شیر احمد روزرخ یکی از کسانی بود که در زمان جنگ تحمیلی به اسارت نیروهای بعثی درآمد و سپس گرفتار نیرنگ سران فرقه رجوی شد که 27 سال این گرفتاری و اسارت بطول انجامید ولی سرانجام در سال 1394 توانست خود را از چنگال فرقه سراسر دروغ مجاهدین خلق نجات دهد و به آغوش گرم خانواده برسد.
شیراحمد اکنون ازدواج کرده، پدر شده و صاحب خانه و زندگی و شغل و از همه مهمتر صاحب آزادی و صاحب سرنوشت خودش است.
شیراحمد روز رخ در پیامی خطاب به دوست سابقش حاج سید سعیدفر در کمپ مانز (اشرف 3) می گوید:
” سلام دوست عزیزم حاج سید، حال شما خوبه ؟ خوب باشی ان شالله . سرحال باشی . در اشرف تو فوتبال بازی میکردی و پنجشنبه ها ما هم میامدیم و بازیتون رو نگاه میکردیم ، خیلی خوب بازی میکردی ، ولی الان خیلی دلم برات میسوزه . با اون انرژی که تو داری خودت رو آنجا الاف کردی ، هیچ فایده ایی هم ندارد ، عمرت رو از دست نده . از اون مقر بیا بیرون و دیدی که اشرف در عراق را با اون همه امکاناتی که داشتیم از دست دادیم و فرار کردن و رفتن و تو هم از اونجا بیا بیرون و خودت رو رها کن .
شیراحمد خطاب به حاج سید می گوید: خانواده ات رو من دیده ام و خونه برادرت رفتم و یک نهار اونجا بودیم. خیلی نگران بودن براتون و خیلی برادرت گریه میکرد که چرا برادر من نمیاد. این همه ماندید اونجا هیچ فایده ایی نداره و آخر عمری خودت رو رها کن و هر جا که دوست داری برو . ایران که نمیایی که هیچ ، هر جا دوست داری برو و خودت رو رها کن.