نامه صدیقه نجفی به پسرش محمد جعفر نجفی در کمپ مجاهدین خلق

فرزند دلبندم محمد جعفر سلام

امیدوارم حالت خوب باشد. پسرم چرا با مادرت تماس نمی گیری؟ من مادرت هستم . خیلی دلتنگت هستم. تو جگر گوشه من هستی. مگر می شود تو را فراموش کنم. حتی یک لحظه از خاطرم نمی روی.

محمدجعفر نصیحت مادرت را بشنو. از جمع این آدم هایی که صداقت و مروت در کارشان نیست فاصله بگیر. اینها چنیدین سال است شما را با فریب نگه داشته اند. من نمی دانم به چه دلیل خودت را زندانی کردی؟ دنبال چه هدفی هستی؟ این همه سال خودت را زندانی کردی بس نیست ؟ در نبود شما من قصه می خورم.

وقتی سرباز بودی با خودم می گفتم محمد جعفر بزودی سربازی را تمام می کند و پیش ما بر می گردد اما خبر نداشتم فرزند مرا فریب می دهند و او را از من جدا می کنند. به حرف مادرت گوش کن. تنها خواسته من این  است که خودت را نجات دهی . دلم می خواهد زندگی خوب و آزاد داشته باشی .همیشه یک مادر برای فرزندش خوبیها را می خواهد من هم آرزو می کنم هر چه زودتر خودت را نجات دهی و به آغوش ما بر گردی. من بیصبرانه منتظر آن روز هستم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا