پیام عبدالحسین حقیقت طلب به برادر اسیرش ولی حقیقت طلب

سلام ولی جان امیدوارم در صحت و سلامت باشید.

از فرسنگها دور دلتنگانه بیادت افتادم و دارم برایت نامه می نویسم در حالیکه در عصر کنونی تمام راههای ارتباطی هموار و میسر است و نمی دانم چرا سران تشکیلات مجاهدین خلق شما را از آن محروم کرده اند!؟

ولی جان امروز شنبه ۱۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ وقتی از خواب بلند شدم دیدم آرام آرام دارد برف می‌بارد که خود نشان از تغییر فصل دارد فردا هم اول ماه مبارک رمضان است و چندی بعد هم آغاز سال نو را در پیش رو داریم و سوالم اینست که چرا و چرا زندگی تو ثابت و در سکون مانده است و تغییری نمی‌کند!؟

ولی جان خواهش دارم بدور از تشکیلات تحمیلی و بسته رجوی کمی تامل کن و انتخاب کن که بعد از چهار دهه اسارت و بندگی، به دنیای آزاد و کانون گرم خانواده برگردی که مشتاق در آغوش کشیدنت هستیم و تمام عیار حمایتت میکنیم.

ولی جان زن داداشت آسیه خانم کنارم نشسته و دلسوزانه برایت اشک می ریزد و مشوق بنده بوده است که چند سطر برایت بنویسم و از تو درخواست کنم که به فکر خانواده باشی و نزدمان برگردی..

ولی جان روح بابا و مامان شاد و یادشان گرامی که چشم انتظار بدرود حیات گفتند و به ما سفارش کردند که تو را فراموش نکنیم.

ولی جان بچه هایم و تمام اهل خانواده برایت سلام دارند و آرزوی دیدار تو را دارند.
ولی جان خیلی دلتنگتم ..

برادرت عبدالحسین
با من تماس بگیر
شماره تماس من : ۰۹۱۱۲۴۴۹۸۲۲

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا