از سرنوشت ما و فرزندان مان عبرت بگیرید

هشدار به خانواده های ایرانی

ما خانواده‌های انجمن نجات هستیم. صدای مادران و پدران، خواهران و برادران و همسرانی که عزیزانشان را فرقه‌ای فریب‌کار، به‌نام «مجاهدین خلق» و به ‌ماهیت واقعی «فرقه رجوی»، از آغوش گرم خانواده ربود. ما مادرانی هستیم که هنوز قاب عکس فرزندانمان از دهه شصت یا هفتاد در طاقچه خانه‌هایمان خاک می‌خورد، بی‌آنکه بدانیم امروز در کدام اردوگاه محصور ذهنی و جسمی، نفس می‌کشند یا شاید ..
امروز، ما فقط برای زخم‌های خودمان نمی‌نویسیم.

ما برای شما می‌نویسیم، برای خانواده‌های امروز ایران، برای پدران و مادرانی که فرزند جوان، تحصیل‌کرده، باذوق یا معترض دارند.

ما از جایی می‌آییم که صدای فریادمان را سال‌ها هیچ‌کس نشنید؛ اما شما هنوز فرصت دارید.

فرقه رجوی دیگر نه یک جریان سیاسی‌ست و نه حتی یک گروهک شبه‌نظامی.

رجوی، یک طاعون است؛ یک ذهنیت سمی و یک زندان روانی با ظاهر فریبنده.

فرقه‌ای که با وعده کار، اقامت، آینده، آزادی و حتی انقلاب! فرزندان ما را به خارج کشور کشاند و در کمپ‌های دورافتاده و تحت سلطه فکری، سال‌هاست آن‌ها را از ما جدا کرده است.

نمونه‌اش را اگر می‌خواهید، به مادری رنج کشیده بنام ثریا عبداللهی نگاه کنید.

مادری که فرزند جوان, ورزشکار و آینده‌دارش، با وعده‌های پوشالی جذب این فرقه شد. همان امیدی که پس از مدت کوتاهی، نه تنها به زندانی خاموش در اردوگاه فرقه بدل شد، بلکه او را واداشتند بر علیه مادرش، بر علیه کشورش، بر علیه خودِ سابقش سخن بگوید.
ثریا عبداللهی امروز، نه تنها صدای مظلومیت خود که صدای همه‌ی مادران انجمن نجات است. نماد ایستادگی در برابر یک فرقه بی‌هویت که عشق مادری را به سخره گرفت.

ما، خانواده‌های انجمن نجات، بیش از سه دهه است که عزیزانمان را ندیده‌ایم. برخی فرزندمان را در نوجوانی از دست دادیم، و حالا او را در تصویرهایی می‌بینیم که با چشمانی مرده و بدنی خمیده، هنوز شعارهای پوسیده «مبارزه» سر می‌دهد.
ای پدران و مادران ایرانی!

از ما بشنوید و مراقب دردانه‌های زندگی‌تان باشید.

اگر اختلافی با حاکمیت دارید، اگر فرزندتان سوال دارد، اعتراض دارد، فکر آزاد دارد، به جای آنکه او را تنها بگذارید، همراهش باشید.
که اگر شما همراهش نباشید، رجوی منتظر است تا با لبخند مسموم و وعده‌های فریبنده‌اش، او را از شما برباید.
خطر همیشه در کمین است و رجوی ورشکسته مدام به دنبال مصادره جوانان پاک دل این مرز و بوم است تا آنها را به سیاه چاله های فرقه اش بکشاند.

ما هم روزی به موفقیت، به آینده و به شعور فرزندانمان دل‌خوش بودیم، اما آن‌ها را ربودند.
ما از چشم خودمان دیدیم که چگونه تضادهای ساده ذهنی، ناراحتی‌های جوانی یا اختلافات اجتماعی، تبدیل شد به بهانه‌ای برای شکار فرقه رجوی.

فرزندتان اگر با شما قهر کرد، اگر دل‌خور بود از مدرسه، جامعه یا حتی حاکمیت؛ او را رها نکنید. او را تنها نگذارید.

رجوی فقط دنبال بچه‌های ساده‌لوح نیست؛ او متخصص شکارِ فرزندان باهوش، پرسشگر و جویای حقیقت است. اما حقیقت در دست خانواده است، نه در اردوگاه‌های دروغ. ما با اشک، با داغ، با حسرت، با سال‌ها ندیدن و نشنیدن، فریاد می‌زنیم: نگذارید کودکان، نوجوانان و جوانان امروز، به کابوس فردای شما بدل شوند.

اگر ما نتوانستیم عزیزانمان را بازگردانیم، اگر ما دهه‌هاست پشت درهای بسته مانده‌ایم، امیدمان این است که شما این مسیر را نروید. راه پیشگیری از این درد، فقط «آگاهی» و «آغوش گرم خانواده» است.

نترسید، از حرف زدن با فرزندتان نتنرسید. نترسید از سوال‌هایش. بترسید از سکوت… چون فرقه رجوی آن را با فریب پر می‌کند. امروز، ما فقط یک چیز می‌خواهیم:
نگذارید فردای شما، حال و روز امروز ما باشد.

با احترام و اندوه
خانواده‌های انجمن نجات

مادران، پدران، همسران و خواهران اسیران در فرقه رجوی

سالاری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا