نامه محمدرضا و محمدجواد نوری به پدربزرگشان حمیدرضا نوری در آلبانی

پدر بزرگ سلام

ما شما را ندیدیم اما دلمان برای شما تنگ شده است. وقتی با مادرمان به خانه پدری تان می رویم، پدرتان دائم از شما تعریف می کند. ما سئوال می کنیم پس پدر بزرگ ما کجاست؟ چرا نمی آید؟ که در جواب می گوید من هم دلم می خواهد برگردد.

پدر بزرگ شما زودتر بیاد ما منتظرت هستیم. مادرم برای ما تعریف کرده که یک بار شما را دیده و به شما اصرار کرده که پیش ما برگردید. مادرم می گوید که خیلی سال است چشم انتظار شماست.

پدربزرگ عزیز وقتی دور هم جمع هستیم همه از شما حرف می زنند. می گویند در کشوری به نام آلبانی هستی. راستی چرا به ما تلفن نمی زنی؟ یا مثلا پیام نمی دهید؟ مادرمان می گوید جایی که شما زندگی می کنید هیچ آزادی وجود ندارد و شما اجازه ندارید به ما تلفن بزنید. آیا واقعا اینطوری است؟!

پدر بزرگ حمید رضا از شما می خواهیم پیش ما برگردی. منتظرت هستیم.

نوه هایت – محمد رضا و محمد جواد

نوه های حمیدرضا نوری
نوه های حمیدرضا نوری
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا