
در یکی از نشست های مسعود رجوی و مریم ، صحبت از مردمی شد که به سازمان نپیوستند، مسعود رجوی تلویحا تاکید می کرد که از نظر سازمان، تک تک مردمی که به سازمان نپیوستند، جایشان بیخ دیوار و اعدام انقلابی! است. او معتقد بود که همه باید به سازمان و ارتش بپیوندند تا جنبش به پیروزی برسد، تعدادی از بچه ها هم ضمن تایید صحبت های ذهن مالیخولیائی او برایشان این سئوال مطرح بود که چرا قشر دانشجو به سازمان نمی پیوندند؟
در نشست های لایه ای نیز کمابیش این نظریه از سوی مسئولین نشست طرح می شد که ما می دانیم که با وجود رهبری برادر ، حجت بر همه تمام شده است و جوانان باید برای سرنگونی حکومت ایران به سازمان بپیوندند.
اما در این میان شکاف عمیق مردم و سازمان بود که خودنمائی می کرد و کسی دنبال علت العلل این موضوع و موشکافی آن نمی رفت. واقعیت این است که مردم ایران طی سالهای اخیر عملکرد سازمان را بخوبی زیر ذره بین داشتند و تک تک اعمال سازمان از سوی مردم و به ویژه قشر آگاه مورد سئوال بود که هرگز پاسخی برایشان داده نشده است، چرا که اساسا پاسخ قانع کننده ای وجود نداشت.
مسعود رجوی گستاخانه به دانشجویان تمام کشور پیام می دهد که زمان برخاستن است، هر کوی و هر کلاس باید . . . اما هرگز به سئوالات این قشر آگاه و جوان جامعه پاسخ نداد که:
چرا سازمان در جنگ ضدمیهنی به عراق رفت و دوشادوش ارتش عراق ، به جنگ با سربازان ایرانی مبادرت کرد؟
در تک تک نمایشگاهها و جلساتی که با دانشجویان و دانشگاهیان داشتیم، نخ نبات سئوال همه این بوده که چرا مسعود رجوی به عراق رفت و خود را بیش از پیش لجن مال کرد؟
همچنین در اکثر مراسمات سازمان، از برخی پارلمانترهای سابق و لاحق ، برای سخنرانی دعوت می شود و پرچم های آمریکا در کنار آرم سازمان ، خودنمائی می کند و بیننده این دیدگاه برایش ایجاد می شود که سازمان مجاهدین خلق ، استقلال ندارد و دمش به دولت های متخاصم مردم ایران بسته است.
مسعود رجوی با کارنامه سیاه و ننگین وابستگی به دولت عراق و آمریکا و اسرائیل و عربستان و … می بایستی در پیام هایش از دانشجویان این کشورها نام ببرد تا ایرانی ها. مردم اساسا او را یک شخصیت مستقل و متکی به خود ایرانی نمی دانند.
محمد رضا مبین