
سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی، بعد از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق، در سال 2003 سقوط کرد و شیرازه آن از هم پاشید، اما در پی مذاکرات تسلیم، رهبران سازمان با شیادی توافق کردند که زیر بیرق آمریکا باشند و تابع اوامر دولت آمریکا عمل کنند. چند صباحی نیز بدین شیوه گذران عمر کردند و از این شاخه به آن شاخه پریدن را برای خود غنیمت شمردند تا بلکه دل آمریکایی ها به رحم آمده و دوباره تسلیح و سازماندهی شوند، اما گذران زمان ثابت کرد که این چنین نشد و سازمان به تفاله ای بیش مبدل نگشت.
اکنون و بعد از شروع مذاکرات ایران و آمریکا، سازمان مجاهدین که به نوکری برای آمریکایی ها مفتخر بود، منافع و موجودیت خود را در خطر دیده است و خود را به آب و آتش می زند که در این میان با سنگ اندازی های معمول و مجعول خود، صحنه توافق را بهم بزند و در همین راستا دوباره شروع کرده است برگ های ارائه شده از سوی اسرائیل را بازی می کند و به زعم خود با سیاه نمائی های کذب، شروع به رونمائی از برخی تاسیسات نظامی و اتمی کرده است که ای وای ، رژیم درحال ساخت بمب هیدروژنی و ساخت کلاهک اتمی است.
حال سئوال اینجاست که چرا تا دیروز دست به این افشاگری ها نزده بود؟ چرا در بحبوحه مذاکرات ایران و آمریکا ، یهوئی یادش افتاده است که ایران در حال ساخت بمب و … است؟
این دم خروس بیرون زده ، همان بازی های پیش پا افتاده و رونمائی از یاوه های کذبی است که ماهیت انگلی این سازمان را نشان می دهد.
همگان می دانیم که سازمان مجاهدین ضدخلق رجوی ها، اکنون در ضعیف ترین نقطه خود بسر می برد، مسعود سالهاست که گم و گور شده است، مریم هم با انواع بیماری های مهلک سردرگریبان است و حتی اجازه ورود به خاک آلبانی را ندارد.
در میان این مذاکرات تاریخ ساز، اگر همه چیز خوب پیش برود ، یکی از بازنده های اصلی این مذاکرات سازمان مجاهدین ضدخلق است، چرا که بود و نبود سازمان در گرو حمایت آمریکا از این سازمان است و سازمان همه چیز خود را به حمایت های دولت آمریکا گره زده است.
گذر زمان این واقعیت را بیش از پیش ، آشکار خواهد کرد که سازمان در مسیر سقوط و تلاشی کامل قرار دارد و چه بسا که تک تک رهبران سازمان ، در صورت توافق کامل با آمریکا، باید دنبال سوراخ موش برای خود باشند تا از عواقب این توافق در امان بمانند.
محمدرضا مبین