پیام رمضان سعیدی به دوستان قدیمی اش در کمپ آلبانی مجاهدین

دوستان عزیزی که سالیان سال است بدنبال سراب سرگردانید. من جوانی بودم که در دوران دفاع مقدس برای اینکه بتوانم زندگی نویی را شروع کنم و زودتر ازدواج کنم یکسال زودتر از موعد به خدمت سربازی رفتم ، از بخت بد من در منطقه پیرانشهر سازمان مجاهدین عملیات کرد و بشدت مجروح شدم و بعد […]

دوستان عزیزی که سالیان سال است بدنبال سراب سرگردانید. من جوانی بودم که در دوران دفاع مقدس برای اینکه بتوانم زندگی نویی را شروع کنم و زودتر ازدواج کنم یکسال زودتر از موعد به خدمت سربازی رفتم ، از بخت بد من در منطقه پیرانشهر سازمان مجاهدین عملیات کرد و بشدت مجروح شدم و بعد از آن به اسارت نیروهای سازمان مجاهدین در آمدم .

تبلیغات سمی سازمان در اردوگاه اسرا به قدری زیاد بود که از ایران و میهن یک هیولا ساخته بودند و میگفتند هرکسی که تا کنون اسیر شده و ما او را به لب مرز فرستادیم که به دنبال زندگی خود برود همانجا لب مرز توسط نیروهای رژیم ایران اعدام شده است .
در حالیکه بعد از سالیان که موفق به فرار از اردوگاه جهنمی اشرف شدم و پا به خاک میهن گذاشتم نه خبری از دستگیری بود و نه شکنجه و اعدام ، و نه کسی با ما کاری داشت و گفتند بدنبال زندگیتان بروید .

اکنون 21 سال است که از تاریخ رهایی ام از زندان رجوی میگذرد و من در وطن در کنار خانواده در یک فضای گرم و صمیمی به همراه همسر و فرزندانم از لذت زندگی برخوردار هستم .

آری با خانواده ای که سالیان رجوی آن را کانون فساد معرفی میکرد و خانواده را بر ما و تمام نیروها حرام و بر خود و رهبران سازمان حلال کرده بود .

و میگفت هرکس بفکر زن و زندگی باشد دشمن درجه یک ماست !!

و اکنون بار دیگر خطاب به همه دوستان و هم بندان قدیمی در تور اختناق تشکیلات رجوی.

از هر طریق ممکن تصمیم بگیرید و با فرار و ترک زندانهای روحی و جسمی و ذهنی رجوی علیه این برده داری قیام کنید و زندگی را در دنیای آزاد تجربه کنید و از این دنیای متنوع و رها لذت ببرید.

دوست قدیمی شما : سعیدی