
حوادث غیرطبیعی، متاسفانه جزیی از زندگی اجتماعی است که در هر جامعه ای معمول است و اتفاقاتی است که امکان وقوع آن در هر جایی از این کره ی خاکی متصور است، اما آنچه که می توان از وقوع آن جلوگیری کرد، فجایعی است که در فرقه ی ضدبشری رجوی عامدانه و آگاهانه دستور وقوع آنها صادر می شود. تمام اعضای سازمان با دستور رهبری این سازمان سالهاست که در سرکوبی مضاعف، تحت استثمار هستند.
اگر واقعا دل رهبران این گروه بسته، به حال انسان ها می سوزد، بهتر است در درجه ی اول دربهای این سازمان را باز بگذارند تا هر کس خواست در فرقه بماند و هرکس خواست جدا شود. آزادیهای فردی در حالی دراین سازمان هر روز به قربانگاه فرستاده می شوند که می توان جلوی آنرا گرفت.
وحشیانه ترین ستم ها، در این سازمان هر روز و هر شب در حال انجام است، همه می دانیم که اعضای کنونی سازمان در بن بستی ظالمانه گرفتار شدند و حق هیچ گونه انتخابی به آنها داده نمی شود.
حاکمیت ظالمانه ی مسعود و مریم بر این سازمان، از فازسیاسی شروع و از فاز نظامی تداوم پیدا کرده است، امروز هم در آلبانی، بی وقفه ادامه دارد. مردم ایران نیاز به وکیل و وصی ندارند، خصوصا آنهایی که دم شان به کشورهایی نظیر اسرائیل بند است.
مریم رجوی به جای اشک تمساح ریختن ، بهتر است فکری به حال نزار تشکیلات استبدادی خود بکند و این دم آخری ، اجازه ی زندگی آزاد به اعضای سازمان بدهد. او تمساح گونه بعد از نابودی قربانیان خود، اشک می ریزد و برای قربانی دلسوزی می کند که گویا این او نبوده است که قربانیان خود را تکه تکه کرده و بلعیده است.
ضمن عرض تسلیت به هموطنان خود بابت حادثه ی اخیر در گمرک بندرعباس و تاکید بر این نکته که باید مسببان این حادثه ی سهل انگاری شده ، به پای میز محاکمه کشانده شوند، به دشمنان مردم ایران باید بگوئیم که دست از شرارت های خود بردارند و اعضای عادی و ساده ی سازمان را به حال خود بگذارند تا آزادانه انتخاب کنند که بمانند یا به سوی زندگی آزاد پر بکشند.
محمدرضا مبین