مصاحبه با آقای علی جهانی فرد

آقای علی جهانی فردسایت ایران قلم:

آقای جهانی فرد ممکن است، چگونگی رفتن خود به عراق و فعالیت در سازمان مجاهدین خلق را توضیح دهید؟

علی جهانی فرد:

من بعد از شروع مبارزه مسلحانه توسط سازمان مجاهدین خلق و همچنین زندان و و وقفه ای که در ارتباط تشکیلاتی ام پیش آمده بود، در آبان ماه 1366 به نفرات سازمان مجاهدین خلق در تهران وصل شدم که آنها مرا به زاهدان نزد قاچاقچی سازمان به نام رحیم فرستادند و او هم مرا به شهر کویته پاکستان برد و در آنجا تحویل پایگاه سازمان مجاهدین شدم. بعد از آنجا من را به شهر کراچی پاکستان بردند و از آنجا هم من را با هواپیما به بغداد منتقل کردند و در یک پایگاه شهری در بغداد مستقر کردند و سپس در طول 20 سال گذشته در پایگاه های و قرارگاه های مختلف سازمان فعالیت می کردم.

سایت ایران قلم:

در سال 1366 سازمان اکثر اعضا و کادرهایش را به فرانسه و عراق منتقل کرده بود، در آن مقطع ارتباطات تشکیلاتی در داخل ایران به چه شکل و در چه سطحی بود؟

علی جهانی فرد:

در آن مقطع نفرات سازمان در داخل کشور شامل هواداران و زندانیان آزاد شده بودند که سازمان از آنها برای جمع آوری نیرو در ایران و اعزام به عراق استفاده می کرد. البته بسیاری از این نیروها مایل نبودند که به عراق بروند، سازمان هم فشار روی آنها گذاشته بود که حتما باید به عراق بروند. سازمان کسانیکه را نمی توانست به عراق ببرد تحت عنوان بختک افشا می کرد تا توسط رژیم جمهوری اسلامی دستگیر شوند. اتفاقاً یک نفر که با سازمان در ارتباط بود و نفرات زیادی را به عراق آورده بود به این موضوع اعتراض کرد. اسم وی سعید سید مراد نام داشت و چون به سازمان اعتراض کرد او را به بهانه فرستادن به ماموریت مرزی از قرارگاه حبیب واقع در 10 کیلومتری شهر بصره، به مرز فرستاد و به کشتن داد و جنازه او را هم نیاورد که همه نفرات قرارگاه حبیب نسبت به این کار سازمان مسئله دار شده بودند. در واقع این موضوع نشان می دهد که اعضا برای سازمان مثل ابزار و یک دستمال کاغذی هستند که بعد از استفاده لازم آنها را دور می اندازد و جان نفرات برایش هیچ ارزشی ندارد و تا زمانی نفرات ارزش دارند که در خدمت قدرت طلبی و ارضای هوس بازی رهبری فرقه مسعود و مریم رجوی باشند.

سایت ایران قلم:

آقای جهانی فرد شما در قسمت قبلی مصاحبه از اردوگاه تیف به عنوان قفس طلایی یاد کردید، و گفتید که وضعیت آنجا به لحاظ استقراری و غذایی بسیار بد بود، ولی علیرغم این شما بسیار خوشحال بودید که از سازمان مجاهدین جداشده اید و حداقل دیگر خبری از نشست های مغز شویی و عملیات جاری و غسل هفتگی و کار اجباری در سازمان خبری نیست و به لحاظ ذهنی و روانی از دست فشارهای سازمان آزاد شده اید. ممکن است در مورد تجربیات خودتان و سایر اعضای سازمان از این نشست های مغزشویی در قرارگاه اشرف در عراق صحبت کنید؟

علی جهانی فرد:

واقعا شرایط نشست های مغزشویی در سازمان به ترتیبی بود که افرد با وجود خفقان تشکیلاتی در محفل ها ابراز می کردند که حاضر هستند 24 ساعته کار کنند ولی در نشست " عملیات جاری " و " غسل هفتگی " شرکت نکنند. فردی به نام سعید ایزدی بود که از بچه های دانشجوی آمریکا بود و از آنجا به عراق آورده بودند و الان به لحاظ سطح تشکیلاتی در سازمان MO

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا