به گفته نادری “وحشیانه” به این معنا که برخی از افراد بعد از بازجویی‌ها چهره هایشان قابل شناسایی نبود.

نادری به خاطر می‌آورد که در هنگامه شکنجه‌ها احمد رازانی که فرد معتقدی بود، به او گفت: ” سیامک این بی شرف‌ها به هیچ چیز اعتقادی ندارند اما تو مبادا اعتقادت به خدا را از دست بدهی.” اما 15 سال بعد –در صورتی که بپذیریم احمد رازانی خودکشی کرده است– او امید و اعتقادش به همه چیز را از دست داده بود و پس از تحمل سالها سختی جان خود را گرفت.

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا