امروز عصر در سوپر مارکت در وستن پرو دیوس در خیابان یانگ بودم که خانمی مرا به اسم صدا زد. اول اونو نشناختم. خانمی از طرفداران رجوی بود. خیلی مودبانه با من بر خورد کرد و به این دلیل ادبش من هم 20 دقیه ای باهاش بودم. گفت که وب لاگ من به نفع رژیم است و آنرا همین امشب ببندم. زیرا در چند تا سایت که وی آنرا به رژیم نسبت می داد لینک و مطالب من هست
امروز عصر در سوپر مارکت در وستن پرو دیوس در خیابان یانگ بودم که خانمی مرا به اسم صدا زد.
اول اونو نشناختم. خانمی از طرفداران رجوی بود. خیلی مودبانه با من بر خورد کرد و به این دلیل ادبش من هم 20 دقیه ای باهاش بودم. گفت که وب لاگ من به نفع رژیم است و آنرا همین امشب ببندم. زیرا در چند تا سایت که وی آنرا به رژیم نسبت می داد لینک و مطالب من هست
بعدش هم هیچی در مورد بابام نگفت وقتی در مورد اینکه چرا رجوی به بابام این تهمتها را می زنه. سر حر ف را عوض کرد.
خلاصه ایشان بیشتر وقت را صحبت کرد و بر اساس سنت مجاهدین یکطرفه گفت و من را نصیحت کرد که بچه خوبی باشم و قول هر گونه کمکی داد. فحش ندادنش هنوز برام تعجب آور است.
چند جمله برای این خانم و دیگر اعضا و هوادران گروه رجوی در تورنتو
یک. مگه دعوا با مجاهدین را ما شروع کردیم؟ رجوی شروع کرد ما جواب دادیم و تا ترور پدرم هنوز برخی از مسائل و دوستی ها و نان و نمک گذشته را در نظر داشتیم. پدرم را خواستید بکشید بعدمی گید در انفچار چاه آب دست داشته است.
دو: 4 سال بابام التماس کرد جوابش را ندادید حالا چی شد ه که فکر گفتگو افتادید؟ تازه مطمئن نیستم که این خانم از طرف مجاهدین حرف زده باشد شنیدم همه دستورات از فرانسه می آید و این ها فقط اجرا می کنند؟
سه: رژیم از وب لاگ من سو استفاده می کند؟
ممکن است. ولی مجاهدین مسول آن هستند نه من. شما مرا و سمیه را شکنجه روانی کردید توفع دارید من حرف نزنم چرا که رژیم استفاده می کند. خوب خودتان رادرست کنید تا رژیم استفاده نکند
چرا لینک وب لاگ من در سایت ها ی ضد رجوی هست؟
من می پرسم چرا لینک وب من در سایت مجاهدین نیست. هوادران مجاهدین که می خوانند و اتفا قا یکی از نزدیکان با اسم مستعار کامنت می گذارد
شما ها خیلی با حالید هم خررا می خواهید و هم خرما را. توی رادیو و تلویزیون و و سایت و تلویزیون به من و بابا م فحش می دهید به ما هم حتی 10 ثانیه اجازه ندادید قصه خودمان را بگوئیم. تنها صدائی که داریم یک وب لاک هست که واقعیتهای پشت سیم خاردارهای اشرف را بدون زرق وبر ق نشان می دهد. این را هم نمی توانید تحمل کنید.
من فکر نمی کنم شما آدم بدی باشید ولی من و بابام و مادرم یک تن واحد هستیم. و یک خواسته مشترک داریم
اگر می خواهید من را کمک کنید -سمیه را آزاد کنید و حداقل به فرانسه بفرستید تا بابام و مامانم از عراق بیایندو رژیم سو استفاده نکند.
سمیه که در زندان رژیم نیست در اشرف هست؟ و شما هم آن قدر قدرت دارید که وی را به کشور آزادی مانند فرانسه منتقل کنید تا انتخاب آزاد بکند؟ می خواد در اشرف بماند و به پاریس نرود با توجه به تجربه خودم که در اشرف بودم و از هفته اول می خواستم بر گردم و پنج سال طول کشید داستان شما باورکردنش برای من ممکن نیست.
تا وقتی اتهامات مجاهدین به خانواده ما هست ما از تمامی امکانات مشروع و مردمی خود استفاده می کنیم و وقتی که بابا بر گرده از عراق تمامی اعضای تشکیلات مجاهدین در تورنتو و کانادا را مورد تعقیب قانونی قرار خواهیم داد.
توپ در زمین شما ست. توپ را پاره برنگردانید.
هزینه سیاسی شما زیاد تر می شود. هر دفعه که شما بجای گفتگوی سازنده که در گروه خون رجوی نیست خودتان را خراب تر کردید.
برچسب ها
سیانور، ترور، انفجار ... خوانش مفهومی عملکرد سازمان تروریستی مجاهدین خلق در جامعه ایران دهه ۶۰
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
خوانش مفهومی عملکرد سازمان تروریستی مجاهدین خلق در جامعه ایران دهه ۶۰
دهه ۶۰ خورشیدی یکی از پرتنشترین و پرهزینهترین دورههای تاریخ معاصر ایران است؛ دههای که جامعه همزمان با پیامدهای انقلاب، جنگ تحمیلی، بیثباتی سیاسی و ترورهای سازمانیافته مواجه بود. در این فضای ملتهب، برخی واژگان بهتدریج از سطح زبان روزمره فراتر رفتند و به نشانههای عینی یک تجربه جمعی خشونتبار تبدیل شدند. کلماتی مانند «سیانور»، […]
۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
داریوش قنواتی در قسمت قبل یکی از صدها موارد نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین را شرح داد. تحقیر اعضا به خاطر عدم نوشتن درخواست عملیات انتحاری اوایل که وارد تشکیلات شده بودم به طور پیوسته و شبانه روز زیر بمباران تئوری ایدئولوژی سازمان قرار داشتم. جوان و خام بودم. قدرت تجزیه و تحلیل وقایع […]
سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
بعد از انقلاب سال 57 سیاست سازمان ابتدا همکاری با انقلاب نوپای مردم ایران بود و در اوایل همواره در نشریات و سخنرانی هایشان از رهبر بی بدیل انقلاب یاد می کردند. رفته رفته، هر چه جلوتر آمدیم ماهیت ذاتی و درونی سازمان بیشتر رو شد. رهبری این سازمان نتوانست خودش را با انقلاب نو […]
