جلسه اخیر دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق بیش از هر چیز بر عملیات چلچراغ متمرکز بود. در طول دادگاه وکیل شاکیان، شاهدان و خانواده قربانیان ابعاد جنایات ارتش مجاهدین خلق موسوم به “ارتش ملی آزدی بخش” را برای دادگاه روشن کردند. اما پاسخ رسانههای مجاهدین خلق به گزارش جلسه چهلم دادگاه خود سندی دیگر بر […]
جلسه اخیر دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق بیش از هر چیز بر عملیات چلچراغ متمرکز بود. در طول دادگاه وکیل شاکیان، شاهدان و خانواده قربانیان ابعاد جنایات ارتش مجاهدین خلق موسوم به “ارتش ملی آزدی بخش” را برای دادگاه روشن کردند. اما پاسخ رسانههای مجاهدین خلق به گزارش جلسه چهلم دادگاه خود سندی دیگر بر مجرم بودن سازمان مجاهدین خلق و ارتش به اصطلاح آزادی بخش آن به دست میدهد.
عملیات چلچراغ در تاریخ 29 خرداد 1367 به دستور مسعود رجوی با پشتیبانی رژیم صدام حسین روی داد. مسعود رجوی با اعلام این عملیات امید داشت که در پی فتح شهر مهران “چهل چراغ در خاک میهن روشن شود.” اما چنان که خود ادعا میکند هزاران کشته و مجروح بر هموطن تحمیل کرد.
کشته کشته است، چه 3 هزار چه 8 هزار!
وکیل شاکیان پرونده محاکمه 104 تن از سران مجاهدین خلق، در دادگاه، به اشتباه عمدی یا سهوی، بر اساس ادعای نشریه مجاهد اعلام میکند که “مجاهدین در عملیات چلچراغ بیش از ۸ هزار نفر را کشتند”. او در ادامه میگوید: ” سازمان مجاهدین در عملیات چلچراغ به شهر مهران حمله میکند. شهر را به تصرف خود درمیآورند و اموال مردم را غارت میکنند. بیش از ۸هزار را کشته و ۱۵۰۰ نفر اسیر گرفتند.”
رسانههای مجاهدین خلق که اخیرا مجدانه پیگیر جلسات دادگاه هستند در واکنش به چهلمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سران تشکیلاتش، مدعی است که وکیل “8 هزار کشته و مجروح” را تماماً کشته اعلام کرده و برای اعتبار ادعای خود تصویری از نشریه مجاهد مورخ 10 تیر 1367 را ارائه میدهد که در آن به “آزاد سازی شهر مهران، مقدمه ای بر فتح تهران” پرداخته شده است.
در این صفحه از نشریه مجاهد ادعا شده است که مجاهدین خلق در عملیات چلچراغ تلفاتی بالغ بر 8 هزار کشته و مجروح و بیش از 1500 اسیر، بر نیروهای ایرانی وارد کردهاند. امروز وبسایت مجاهدین این ادعا را تکرار میکند و به وکیل شاکیان دادگاه تهران انتقاد میکند که رقمی غلط در دادگاه اعلام کرده است. اینکه از این 8 هزار نفر چند نفر مجروح و چند نفر کشته باشند برای مجاهدین خلق محل اعراب است در حالی که برای هر عقل سلیمی کشته شدن انسانها چه یک نفر، چه هزار نفر و چه 8 هزار نفر، به خودی خود جایز نیست، به ویژه آن که این انسانها هموطن باشند و در میان آنها سربازان وظیفهای چون اسد سلطانی یا سالم علیپور حضور داشته باشند. بستگان این قربانیان در دادگاه حاضر شدند، شهادت دادند و از دادگاه برای سران مجاهدین تقاضای قصاص کردند.

نشریه مجاهد به مناسبت عملیات چلچراغ
دروغ بدون کنتور
رسانه مجاهدین خلق ادعای تازهای مطرح میکند که در نشریه مجاهد هیچ به آن اشاره نشده است و گویی تنها در پاسخ به حجم زیاد شهادتها و اظهارات شهود، قربانیان، وکلا و کارشناسان در دادگاه مطرح میشود. نویسنده مطلب کذایی در سایت مجاهدین ادعا میکند که دو سوم از این عدد هشت هزار “مجروحانی هستند که توسط ارتش آزادیبخش در هر کجا که دست مجاهدین رسیده با رسیدگی پزشکی مداوا و برگردانده شدند.”!
این ادعا یعنی مجاهدین خلق در بهترین حالت، تنها در یک عملیات بیش از 2500 تن از هموطنان خود را کشتهاند. در عین حال، آن مجروحانی که به ادعای سایت مجاهدین بیش از 5 هزار نفر بودند تحت رسیدگی پزشکی و مداوا قرار گرفتند در حالی که هیچ تصویر و سند و شاهدی از آن در دسترس نیست. جالب اینکه این مجروحان از تعداد 1500 نفر اسیری که نشریه مجاهد ادعا میکند، مجزا هستند.
گویی کشتن و مجروح کردن هموطنان از یک سو کسب و کار پرافتخار مجاهدین است و مداوا کردن همان مجروحین از سوی دیگر ادعای رحم و انسانیت آنهاست. چنین است که هنگامی که یک نیروی شورشی غیرمردمی در جنگی ضد میهنی در کنار دشمن متجاوز به میهن خود میجنگد این تناقضات به اوج خود میرسد.
افتخار همکاری با دشمن متجاوز
در ادامه نویسنده مطلب سایت مجاهدین خلق ادعای نشریه مجاهد را که وکیل به عنوان اعتراف مجاهدین در دادگاه مطرح کرده است را تکرار میکند: “ارتش آزادیبخش با کمال افتخار حدود ۲ میلیارد دلار غنیمت و خسارت بر ماشین و تنور جنگطلبی ضدمیهنی خمینی وارد کرد.”
در خصوص این ادعا، بحث بر سر درست یا غلط بودن رقم خسارات وارده نیست. بحث بر سر این است که آیا ارتش به اصطلاح آزادی بخش که قصد کرده بود شهر مهران را و سپس تهران را فتح کند، آیا ظرفیت وارد آوردن چنین خساراتی و بردن چنین غنایمی را داشت.
هادی شبانی از اعضای پیشین مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن نجات سال گذشته در سالگرد عملیات چلچراغ از آنچه در این عملیات شاهد بود نوشت:
“قصد ندارم به همه اتفاقات آنجا اشاره کنم و مستقیم به روز موعود یعنی 29 خرداد 67 می روم که دستور آتش به توپخانه داده شد. ما در کل دو قبضه توپ 130 روسی و دو قبضه توپ 122 میلیمتری داشتیم . کارمان قبل از عملیات هر روز آماده سازی گلوله های توپ برای شلیک بود. دستور حمله داده شد و ما فکر می کردیم که با چهار قبضه توپ باید حمایت آتش از نیروهای پیاده و زرهی سازمان را داشته باشیم ولی این گونه نبود. وقتی عملیات شروع شد یک دفعه با حجم آتش بالای کاتیوشا و توپخانه ارتش عراق مواجه شدیم و تعجب کردیم که آنان کی به این منطقه آمدند و اینکه چرا آنان شلیک می کنند! ولی برایمان مهم نبود و فکر می کردیم آنان عملیات خودشان را دارند. ولی واقعیت چیز دیگری بود وقتی عملیات به پایان رسید سازمان در تبلیغاتش فیلم شلیک آتش ارتش عراق را نشان می داد و به اسم خودش مصادره کرد و رجوی در نشست جمع بندی عنوان کرد در اطاق عملیات با فرماندهان عراقی صحبت کرده و آنان درخواست داشتند که نیروهای سازمان عقب نشینی کنند اما او مایل نبوده است و این حرف مشخص می کرد که انجام عملیات چلچراغ با هماهنگی کامل ارتش صدام انجام گرفته است ولی رجوی سعی دارد به اسم خودش تمام کند. ابعاد گسترده تر این همکاری در عملیات فروغ جاویدان و عملیات مروارید بود.”
آری، چهار دهه است که “کمال افتخار” و اوج دستاوردهای سازمان مجاهدین خلق در همکاری با دشمنان متجاوز به وطن بوده است. افتخاراتی که از همکاری با دشمنان متجاوز به ملت به دست آمده، از همکاری نظامی و اطلاعاتی با صدام حسین تا همکاری عملیاتی و اطلاعاتی با اسرائیل دستاوردهایی برای مجاهدین خلق رقم خورده است که تا سالها با تفرعن از آن یاد میکند.
برای یک جنبش غیر مردمی خائن به وطن، دستاورد میتواند حاصل فروش یا انتشار اطلاعات هستهای، کشتار دانشمندان هستهای یا کشتن، مجروح کردن و به اسارت بردن فرزندان وطن در جنگ ضد ملی باشد. خائنین به خلق افتخاراتشان هم متناقض است. اما در نهایت، جرم همکاری با دشمن متجاوز در تمام جهان از جریم ضد ملیتی است و مستوجب اشد مجازات است.
مزدا پارسی


































