افشاگری جدا شده ها، رجوی را زمین گیر کرده است

به مانند همیشه سازمان مجاهدین خلق برای افشاگری نفرات جدا شده به لجن پراکنی متوسل شده و به اراجیفی هزار بار نشخوار شده پرداخته است. در مورد افشاگری نفرات جدا شده در سی و سومین جلسه دادگاه سخنگوی به اصطلاح مجاهدین به صحنه آمده و اندر باب افشاگری نفرات جدا شده آسمان و ریسمان بافته […]

به مانند همیشه سازمان مجاهدین خلق برای افشاگری نفرات جدا شده به لجن پراکنی متوسل شده و به اراجیفی هزار بار نشخوار شده پرداخته است.

در مورد افشاگری نفرات جدا شده در سی و سومین جلسه دادگاه سخنگوی به اصطلاح مجاهدین به صحنه آمده و اندر باب افشاگری نفرات جدا شده آسمان و ریسمان بافته و سعی می کند خود و سازمانش را مبرا از هر گناهی بداند. سئوال این است چرا افشاگری نفرات جدا شده اینقدر برای سازمان و رجوی دردناک است؟ اگر نفرات جدا شده دروغ می گویند پس چه نیازی به این همه سر و صدا و جنجال و تهیه برنامه های مختلف در سایت ها و تلویزیون دارد؟

همیشه برای شناخت درست یک پدیده باید به موضعگیری ضد آن پرداخت. وقتی نفرات جدا شده لب به سخن باز می کنند تمام بنیاد تشکیلات سازمان به لرزه در می آید. مگر نفرات جدا شده چه می گویند آیا غیر از واقعیت و سالها دروغی که رجوی به آنان گفته است؟ در مورد سی و سومین جلسه دادگاه، سازمان مجاهدین در سه برنامه مختلف سعی نمود مواضع رئیس دادگاه و پرونده مورد نظر را زیر سئوال ببرد. ابتدا در مورد افشاگری دوستم آقای عبدالله افغان باید عنوان کنم همه حرفهایی که در دادگاه بیان داشته درست است مگر بعد از نشست خروج ممنوع دیگر کسی توانست از اشرف و یا عراق خارج شود؟ مگر هر کسی که چنین ادعایی داشت سر از زندان ابوغریب عراق در نمی آورد؟ در مورد روزه گرفتن هم با هزار حقه بازی و فریبکاری سعی می کردند مسئله روزه خواری و نخواندن نماز را توجیه کنند. هر موقع که می گفتیم نماز بخوان عنوان می کردند نمازشان را خواندند ما در درون سازمان متوجه شدیم قبل از اذان صبح خواندن نماز مورد قبول است یعنی دروغ و حقه بازی.

آیا در مورد فرستادن کودکانی که در اشرف بوده و به اروپا فرستادید دروغ گفته؟ مگر همین کودکان را با تحت فشار قرار دادن پدر و مادران شان فریب نداده و به عراق نبردید و شاهد بودیم که تعدادی بعد از متوجه شدن از فریبکاری رجوی دست به خودکشی زدند پس کدام حرف آقای عبدالله افغان دروغ بوده است که سازمان مجاهدین و سخنگوی آن سعی می کند با ردیف کردن یک مشت اراجیف خودشان را مبرا از هر گناهی بدانند .

اگر در مورد دادگاه حرف می زنید اعلام می کنم چرا حاضر نیستید با نفرات جدا شده در یک برنامه شرکت نموده و هر طرف حرفهای خودش را بزند و مردم خودشان قضاوت کنند. چرا رجوی مدام وعده سر خرمن می دهد که ما حاضریم در دادگاه شرکت کنیم اگر جرات می داشتید ابتدا با نفرات جدا شده طرف حساب می شدید.

رجوی برای در بردن خودش از کانونهای خرگوشی حرف می زند اگر کسی نداند ما که در داخل کشور هستیم می دانیم نفرات به اصطلاح کانون های شورشی چه کسانی هستند و چگونه آنان را فریب داده و به خدمت می گیرید. افراد کانون های شورشی هیچ شناختی از سازمان و کارهای کثیف تان ندارند و مسئولین سازمان در مزرعه ترول در آلبانی نفرات محتاج به پول و نفرات معتاد را با پول جذب می کنند بطور متوسط نفراتی که دستگیر شدند و خودشان اقرار نمودند عنوان داشتند هیچ گونه شناختی از سازمان نداشتند و به طور اتفاقی در فضای مجازی در دام این گروه افتادند و آنها برای شعار نویسی و غیره پول خوبی می دادند ما هم جذب این کار شدیم پس می توان نتیجه گرفت که جار و جنحال سازمان در مورد کانونهای خرگوشی دروغی بیش نیست و اگر در جوابیه خود به جدا شدگان از آنان خرج می کنند دروغی بیش نیست این جوابیه در اتاق های فکر سازمان انتشار می یابد. رجوی اگر جرات می داشت به اسم سخنگوی سازمان خودش را پنهان نمی کرد!

البته موضعگیری سازمان فقط علیه افشاگری نفرات جدا شده نیست. در طی این سالها هر کسی که جرات کند از عملکرد رجوی انتقاد کند باید مورد تهمت و توهین قرار گیرد یعنی رجوی تحمل یک انتقاد حتی از نفرات عادی جامعه را هم ندارد چه برسد به نفرات جدا شده که از همه چیز سازمان خبر دارند پس می توان نتیجه گرفت شروع دادگاه محاکمه سران سازمان و افشاگری نفرات جدا شده در این دادگاه درست به خال خورده و این گونه هر بار به نشخوار حرفهای مسخره خود ادامه می دهند و حتی بعضی اوقات آنقدر شان کلمات را پائین می آورند که انگار اصلا آدم نیستند و گوششان به کلمات خوب فارسی نخورده است. رجوی سعی می کند مانند لمپن های بی پرنسیب از کلماتی استفاده کند تا این گونه سوزش خود را نسبت به افشاگری نفرات جدا شده نشان دهد .

رجوی هر چقدر می خواهد علیه نفرات جدا شده لجن پراکنی کند اما برای همه روشن است که حرفهای جدا شدگان درست است برای کسی قابل تصور نیست که این گونه رجوی مانند مار زخمی هر بار باید به خودش بپیچد.

تهمت زدن فقط به جدا شدگان و افراد منتقد نیست بلکه این به کل جامعه بر می گردد اگر کسی در هر کجا از رجوی انتقاد کند باید مورد فحش و ناسزا قرار بگیرد این سیاست اصلی و کلی سازمان مجاهدین هست هر کسی با آنان نیست باید مزدور و خیانت کار نامیده شود.

هادی شبانی