نامه برادر علی ابریشم‌کار

برادر عزیزم علی جان نمی‌دانم از کجا شروع کنم. سال‌هاست که جای خالی تو در زندگی ما حس می‌شود؛ دلتنگی برای صدایت، دیدار نگاهت، شنیدن حرف‌هایت، همیشه با ماست. هیچ روزی نمی‌گذرد که به یادت نباشیم. مادرم، پدرم، همه خانواده… دلشان برایت پر می‌کشد. هر خبری، هر نشانه‌ای از تو، برای ما گنجی بی‌قیمت است. […]

برادر عزیزم علی جان

نمی‌دانم از کجا شروع کنم. سال‌هاست که جای خالی تو در زندگی ما حس می‌شود؛ دلتنگی برای صدایت، دیدار نگاهت، شنیدن حرف‌هایت، همیشه با ماست.

هیچ روزی نمی‌گذرد که به یادت نباشیم. مادرم، پدرم، همه خانواده… دلشان برایت پر می‌کشد. هر خبری، هر نشانه‌ای از تو، برای ما گنجی بی‌قیمت است.

علی جان، تو همیشه در دل و جان ما جا داری. اگر این نامه به دستت رسید، خواهش می‌کنم راهی پیدا کن، تلاشی کن، فشار بیاور… که بتوانیم از تو خبری داشته باشیم. صدایت، حتی یک جمله کوتاهت، روشنی‌بخش روزهای تیره ماست.

ما تو را در هر کجای دنیا، با هر شرایطی که باشد، می‌خواهیم و دوست داریم. دلتنگ توایم، به یادتیم، چشم‌انتظارتیم…
امید داریم این دوری پایان یابد و دوباره صدای هم را بشنویم.

با تمام عشق و دلتنگی
برادرت، امیرحسین