شیوه های فریب و نیرنگ رهبران مجاهدین خلق در مصاحبه های اعضا با وزارت خارجه آمریکا – قسمت سوم

با ادامه روند مصاحبه ها تعداد بیشتری از اعضا جدا و به کانکس هایی که  وزارت خارجه آمریکا برای اسکان آنها در نظر گرفته بود منتقل میشدند. فشارهای وزارت خارجه و تشویق اعضا به جدایی، رهبران مجاهدین خلق را نسبت به ادامه جدایی اعضا نگران ساخت و برهمین اساس به سمت همکاری های هرچه بیشتر با ارتش و وزارت دفاع کشاند.

فرماندهان ارشد ارتش آمریکا در منطقه به جشن ها و مراسم های میهمانی و برگزاری جلسات دو جانبه دعوت می شدند و هدایای گرانبها به آنها داده میشد. با اتمام مصاحبه ها و افزایش تعداد جداشدگان و همچنین شورش اولین اعضای جداشده که در چند واحد اسکان در شرق قرارگاه مستقر بودند و درگیری آنها با زندانبانان رجوی فرماندهان آمریکایی را متقاعد ساخت تا آنها را به محل جدیدی منتقل نمایند.

سرانجام در اسفند 1381 اردوگاه موسوم به تیف که در اطراف پادگان اشرف تأسیس شده بود برای اسکان اعضای جداشده در نظر گرفته شد. اطراف این کمپ با خاکریز و سیم های خاردار محافظت میشد. این اردوگاه به مثابه یک زندان بود که در دو نوبت به اعضا اجازه هواخوری داده میشد و از امکانات رفاهی به نسبت قابل قبولی برخوردار بود.

به دنبال راه اندازی این کمپ مسئولین مجاهدین خلق از طریق مریم و مژگان پارسایی توجیه شدند که فضای وحشت آفرین در رابطه با این کمپ و نحوه زندگی اعضای جدا شده مستقر در آن در مناسبات و میان اعضا منتشر سازند. برهمین اساس فرماندهان مقرها در نشست های خود دروغ های شاخداری مانند درگیری روزانه فیزیکی و چاقو کشی میان اعضا، کشتن اعضا و انداختن جسد بی جان آنها به بیرون کمپ، تجاوزات جنسی و اعتیاد به مواد مخدر به خورد اعضا می دادند تا فضای بی اعتمادی و وحشت نسبت به کمپ بین آنها ایجاد نمایند و مانع از جدایی آنها گردند.

مسئولین فرقه رجوی در ادامه با برقراری رابطه با فرماندهان آمریکایی مستقر در تیف و دادن هدیه و همچنین گزارشات دروغ  در خصوص مواضع و وضعیت اعضا تلاش نمودند شرایط را به سود خود و به زیان اعضا تغییر دهند. در یک مورد افسر امنیتی ارتش آمریکا که مسئولیت مصاحبه با اعضای جداشده مستقر در کمپ را برعهده داشت به هنگام مصاحبه با یکی از اعضای جدید الورود از او سئوال می کند آیا علت جدایی شما از مجاهدین خلق به خاطر این بوده است که شما مخالف خلغ سلاح و موافق مبارزه مسلحانه بوده اید؟ عضو جداشده از این سوال افسر امنیت آمریکایی تعجب می کند و از وی سوال می کند بر چه اساسی شما این حرف را می زنید؟ افسر امنیتی آمریکایی گزارشی را به دست مترجم که شهروند افغانی بود می دهد و از او می خواهد که گزارشی که به امضای حسین مدنی از مسئولین ارشد روابط خارجی رجوی برای آنها ارسال شده را بخواند.

در گزارش حسین مدنی آمده بود که علت جدایی این فرد اصرار بر ادامه مبارزه مسلحانه و موضع ضد آمریکایی و مخالفت با تحویل دهی سلاح ها به ارتش آمریکا بوده است! عضو جداشده از این گزارش متعجب میشود و برایش غیر قابل باور بود مسئولین مجاهدین خلق اینگونه و به دروغ برای عضوی که بهترین سالیان عمر و جوانی خود را به پای رجوی ریخته و از تشکیل خانواده و همسر و فرزند و تحصیلات عالیه محروم شده صرفا برای انتخاب آزاد مسیر زندگی اینگونه از او انتقام گرفته شود؟ به راستی باورش در آن لحظه نه تنها برای وی بلکه هرعضو دیگر سخت و غیر قابل باور می نمود، که تشکیلاتی که ادعا دارد بر سر در ورودی آن فدا و صداقت نوشته شده و رهبرش رجوی بارها اعلام کرده که ورود به مجاهدین خلق بسیار سخت و خروج از آن آسان است اینگونه در منتهای رذالت و دنائت و برای عضو جداشده خود پرونده سازی کند؟

این روش منتهای بی پرنسیبی رجوی را نشان می داد که روزی مبارزه با امپریالیزم جهانی به سرکردگی آمریکا را هدف مقدم و مقدس مجاهدین خلق اعلام می کرد و در قالب سرود از مجاهدین خلق می خواست سر کوچه به کمین سربازان امریکایی بنشینند و خون او را بر زمین بریزند؟ و همین رجوی که در ابتدای انقلاب مسئولین دولت موقت و دیگر رهبران نظام جدید التاسیس انقلاب را امریکایی و وابسته به امپریالیزم قلمداد می کرد و به صراحت می گفت هیچ رابطه مسالمت آمیزی بین خلق و امپریالیزم امریکا وجود ندارد و هر چه هست یا اسارت است و یا نبرد! این چنین برای قربانی کردن اعضایش برای همان امپریالیزم خوش رقصی کند؟

ادامه دارد

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا