گفتگو با آقای هادی شمس حائری پیرامون” بنیاد خانواده سحر”

با سلام و عرض ادب خدمت شنودگان عزیز میلاد آریایی هستم و همانطور که میدانید در برنامه گذشته با آقای هادی شمس حائری گفتگویی داشتم که از شما دعوت می کنم به ادامه این گفتگو توجه فرمائید. هادی شمس حائری: مریم رجوی همچنین گفته بود که از سال 1370 به بعد تمام فکر و ذکر و هم و غم ما صرف حفظ و نگهداری نیرو شده بود یعنی انها تمام فکر و مشغله ذهنی شان حفظ همین نیرو هایی است که در عراق دارند و البته به شیوه های خیلی مزورانه و غیر انسانی اقدام به جذب نیرو کردند و اقدام به عضو گیری کردند و اینها شرکت هایی را در ترکیه و پاکستان باز کردند و نیروهای سرگردان و جویای کار ایرانی را جذب کردند که ما برای شما کار و شغل داریم و این اشتغال در عراق است و به آنجا بیایید و برای ما کار کنید و ما این میزان حقوق میدهیم و بعد از یک مدتی هم سابقه سیاسی پیدا میکنید و با این کیس براحتی می توانید در اروپا پناهندگی بگیرید، و چقدر هم بااین کلک و حقه و ترفند نیرو به داخل سازمان کشیدند و در آنجا نگه داشتند و زندان نمودند، این است که اکثر این نیروهایی که در حال حاضر در داخل عراق هستند از این مقوله می باشند. میلاد آریایی: همانطور که اطلاع دارید به همت برخی جدا شدگان از سازمان مجاهدین هم اکنون در خاک عراق تشکلی تحت عنوان بنیاد خانواده سحر بوجود آمده و هدف شماره این بنیاد این است که خانواده ها یی که سالهای سال است که افراد و فرزندان خودشان دور هستند را بتواند امکانی فراهم کند که با فرزندانشان ملاقات داشته باشند، آقای حائری سوال مشخص من این است که با توجه به اینکه سازمان معتقد است که او پایگاه اجتماعی دارد این خانواده ها می توانند بیایند و با اعضای سازمان ملاقات داشته باشند و اعضای سازمان بتوانند روی آنها تاثیر بگذارند و اصلا پیام آنها را بداخل خاک ایران ببرند؛ چرا مجاهدین از این ابتکار استقبال نکردند و نمی کنند. هادی شمس حائری: مجموعه فشارهایی که در درون سازمان هست بخصوص که تحلیل رجوی هم غلط از آب در آمد بعد از 30 سال هنوز نتوانسته راه خروجی را باز کند که به ایران برود و بتواند با جمهوری اسلامی مبارزه بکند و بهرحال با تحلیل های غلطی که کرده است در عراق فعلا گیر کرده است این است که در حال حاضر بهر قیمتی که هست باید این نیروهای باقی مانده در پادگان اشرف را حفظ کند و حفظ این نیروها هم نه بخاطر اینکه اینها برایش بجنگند، چون خود سازمان مجاهدین هم می داند اینها نیروهای معتقد و آگاهی و مختاری هستند که اگر جنگی در آینده پیش آمده و یا اگر عملیاتی پیش آمد اینها به عملیات بروند و برای این سازمان بجنگند.این نیروها را در آنجا نگه داشته که بتواند با قدرت های خارجی از جمله آمریکا معامله بکند که بگویید من اینقدر نیرو دارم بیا و با من معامله کن و مرا حمایت بکن تا بتوانم به تو کمک بکنم و جمهوری اسلامی را شکست بدهیم. در حال حاضر سخت در تلاش است که رابطه نیروهای خودش را که در قرارگاه اشرف با بیرون قطع بنماید و نگذارد که خانواده ها با افراد و بستگان خود و فرزندانشان تماس برقرار کنند، چون هر تماسی خاطرات و عواطف آنها را زنده خواهد نمود و ممکن است که اینها مجددا به دامن خانواده ها برگردند و از سازمان جدا بشوند به همین دلیل مانع این ارتباط می شود و حتی دردرون سازمان هم ارتباط نیروها را با خارج از خود قطع نموده و نه روزنامه ای و نه رادیویی و فقط از کانال خاص مجاهدین است که نیروهای داخل سازمان اطلاعاتی کسب می کنند و یا اخباری را بدست می آورند. میلاد آریایی: بنابراین می شود بر اساس توضیحات شما به این نتیجه رسید که درواقع نیروهای فعلی سازمان مجاهدین در واقع نیروهایی هستند برای وجهه المصالحه قرار گرفتن بین سازمان مجاهدین و دول خارجی که درواقع بتواند از این طریق با توضیحات اولیه ای که شما دادید خودش را وصل کند به نیروهای خارجی، بتواند امکانی را برای خودش بوجود بیاورد که توی این مدار به عنوان یک نیروی "در دسترس"عمل بکند برای قدرت ها ی خارجی اما بطور مشخص آقای حائری شما فکر می کنید با چنین نگرشی به اوضاع با توجه به چنین خط کارو آینده ای تصور شما برا ی آینده مجاهدین واقعا چیست؟ هادی شمس حائری: به نظر من روی هم رفته سازمان مجاهدین با این رهبری کنونی خود یک نیروی آینده داری نیست. همان آینده ای که منظور شماست همین الان هم تحقق پیدا کرده است. یعنی وضعیت مجاهدین امروز با مجاهدین 10 سال یا 20 سال آینده هیچ تفاوتی ندارد الان در واقع به همان بن بست گرفتار شده اند و هیچ آینده روشنی برای اینها متصور نیست. اینها اگر بخواهند و رهبرشان واقعا عاقل باشند می توانند از این موقعیت بهره ببرند و مبارزه مسلحانه و خشونت آمیز را کنار بگذارند و بیایند در راروپا فعالیت سیاسی بکنند و قواعد دمکراتیک را رعایت بکنند و به نیروهایشان آزادی عمل و آزادی فعالیت و اظهار نظر بدهند و آزادی انتقاد بدهند. هرکس که انتقاد کرد و یا با سازمان مخالفت کرد چوب تفکیر را علیه آنها بر ندارد و خلاصه مطابق فرم ها و معیارهای امروزی جهان زندگی و فعالیت بکند مثل همه سازمان ها و احزاب دیگر که مشغول کار و فعالیت می باشند و حتی مبارزه می کنند. میلاد آریایی: من یک سوال برایم پیش می آید آقای حائری و آنهم اینکه به هر صورت شما می دانید که الان بیشترین فشار سیاسی در حال حاضر روی حکومت ایران است چه قطعنامه سازمان ملل که به تصویب رسید و به لحاظ سیاسی بیشترین فشار وجود دارد، من فکر نمی کنم با توجه به اینکه استراتژی مجاهدین همانطور که شما هم گفتید استفاده از نیروهای خارجی و اینکه افراد و اعضا خودشون را وجه المصالحه ای قرار بدهند برای اینکه شاید به قدرت سیاسی برسند چرا به سمت مجاهدین نمی روند و مجاهدین در این چارچوب سیاسی اصلا هیچ به حساب نمی آیند. واقعا مجاهدین کی دیگر می خواهند به حساب بیایند؟ هادی شمس حائری: مجاهدین به خاطر ماهیتی که دارند بهر حال دول غربی هم اینها را شناخته اند و از ماهیت اینها با اطلاع می باشند برای اینکه معتقد است و می داند که مجاهدین دو دوزه بازی میکنند و نقش بازی می کنند و مجاهدین بهر مشکلی هست می خواهند به قدرت برسند و برای رسیدن به قدرت از هر وسیله ای استفاده می کنند یک زمانی در اوائل انقلاب اینها ضد امپریالیستی بودند و می خواستند برای آمریکا ویتنام دیگری درست کنند و یا قبل از آن ژنرالهای آمریکایی ترور میکردند و شاه را سگ زنجیری امپریالیست می دانستند و تمام این شعارها و نشریات و گفته های آنها در آرشیو وجود دارد و غرب و آمریکا هم به این آرشیو ها دسترسی دارند و ماهیت مجاهدین را میدانند و الان که به سمت اسرائیل و آمریکا آمده است و مجیز گوی آنها شده است و یا خود را در اختیار آنها گذاشته و حاضر است خودش را به آنها بفروشد، ولی آنها می دانند که فردا به نیروی دیگری اگر پیش آمد. به نیرو و یا فرد دیگری خودش را خواهد فروخت. اینها نیروی هستند که رو به زوال هستند و بهر ریسمانی چنگ می اندازند و غرب هم اینها را میشناسد و غرب هم به لحاظ محتوایی ماهیت اینها را می داند و شناخت دارد و با ماهیت اینها سازگار نیست.نیروهای مورد قبول غرب نیروهایی هستند که بیشتر لیبرال و یا سلطنت طلب هستند، این است که به مجاهدین اعتمادی ندارند و از طرفی چون میدانند که مجاهدین در داخل ایران پایگاهی ندارند بنابراین نمی آیند روی اسب مرده شرط بندی بکنند. میلاد آریایی: بسیار توضیحات شما روشنگرانه است آقای حائری واقعا به نکات واقعا دقیقی اشاره می کنید از جمله شعارهایی که در اوائل انقلاب این سازمان میداد و با همین شعارها توانست جوانان مردم ایران رابه بی راهه هایی بکشاند که هرگز تصور نمیشد البته اگر شنوندگان ما در خاطر شان باشد، بهر صورت دوتن از فرزندان شما هم در حال حاضر جزو اعضاء این سازمان در قرارگاه اشرف در خاک عراق هستند اگر روزی صدای شما به گوش آنها برسد می توانید بگویید که واقع چه پیامی برای آنها بطور خاص و برای تمام کسانی که در خاک اشرف به نوعی گروگان گرفته شده اند دارید که این پیام برای آنها چاره ساز باشد. هادی شمس حائری: البته دو تا از بچه های من همانطور که فرمودید درداخل قرارگاه مجاهدین و در اشرف در خاک عراق هستند و من خیلی میل دارم که آنها را ببینم و با آنها ملاقات کنم و مکاتبه ای داشته باشم که سازمان اجازه نمی دهد و حتی به بقیه افرادی که در آنجا هستند اجازه نمی دهد که با پدر و مادرشان در تماس باشند، رابطه تلفنی و یا مکاتبه ای برقرار بشه که خوب من متاسفم برای آنها و البته تمام کسانی که در سازمان مجاهدین هستند من خواهان آزادی آنها هستم و آنها هم بچه های من هستند و هیچ فرقی نمی کند و اولین و مهمترین پیام من به این بچه ها این است که رابطه خودشان را با بیرون از خودشان برقرار کنند و نگذارند در محیط ایزوله باقی بمانند و سازمان همین را می خواهد که آنها را از دنیای آزاد ایزوله کند و جدا بکند، دومین پیام من این است که به نقش و اهمیت خودشان پی ببرند و سعی کنند بجای فرمانبرداری؛ فرمانده بشوند و فرمان پذیر نباشند بلکه فعال باشند و اجازه ندهند که از آنها سوء استفاده بشود و به این مرحله اگر رسیدند طبیعا نیروهای رشد یابنده ای هستند و میتوانند در آزادی مردم ایران نقش فعال و بسزایی داشته باشند در غیر این صورت سرنوشت بدی در انتظارشان خواهد بود. میلاد آریایی: بهرصورت ما ضمن امیدواری و آروزی موفقیت برای دست اندرکاران "بنیاد خانواده سحر" در خاک عراق و ضمن آروزی موفقیت برای تمام کسانی که به نوعی در مناسابات سازمان مجاهدین اسیر شدند و کسانی که زمانی بدنبال آزادی مردم ایران بوده اند خودشان اکنون اسیر این مناسبات هستند، با امید و آرزو به این چشم اندازها و سپاسگذاری از شما و توضیحات بسیار روشنگرانه از شما خداحافظی می کنیم و امیدواریم که فرصت داشته باشم تا باز هم در رابطه با نکات بسیار دقیق و ظریفی که شما اشاره کردید این امکان باشد که با شما بیشتر صحبت کنیم و شنوندگان ما از دیدگاههای شما بیشتر استفاده کنند. هادی شمس حائری: خواهش می کنم و من هم از شما تشکر می کنم و فقط یک نکته ای را میخواستم اشاره بکنم که من این تاسیس " بنیاد خانواده سحر" را همین جا به این دست اندرکاران و آنهایی که زحمت کشیده اند و خطر را تقبل کرده اند و به عراق رفته اند و این بیناد را تشکیل دادند تبریک میگویم و این بنیاد می تواند تاثیر تعیین کننده ای بگذارد برای کمک و خروج اعضای ناراضی و منتقد از مناسبات سازمان مجاهدین که در آنجا هم یک مرکزی است که امیدی پیدا بکنند و احساس نکنند که اگر از قرارگاه مجاهدین بیرون آمدند و یا فرار کردند آنها در خاک عراق سرگردان و آواره می شوند و کسی نیست که به آنها کمک کند این بنیاد خانواده سحر تاسیس شد برای کمک به همین افرادی که خواهان جدائی از سازمان هستند و باید به هر نحوه ای هست با این بنیاد تماس بگیرد و از این بنیاد کمک بگیرند و خودشان را از این سیاهچال نجات بدهند. موفق باشید و تشکر می کنم از این مصاحبه و فرصتی که در اختیار من گذاشتندو ممنون. میلاد آریایی: باز هم سپاسگزام از شما و به همراه شما از شنوندگان عزیزمان خداحافظی می کنیم. خدانگهدار کانون آوا 27.03.2008

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا