بدنبال ملاقات با خانواده هایی که فرزندان آنها توسط سران خائن فرقه رجوی ربوده شده و در اسارتگاه مانز در آلبانی به طرز غیر انسانی زندانی میباشند، مسئول انجمن نجات گلستان به دیدار آقای سرایی رفت و با او در مورد فوت برادرش مرحوم جمشید سرایی و همچنین مادر و پدرش و نیز مهدی که با نام مستعار پویا در داخل سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق شناخته میشود گفتگو کرد.
آتابای در ابتدای گفتگو با آقای سرایی، فوت مرحوم جمشید سرایی را به وی تسلیت گفت و از او خواست تا در مورد چگونگی پیوستن برادر مرحومش به فرقه رجوی توضیحاتی دهد. آقای سرایی گفت که مرحوم جمشید سرایی برای پیدا نمودن کار به ترکیه رفته بود که در آنجا توسط سران فرقه رجوی به بهانه کار با حقوق خوب ربوده شد و سپس به عراق منتقل شد و در آنجا نیز از روی برگه مشخصات جمشید متاسفانه شماره تماس منزل را گرفته و احمد و مهدی را نیز با دروغ و به بهانه کاریابی به عراق کشانده شد که جمشید بعد از جدا شدنش از این فرقه منحوس، بدلیل فشارهای روحی و روانی بسیار زیادی که در داخل فرقه رجوی به او وارد نموده بودند و نیز پیوستن مهدی و احمد به این فرقه ضد انسانی، دچار سکته قلبی شد و نهایتا در مهرماه امسال به خاطر همین مشکل قلبی و سکته فوت شد.
مسئول انجمن نجات در ادامه فوت مادرشان را نیز تسلیت گفته و دلیل آن را از آقای سرایی سئوال کرد که وی در پاسخ گفت که مادرم به دلیل اینکه برادرانم گرفتار این سازمان تروریستی شده بودند و بیشتر بدلیل اینکه مهدی با جمشید و احمد برنگشته بود خیلی غصه خورد و متاسفانه بدلیل همین ناراحتی ها سکته کرد و از دنیا رفت.
آتابای در ادامه درباره فعالیت هایشان برای رهایی برادرش مهدی که با نام مستعار پویا در داخل فرقه رجوی شناخته میشود پرسید که وی پاسخ داد: من علاوه بر اینکه با سازمان ها و ارگان های مرتبط نامه نگاری انجام دادم ، سه بار نیز برای ملاقات برادرم مهدی به عراق سفر کردم که متاسفانه سران سازمان مجاهدین خلق به من اجازه ملاقات ندادند.
مسئول انجمن نجات گلستان با ذکر این نکته که با توجه به حضور اعضای سازمان در آلبانی به عنوان کشوری اروپایی ، از آقای سرایی پرسید که از مسئولان آن کشور و نهادهای حقوق بشری چه درخواستی دارند؟
وی در پاسخ گفت: مهدی برادرمان هست و ما خیلی مشتاق دیدار با او هستیم و برای دیدنش درخواستهای خودمان را به مسئولین آلبانی نیز فرستاده ایم ولی متاسفانه جوابی تاکنون دریافت نکردیم و امیدواریم اینکار ما نتیجه بدهد و برای یکبار هم که شده بتوانیم مهدی را ملاقات نماییم.
آتابای در پایان این گفتگو از آقای سرایی بابت یادآوری فوت مادرشان و همچنین برادرشان مرحوم جمشید سرایی عذرخواهی نموده و به وی گفت که چه پیامی برای مهدی دارد؟
آقای سرایی در پاسخ گفت:
” من پیامی که برای برادر عزیزم مهدی دارم اینست که امیدوارم سالم و سلامت باشه و آرزو دارم تماسی با ما داشته باشه ، آرزو دارم که ما بریم ببینیمش ، آرزو دارم که خودش را از آن منجلاب نجات بدهد، ماهیت سازمان مجاهدین برای مردم ایران روشن و واضح میباشد، از همه اون کارهایی که سازمان بر علیه ملت ایران انجام داده همه آگاهند. دوست دارم خودش را از آنجا نجات بدهد و خودش را به یک کشور اروپایی یا آمریکایی پناهنده کند و از آنجا خودش را نجات بدهد. حتی اگر نخواهد بیاد ایران . من آرزو دارم که دیگه اونجا ( داخل فرقه رجوی ) نباشه که ما بتونیم زیارتش کنیم و بریم و بیاییم و یا اون بیاد پیش ما و ما بریم پیشش و خانواده تشکیل بدهد و موفق و موید باشه در هر کجای دنیا که زندگی کنه. “
رجوی خون آشام همچون ضحاک ماربدوش قشر جوان ایرانی را با فریب و دروغ به قلعه خود در عراق میکشاند و آنها را قربانی مطامع خود میکرد. ۳ جوان از یک خانواده را فریب و کانون خانواده را متلاشی نمود.ب تسلیت به خانواده سرایی و آرزوی رهایی برای تمام اسیران در چنگال فرقه منحوس رجوی