سقف فهم مریم رجوی از مسائل ایران

درباره استعفای لاریجانی و مسائلی که ممکن است باعث این استعفا شده باشد ویا عواقب آن،گمانه زنی های زیادی از سوی سیاسون انجام گرفته و هرکس به مدد ادراک و تشخیص خود از مسائل ایران در این باره تحلیلی ارائه داده است. این تحلیلها گاه نشاندهنده ذوق کاتب آن و گاه نشان دهنده قوه تخیل و یا میزان فهم نویسنده از مسائل اجتماعی و سیاسی در میهنمان است.در این میان تحلیل چند خطی خانم رجوی محک خوبی برای شناخت خود او وسقف فهم او از مسائل است.

خانم رجوی تحلیل را به شیوه دیکتاتورهای کوتوله بصورت فرمان ارائه میدهد و نه به شیوه توضیحی و یا ارائه مدارک، او تحلیل را طوری ارائه میکند که برای خواننده نه جای نقد باز میگذارد و نه جای سئوال،چون اصولا دلیلی مطرح نمیکند که سئوالی در پی داشته باشد ؛ او میگوید که این استعفا یک جراحی بزرگ بوده و این تمامی تحلیل است، او و مسعود رجوی که به شیوه قرن هجدهم فکر میکنند جراحی نهایتا باعث مرگ بیمار میشود،برای همین بارها و بارها هر جایگزینی در سیاست ایران را به جراحی تشبیه کرده اند،البته بدون اینکه از قبل در باره بیماری منجر به جراحی چیزی گفته باشند، مثلا اگر استعفای لاریجانی یک جراحی است چرا در باره این بیماری که منجر به جراحی شده هیچ تحلیل یا خبری ارائه نداده اید؟ خانم رجوی در این تحلیل میگوید که این استعفا نشان میدهد که رژیم قصد دست کشیدن از پروژه های هسته ای را ندارد، خانم رجوی این نکته را از لابلای گفته های همه سیاستمداران جمهوری اسلامی می توانست بشنود ونیاز نبود تا وقوع این استعفا برای فهم این امرمهم صبرکند ؛ در این تحلیل دستوری بدون هیچ توضیحی این استعفا جراحی و نشانه بحران خوانده میشود و بلافاصله به سوابق جانشین لاریجانی اشاره میکند،شاید خواسته مسعود ومریم رجوی برای داشتن هواداران و اعضایی که سئوال نمیکنند و فقط گوش میکنند در تمام این سالها برای همین منظور بوده است.

سازمان همیشه در تحلیل مسائل ایران به همین اندازه بی منطق عمل کرده است و گاها بر اساس همین "تحلیل –دستورها" افرادش را به کشتن داده، یادم هست وقتی در آبادان به خاطر نبودن آب آشامیدنی شهر در تظاهرات بود،طبق تحلیلی سازمان به این نتیجه رسید که با دوازده نفر میتواند شهر واستان و در نهایت ایران را بگیرد و حاصل آن اعزام یک گروه دوازده نفره بود که همان شب اول و بعد از چند ساعت با چند کشته به خاک عراق بازگشتند.

خانم رجوی در انتهای این تحلیل چند خطی به توصیف جانشین لاریجانی یعنی سعید جلیلی میپردازد و بعنوان نقطه ضعف اصلی او میگوید که او در جبهه های جنگ ایران و عراق بوده و مجروح هم شده است و در دانشگاه امام صادق هم درس خوانده و هم درس میداده ؛ باید به خانم رجوی گفت کاش از افکار عمومی مردم ایران بیشتر خبر میداشتید و میدانستید که امروزه همه،حتی مخالفین جمهوری اسلامی هم میدانند که جنگ با صدام یک جنگ ملی و میهنی بوده و همه مردم بین کسانی که در جبهه ایران با صدام جنگیده اندبا کسانی که در آنسو هم دوش حزب بعث و ارتش صدام بوده اند تفاوت زیادی قائلند و قطعا همانطور که الان نمیتوانی به فرمان آتش دادن یا ملاقات مسعود با صدام افتخار کنی، همان اندازه هم به ایستادن در صفوف صدامی ها هم جای افتخار برایت ندارد؛

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا