جنگ روانی رهبران مجاهدین علیه خانواده ها، پریشانی وجدان تیره بخت

آنان به جای پاسخگویی به نامه مادر عزیز آقای صادق کیهان به اصطلاح مچ گیری می نمایند و با طرح ادعاهای واهی و مضحک چنین القاء می کنند نامه به وسیله ی مادر آقای صادق کیهان نوشته نشده است و جابجایی دو نقطه که مطابق با اصل نامه و صرفا جهت رعایت امانت در نامه نگاری لحاظ شده است را دلیلی بر مدعای شگفت آور خویش قلمداد می کنند.

جنگ روانی علیه خانواده هامتاسفانه رهبران آشفته حال مجاهدین در پاسخ به خواسته ی مکرر خانواده ها مبنی بر تماس تلفنی عزیزانشان با آنها که در قرارگاه اشرف گرفتار آمده اند و اعتراض آشکار و مداوم بسیاری از خانواده ها به خاطر اعمال محدودیت های تشکیلاتی از سوی رهبران بیرحم مجاهدین که در تعداد بیشماری از نامه های منتشر شده اعضای خانواده ها در سایت انجمن نجات انعکاس یافته است، همچنان از جنگ روانی علیه خانواده ها استفاده می کنند. چندی پیش نامه ای از سوی خانم وجیه جناتی مادر آقای صادق کیهان که فرزندش سالهای طولانی است تحت سیطره مجاهدین در قرارگاه اشرف قرار دارد، در سایت انجمن نجات منتشر گردید و در آن نامه خانم جناتی از آرزوهای خویش برای در آغوش کشیدن فرزندش سخن گفته بود و بدین طریق از صادق خواسته است تا به کانون گرم خانواده بازگردد. اما با کمال تاسف رهبران مجاهدین رفتار نامطلوبی در قبال این نامه از خود بروز دادند. اگر درک احساسات مادرانه برای رهبران مجاهدین امکانپذیر نیست، و رهبران بی احساس مجاهدین خواسته مشروع یک مادر چشم انتظار، دردمند و اندوهگین را که معمولا و در مقاطع زمانی گوناگون جهت تبادل نظر برای رهایی فرزندش از حصارهای یاس آور قرارگاه اشرف به خانه ی دوم خویش یعنی انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی مراجعه می کند و حتی دو بار نیز با مقامات کمیته بین المللی صلیب سرخ دیدار نموده است، نادیده می ا نگارند حداقل آنان می توانند امکان تماس تلفنی آقای صادق کیهان با مادر پیر، بیقرار و چشم انتظار طبق خواسته مکرر این مادر گرامی و محترم را فراهم سازند. متاسفانه رهبران بیرحم مجاهدین به جای رفتار معقول و انسانی، به واکنش های هیستریک و آنرمال روی آورده و به نام آقای صادق کیهان نامه ای را در سایت متعلق به خویش درج می کنند که جز استفاده از ادبیات فحاشی، بی منطق و گزافه گوئی نادرست نیست. آنان به جای پاسخگویی به نامه مادر عزیز آقای صادق کیهان به اصطلاح مچ گیری می نمایند و با طرح ادعاهای واهی و مضحک چنین القاء می کنند نامه به وسیله ی مادر آقای صادق کیهان نوشته نشده است و جابجایی دو نقطه که مطابق با اصل نامه و صرفا جهت رعایت امانت در نامه نگاری لحاظ شده است را دلیلی بر مدعای شگفت آور خویش قلمداد می کنند.به خوبی آشکار است رهبران آشفته حال مجاهدین به جای پاسخگویی به خواسته ی خانم وجیه جناتی به حاشیه پردازی مزورانه پرداخته و سعی در کمرنگ نمودن محتوای نامه ی مادر محترم آقای صادق کیهان دارند. امید است رهبران مجاهدین به خود آیند و بیش از این از جنگ روانی نخ نما علیه خانواده های عضو انجمن نجات که برای رهایی فرزندانشان از دنیای تیره و تاریک قرارگاه اشرف مبارزه می کنند، استفاده نکنند زیرا جز بدنامی و رسوایی سودی برای آنان نخواهد داشت.

آرش رضایی

مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی

برچسب ها

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم 02 دی 1404
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

داریوش قنواتی در قسمت قبل یکی از صدها موارد نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین را شرح داد. تحقیر اعضا به خاطر عدم نوشتن درخواست عملیات انتحاری اوایل که وارد تشکیلات شده بودم به طور پیوسته و شبانه روز زیر بمباران تئوری ایدئولوژی سازمان قرار داشتم. جوان و خام بودم. قدرت تجزیه و تحلیل وقایع […]

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل 02 دی 1404
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

بعد از انقلاب سال 57 سیاست سازمان ابتدا همکاری با انقلاب نوپای مردم ایران بود و در اوایل همواره در نشریات و سخنرانی هایشان از رهبر بی بدیل انقلاب یاد می کردند. رفته رفته، هر چه جلوتر آمدیم ماهیت ذاتی و درونی سازمان بیشتر رو شد. رهبری این سازمان نتوانست خودش را با انقلاب نو […]

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول 01 دی 1404
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

من یبر قنواتی که در تشکیلات مجاهدین به نام داریوش معروف بودم، قبل از سال 78 فریب افکار مجاهدین را خورده و جذب آنها شدم و متاسفانه در این سال از ایران خارج و به عراق رفتم تا وارد تشکیلات مجاهدین شوم. اما بعد از ورود به این تشکیلات به مرور با مشاهده اتفاقاتی متوجه […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.