شیوه های فریب و نیرنگ رهبران مجاهدین خلق در مصاحبه های اعضا با وزارت خارجه آمریکا – قسمت اول

به دنبال سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق و فرمان مسعود رجوی مبنی بر تسلیم اعضا و پذیرش خلع سلاح نیروها و تست آزمایشات دی ان ای توسط ارتش، مصاحبه کارکنان وزارت خارجه با تمامی اعضای مستقر در قرارگاه اشرف در دستور کار قرار گرفت. در هنگام برگزاری مصاحبه مجری آمریکایی با نشان دادن برگه ای برای یکایک اعضای طرف مصاحبه در خصوص موضع تعیین استتو و موقعیت آنها در جریان جنگ آمریکا و عراق و نقش بیطرف آنها در این جنگ توضیحاتی می داد و سرانجام عضو مصاحبه شونده را در مقابل دو گزینه بازگشت به ایران و یا انتقال به کشور ثالث قرار می داد تا یک گزینه را انتخاب کند.

در این متن که به زبان انگلیسی نگارش شده بود هیچ اشاره ای به گزینه حضور در خاک عراق نشده بود. در ابتدا وزارت خارجه تحت ریاست پاول که مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی می دانست به نسبت وزارت دفاع تحت فرماندهی رامسفلد که اعتقاد داشت می توان از مجاهدین خلق بدلیل حضور سالیان در خاک عراق و آشنایی با موقعیت های مرزی و توان نظامی در مقابل دخالت نظامی ایران بعنوان یک برگ استفاده نمود، دست برتر را داشت. مامورین وزارت خارجه به صورت علنی در هنگام مصاحبه ها اعضا را تشویق به جدایی می کردند. آنها برای ادامه حیات سیاسی و موجودیت تشکیلاتی این سازمان بعد از سرنگونی صدام حسین چشم اندازی قائل نبودند.

به دنبال جدایی دسته اول اعضای مصاحبه شونده که به کمپ آمریکایی ها منتقل میشدند موجی از نگرانی و وحشت رهبران مجاهدین خلق را فرا گرفت. بطوریکه با ابلاغ دستورالعملی از طرف مریم رجوی که بوسیله مژگان پارسایی مسئول اول آن مقطع به کلیه مسئولین و فرماندهان ابلاغ شد اعضا شب قبل از مصاحبه به نشست های توجیهی فرا خونده میشدند که در مصاحبه چه نکاتی را مطرح و یا چگونه سوالات مسئولین مصاحبه کننده آمریکایی را پاسخ گویند. بر همین اساس اعضا توسط فرماندهان غربال و گزینش شده و نفراتی که احتمال جدایی آنها داده میشد را در اولویت های آخر قرار می دادند. تا پروسه شستشوی مغزی در مدت زمان بیشتری روی آنها اعمال شود.

اعضایی که قرار بود در نوبت بعدی جهت مصاحبه به محل مصاحبه برده شوند با مکانیزم های روحی و روانی به شدت تهییج و حضور آنها در مصاحبه را به مثابه عملیات قهرمانانه القاء می کردند. فرماندهان نظامی و مسئولین ستادها اعضا را اینگونه توجیه و تشویق می کردند که شما وارد یک صحنه جنگ و عملیاتی به مراتب بزرگ تر از عملیات های نظامی گذشته میشوید، باید یکایک شما کارکنان وزارت خارجه آمریکا را با بیان احساسی سرگذشت خود و به خصوص آنهایی که سابقه حضور در زندان های ایران را داشته اند به شدت تحت تاثیر قرار دهید. آینده حضور سازمان و به خصوص بحث موجودیت نظامی ما در عراق بستگی به میزان انرژی و تلاشی دارد که شما در این مصاحبه ها می گذارید. یکایک شما باید اشک مسئولین مصاحبه کننده آمریکایی را در بیاورید، صبح روز اعزام اعضا برای انجام مصاحبه منقل های اسپند تهیه و اعضا را از میان دودهای آن عبور می دادند تا به اصطلاح در جریان مصاحبه چشم زخمی به آنها نرسد و سالم و در منتهای موفقیت به قرارگاه برگردند.

در خودرو آیفا که اعضا بر آن سوار میشدند چندین فرمانده آنها را همراهی می کردند و سرودهای هیجان انگیز سازمانی در آن پخش میشد. در محل مصاحبه مسئولین و فرماندهان ارشد مانند مهدی ابریشم چی، عباس داوری، مهدی برایی، محمود عطایی حضور داشتند که در آخرین لحظه حضور اعضا در چادرهای مامورین مصاحبه کننده وزارت خارجه با اعضا آخرین صحبت ها را انجام بدهند. آنها مستمرا با مژگان پارسایی و مریم رجوی در تماس بودند و ضمن دادن گزارش آخرین وضعیت روحی و روانی عضوی که برای مصاحبه می رفت از آنها رهنمود می گرفتند. در مجاورت چادر مسئولین وزارت خارجه آمریکا چادر مسئولین مجاهدین خلق قرار داشت. در چادری که اعضای وزارت خارجه آمریکا با اعضا مصاحبه می کردند، دربی به بیرون محوطه باز میشد که از طریق این درب اعضایی که در جریان مصاحبه اعلام جدایی می کردند از طریق آن درب خارج میشدند. مسئولین مجاهدین خلق گاها برای اینکه در آخرین لحظات بتوانند نظر عضو خواهان جدایی را تغییر دهند در آن محل هم حاضر میشدند…

ادامه دارد…

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا