در دو قسمت قبلی به معنی و مفهوم سرفصل پرداخته و بعد به سرفصل های مهم در تاریخ ایران اشاره کردیم از قیام 15 خرداد 42 و پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57 و در ادامه به سرفصل های مهمی که با توطئه همراه بود از جمله سی خرداد و حمله اسرائیل جنایت کار به […]
در دو قسمت قبلی به معنی و مفهوم سرفصل پرداخته و بعد به سرفصل های مهم در تاریخ ایران اشاره کردیم از قیام 15 خرداد 42 و پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57 و در ادامه به سرفصل های مهمی که با توطئه همراه بود از جمله سی خرداد و حمله اسرائیل جنایت کار به ایران. اکنون به ادامه مقاله می پردازیم تا برایمان مشخص شود که کار اسرائیل جنایتکار یک سرفصل در تاریخ مردم ایران است.
موضعگیری های گروه ها و شخصیت ها
ابتدا به موضعگیری سازمان تروریستی مجاهدین می پردازیم. بعد از روز حمله یعنی 23 خرداد رجوی در پیامی به تائید ضمنی حمله اسرائیل پرداخت او عنوان داشت پس از 20 سال تاخیر و مماشات و این پا و آن پا کردن، رژیم به تله افتاد و این کلان ضربه و شکستی دیگر در استراتژی حکومت ایران است. وی در ادامه به 133 رشته افشاگری علیه تاسیسات هسته ای ایران افتخار نموده است !!. اما رجوی در این باره توضیح نداد که چگونه اخبار تاسیسات هسته ای ایران توسط اسرائیل به آنها داده و آنان با بیان اینکه ایرانی هستند و می توانند در مبارزه با حکومت ایران مزدوران خوبی باشند حرفی بزند و این یعنی یک همکاری پنهان بین رجوی و دولت اسرائیل .
رجوی در روز 25 خرداد، با پر رویی تمام طلبکاری می کند که چرا برای جان انسانها ارزشی قائل نیستند!!! و بر طبل توخالی قیام و سرنگونی می کوبد. در این اینجا باید به او تذکر داد مگر شما برای جان انسانها ارزشی قائل بودید که اکنون طلبکار آن می شوید؟ مگر به دستور شما مردم کوچه و بازار و مغازه دار بی گناه کشته نشدند؟ مگر به دستور شما اعضای خودتان در زیر شکنجه مزدوران شما کشته نمی شدند ؟ شما که خود پیشتاز نقض حقوق انسان ها هستید.
رجوی مزدور از ابتدای حمله اسرائیل هرگز حاضر نشد حمله نظامی را محکوم کند و سعی کرد با سکوت این موج را از سر بگذراند و حتی وقتی تاسیسات هسته ای مورد حمله قرار گرفت باز خفه خون گرفت و یا وقتی بیمارستانها مورد حمله قرار گرفتند باز سکوت کرد و در نهایت با تحمیل کردن آتش بس به اسرائیل از جانب ایران مدعی راه حل سوم شده و شعار نه جنگ سر می دهد! زهی خیال باطل. آنان به جای قبول شکست توطئه هایشان تن به این شعار دادند. اما رجوی که خودش خفه خون گرفته، در جریان حمله شاهد بودیم که عوامل جنایت کارش در داخل ایران باز به کار ایذایی اقدام می کردند این کار یعنی همسویی آشکار با دشمن در داخل کشور و باید این افراد به سزای کاری که کردند برسند.
گروههای تروریستی مانند سازمان مجاهدین و کومله وقتی که اسرائیل به کشورهای سوریه و لبنان و مردم بی گناه غزه حمله می کرد خبری از محکوم کردن نبود! مشخص می شود که آنان در راستای اهداف تروریستی اسرائیل غاصب حرکت می کنند و برای اینکه ارباب شان ناراحت نشود روی جنایات شان را با سکوت و عدم محکوم کردن می پوشانند.
در مورد گروههای سیاسی دیگر از جمله گروههای مسلح کردی هم که جای خود دارد و در همسویی با اسرائیل جنایت کار وسایل لازم خرابکاری را به داخل کشور انتقال می دادند و یا گروه تروریستی جیش الظلم هم در منطقه بلوچستان در اقدامات تروریستی با اسرائیل جنایت کار همکاری نمودند. البته بچه شاه هم در این جریان بی کار نبوده و شعار می داد که اکنون حکومت ایران در ضغیف ترین وضعیت خود قرار دارد باید به خیابانها آمده و حکومت را سرنگون کرد. زهی خیال باطل بهتر است شما در همان آمریکا بتمرگید.
این خلاصه ای از عملکرد گروههای به ظاهر سیاسی بود اما در مورد شخصیت ها نیز باید عنوان داشت بودند افرادی که موضع ضد جنگ گرفتند و حتی حکومت هایی نیز تهاجم نظامی اسرائیل را محکوم کردند ولی متاسفانه دشمنان ایران همانگونه که انتظار می رفت باز در کنار اسرائیل جنایت کار قرار گرفتند البته از آنان که سالیان در دشمنی با مردم ایران ید طولایی دارند بیشتر از این هم انتظاری نیست .
از طرف دیگر شاهد حمایت گسترده مردم خارج از کشور برای محکومیت حمله نظامی اسرائیل بودیم. ایرانیان شریفی که هیچ وقت وطن شان را فراموش نکردند به میدان آمده و پیام های امید بخشی دادند و در جناح دیگر این مردم ایران بودند که بار دیگر نشان دادند که هیچ وقت حاضر نیستند کشورشان را به دشمن خارجی بدهند البته شاهد حضور طیف های مختلفی در مراسم های مختلف در تهران و دیگر شهرها بودیم که چگونه در زمان بمباران باز حاضرند در میدان نبرد حضور داشته باشند این همان اراده ای است که دشمنان مردم ایران هرگز قادر به درک آن نیستند.
نتیجه
به خاطر اتفاقاتی که در جریان حمله اسرائیل به ایران افتاد و بر ملا شدن نقشه های شوم شان و بکار گیری همه گروههای ضد انقلاب و تروریست باز نتوانستند به اهداف شان برسند. جای شکر دارد و هر چقدر که زمان می گذرد ابعاد بیشتری از توطئه دشمنان بر ملا می شود و اینکه مردم ایران چه خطر بزرگی را از سر گذراندند و در مقابل این توطئه چگونه سرفراز بیرون آمدند و به دشمن زبون نشان دادند که ایران جای دشمنانی مانند آمریکا و اسرائیل و نوکرشان مانند رجوی ضد بشر نیست. این واقعه سر فصل بسیار مهمی بود که باید از آن درسها گرفت و تجربیات آنرا جمع بندی کرد چون دشمنان ایران باز دست از توطئه نخواهند کشید و از نوکران حلقه بگوش خود یعنی رجوی تروریست استفاده خواهند کرد پس در یک کلام حمله اسرائیل به ایران در تاریخ 23 خرداد 1404 سرفصل بسیار مهمی برای تاریخ ایران به حساب می آید و گروههایی مانند رجوی جنایت کار برای همیشه از دیدگاه مردم ایران بعنوان مزدور و جنایت کار شناخته شده بودند برای همیشه سوختند حال هر چقدر مریم رجوی می خواهد پز حقوق بشری سر بدهد.
پایان
هادی شبانی

