
سالهاست که رجوی تلاش کرده تا گروهش را به عنوان تنها آلترناتیو حکومت کنونی ایران جا بزند. تلاشی که با تمام مزدوری ها و وطن فروشی هایش ناکام مانده است و این روزها ناکام تر از هر زمان دیگر.
حمله تحمیلی اسرائیل به ایران، نقاب ها را بیش از پیش از چهره انداخت و همه از جمله اربابان غربی سازمان تروریستی مجاهدین خلق به خوبی به این امر پی بردند که این گروه هیچ جایگاه مردمی در ایران ندارد بلکه به شدت منفور است.
این جنگ 12 روزه سبب شد تا هر کس پشت هر نقابی بود خودش را نشان دهد. در حالی که خیلی ها در سراسر دنیا این جنگ را محکوم کردند، مریم قجر تا پایان جنگ لب به سخن باز نکرد اما وقتی آتش بس شد و وقتی دید بازی را باخته ، به میدان آمده و گفت از آتش بس به اصطلاح استقبال می کنم!! سوال این است چرا 12 روز صبر کرد و درست بعد از آتش بس چنین موضعی را اتخاذ نموده؟ جواب روشن است اگر این جنگ به نفع اسرائیل تمام می شد مریم رجوی هرگز دنبال آتش بس نبود، رجوی خواهان جنگ بود و مایل بود جنگ ادامه داشته باشد و او به دنبال منافع خود بود. فکر می کرد به هر قیمت نظام ایران ضربه خواهد خورد و اینکه راهش باز خواهد شد ولی نمی دانست که هرگز تحلیل هایش درست از آب در نمی آید.
یک نکته بسیار ظریف هم وجود دارد باید به آن توجه نمود؛ اسرائیل فکر می کرد با شروع جنگ و ترور شخصیت ها و فرماندهان ورق بر می گردد و مردم علیه حاکمیت به خیابانها می آیند و کنترل کشور به دست آنها می افتد در یک کلام حکومت ایران را سرنگون می کنند اما مردم ایران را نشناخته بودند و دیدند نه تنها آنان را حمایت نکردند بلکه کدورت ها را کنار گذاشته و به حمایت از وطن و نیروهای مسلح پرداختند و ثابت شد مردم ایران جانشان را برای ایران می دهند و حاضر نیستند سر خاک با هیچ قدرتی معامله کنند.
ایران سوریه نیست و ایران عراق نیست ، این منطق توی چشم آمریکا و اسرائیل فرو رفته و به همین دلیل بعد از 12 روز اعلان آتش بس نمودند. اگر زورشان می چربید تا ته خط می رفتند، اما نکته ظریف این است این پروژه محصول چندین سال بوده است.
امسال بر خلاف هر سال به طور واقعی ماه محرم ماه ماتم برای رجویست. او که همیشه از مناسک و دین سوء استفاده کرده است، امسال هم می تواند به بهانه عزاداری محرم، برای سقوط گروهش به ته چاه و رسیدن به پایان خط سوگواری کند.
محمد رضا گلی