
سوءاستفاده روانی از نسل جدید
نگاهی به دامهای ذهنی که فرقه رجوی برای جوانان پهن میکند
آرمانخواهی، آزاداندیشی و شجاعت؛ اینها سرمایههای بیبدیل نسل جواناند. نسل جدید، بیصبرانه دنبال تغییر، عدالت و ساختن دنیایی بهتر است. درست همانجا که امید موج میزند، گروههایی مثل فرقه رجوی کمین کردهاند تا این امید را به ابزار سوءاستفاده تبدیل کنند.
بیایید با هم، بیهیچ پیشداوری، ببینیم این سوءاستفاده روانی چگونه اتفاق میافتد و چه نشانههایی دارد.
بازی با احساسات پاک جوانان
جوانها قلبشان برای عدالت میتپد. فرقه رجوی از همین نقطه وارد میشود؛ با شعارهای پرحرارت آزادی، خاطرات «قهرمانانه» از مبارزه، تصاویر احساسی از «شهدا» و «رنجهای مردم».
این محتوا طوری طراحی میشود که پیش از آن که ذهن فرصت فکر کردن پیدا کند، احساسات را تسخیر کند.
نتیجه؟ جوان بهجای پرسیدن «آیا این مسیر درست است؟ میپرسد چطور میتوانم در این راه فداکاری کنم؟
این یک ترفند کلاسیک فرقههاست: استفاده از آرزوهای پاک انسان برای پیش بردن مقاصد قدرتطلبانهی رهبران.
آزادی در ظاهر؛ اسارت در ذهن
در نگاه اول، همهچیز شبیه به آزادیخواهی است:
جلسات پرشور،
شعارهای دموکراسی و تأکید بر «مبارزه با دیکتاتوری.
اما در عمل چه میبینیم؟
اعضا حتی حق ندارند به درستی نقد کنند.
سوال از تصمیمات رهبری ممنوع است.
و ترک گروه مساوی است با «خیانت» و «فروپاشی اخلاقی.
نتیجه: جوانی که با امید به آزادی آمده بود، خود را در زندانی مییابد که دیوارهایش از ترس، احساس گناه و شستوشوی مغزی ساخته شده است.
تاکتیک (ما و آنها): ساختن دنیایی دو قطبی
یکی از کارآمدترین ابزارهای کنترل روانی در فرقهها، دو قطبی کردن جهان است:
ما: پاک، قهرمان، فداکار.
دیگران: دشمن، خائن، مزدور.
این نگاه باعث میشود عضو جوان:
خانوادهاش را که نگرانش هستند، دشمن ببیند.
دوستان قدیمی و حتی جامعه را تهدید بداند.
و تنها تکیهگاه خود را رهبران فرقه ببیند.
به این ترتیب، فرقه اعضا را از همهی شبکههای حمایتی جدا میکند؛ چون میداند یک ذهن تنها و منزوی، راحتتر کنترل میشود.
شستوشوی مغزی پنهان در جلسات (انتقاد از خود)
یکی از مخربترین روشهای این گروه برگزاری جلسات خود انتقادی است.
در این جلسات:
اعضا مجبور میشوند از کوچکترین تردیدها و فکرهای شخصیشان اعتراف کنند.
این اعترافها بعداً علیه خودشان استفاده میشود.
حس گناه و ترس دائمی در ذهن فرد نهادینه میشود.
نتیجه؟
فرد یاد میگیرد حتی در ذهن خودش هم به رهبر شک نکند؛ چون حتی افکارش میتواند او را در معرض مجازات قرار دهد.
چرا نسل جدید بیشتر هدف قرار میگیرد؟
نسل جدید:
پر از انرژی و جسارت است.
تجربه تاریخی و حافظه جمعی نسلهای قبلی را ندارد.
و مهمتر از همه: بهدنبال معنا و هویت است.
فرقه رجوی دقیقاً از همین نقاط ضعف و قوت استفاده میکند:
معنا و هویت دروغین میسازد.
شجاعت را از مسیر عقلانی به مسیر کورکورانه هدایت میکند.
و انرژی جوان را برای اهداف خود به کار میگیرد؛ بدون آنکه واقعاً به حقوق و آینده او فکر کند.
یک دعوت دوستانه:
از خودت سوال بپرس!
چرا اینقدر روی پرستش رهبر تأکید میشود؟
چرا جداشدگان را دشمن معرفی میکنند؟
چرا حتی فکر کردن و شک کردن جرم است؟
شک کردن خیانت نیست؛ نشانهی بلوغ و مسئولیتپذیری است.
تو حق داری برای آیندهات تصمیم بگیری؛ و حق داری حقیقت را از پشت پردهی تبلیغات ببینی.
در پایان
نسل تو سزاوار آزادی واقعی است؛
نه آزادی در حد شعار.سزاوار زندگی است؛ نه اسارت ذهن
سالاری