نامه خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا

خانم بتول سلطانی، عضو جدا شده شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق، نامه زیر را برای نمایندگان پارلمان اروپا در خصوص وضعیت فرقه تروریستی مجاهدین خلق در عراق و پایگاه آنان موسوم به پادگان اشرف فرستاده است:

بتول سلطانی

بغداد

20 آوریل 2009

من دو دهه از عمر خود را با این سازمان گذرانده ام و خوب میدانم که افراد مستقر در پادگان اشرف که مانند یک زندان اداره میشود چه وضعیتی دارند. من در اواخر سال 2006 توانستم از اشرف با به خطر انداختن جانم فرار کنم و خود را به مقر نیروهای آمریکایی در نزدیکی آنجا برسانم و به مدت یکسال به آنها پناهنده شوم. عاقبت من توانستم در بغداد مستقر گردم. حال من تلاش میکنم تا به جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق کمک کنم.نام من بتول سلطانی است و دو سال پیش زمانی که یکی از اعضای رهبری کننده سازمان مجاهدین خلق بودم از آن جدا شدم. من در سال 1965 در اصفهان بدنیا آمدم و در سال 1986 ایران را همراه با شوهرم برای پیوستن به سازمان ترک کردم. ما در آن زمان 8 ماه بود که ازدواج کرده بودیم و من باردار بودم. ما در سال 1987 از طریق پاکستان، زمانی که بچه اول من دو ماه داشت، وارد عراق شدیم. بچه دوم من در عراق به دنیا آمد.

در سال 1991 مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق برنامه طلاق های اجباری را به اعضا اعلام نمودند و ما را مجبور کردند تا از همسرانمان جدا شده و تمامی فرزندان خود را به اروپا و آمریکا بفرستیم. دختر 5 ساله من به سوئد و پسر 6 ماهه من به هلند، البته هر دو با هویت جعلی، فرستاده شدند و من از آن زمان تاکنون آنها را ندیده ام. من آنزمان به این موضوع اعتراض کردم ولی چاره ای نداشتم چرا که در یک فرقه مخرب خطرناک گرفتار بودم. سازمان مجاهدین خلق تروریست هنوز هم مانع ارتباط عادی من با فرزندانم میشود.

من به مدت سه سال (1994 تا 1997) با گذرنامه قلابی به انگلستان فرستاده شدم و حتی طی آن مدت نیز امکان دیدن فرزندانم را نداشتم. من عمدتا در یک خانه جمعی جهت کار با کامپیوتر مستقر بودم.

من دو دهه از عمر خود را با این سازمان گذرانده ام و خوب میدانم که افراد مستقر در پادگان اشرف که مانند یک زندان اداره میشود چه وضعیتی دارند. من در اواخر سال 2006 توانستم از اشرف با به خطر انداختن جانم فرار کنم و خود را به مقر نیروهای آمریکایی در نزدیکی آنجا برسانم و به مدت یکسال به آنها پناهنده شوم. عاقبت من توانستم در بغداد مستقر گردم. حال من تلاش میکنم تا به جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق کمک کنم. من به کردستان عراق و به ترکیه جهت کمک به اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که از پادگان اشرف فرار کرده و در شرایط سختی به سر میبرند سفر کرده ام.

من یک سلسله مصاحبه با بنیاد خانواده سحر در خصوص تجارب خود با سازمان مجاهدین خلق در بغداد داشته ام. تاکنون 10 قسمت از این مصاحبه ها به زبان انگلیسی ترجمه شده و شما میتوانید آنها را در لینک زیر بخوانید:

موضوع اصلی در خصوص سازمان مجاهدین خلق موضوع نقض حقوق بشر است (گزارش دیدبان حقوق بشر – ماه مه 2005). رهبران فرقه تروریستی رجوی اساسی ترین حقوق انسانی اعضای خود که به لحاظ ذهنی با استفاده از روش های پیچیده روانی اسیر شده اند را نقض میکنند. حدود 3400 نفر در پادگان اشرف هیچگونه ارتباطی با دنیای خارج ندارند. آنها بر این باور هستند که مجبور به ماندن در آنجا می باشند و مانند پیروان تمامی فرقه ها فکر میکنند که دنیای خارج شیطانی و فاسد بوده و آنجا تنها بهشت نجات دهنده آنان می باشد!

من مطلع شده ام که یک قطعنامه در خصوص پادگان اشرف در عراق که مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی است اوایل هفته آینده در پارلمان اروپا به درخواست حامیان این فرقه تروریستی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

به عنوان یک عضو سازمان مجاهدین خلق به مدت حدود 20 سال، مایلم از تمامی پارلمانتر های اروپایی بخواهم تا تمرکز خود را بر روی موضوعات اساسی زیر در جهت منافع ساکنان پادگان اشرف معطوف دارند:

– دسترسی آزاد تمامی اعضا به وسایل ارتباطی نظیر پست و تلفن برای ارتباط با خانواده هایشان، و یافتن امکان ملاقات با اعضای خانواده که برای دیدن آنان به عراق می آیند در مکانی خارج از پادگان اشرف و بدون حضور مسئولین سازمان

– دسترسی آزاد تمامی اعضا به رسانه ها و همچنین کتاب و انتشارات بدون ایجاد محدودیت از جانب مسئولین سازمان

– دسترسی آزاد تمامی اعضا به مقامات عراقی بدون واسطه مسئولین سازمان (در این خصوص لازم است که مقدمتا با تمامی افراد مستقر در پادگان اشرف بطور خصوصی و در خارج از پادگان توسط مقامات عراقی مصاحبه به عمل آید تا معلوم شود چه کسانی میخواهند همچنان عضو سازمان مجاهدین خلق باقی بمانند و چه کسانی نمیخواهند).

من باید تأکید کنم که تهدید اصلی علیه جان و روان ساکنان پادگان اشرف از جانب رهبران فرقه می باشد چرا که آنها به دفعات هشدار داده اند که اگر اجازه اداره فرقه را بصورت فعلی نیابند تمامی پیروان خود را وادار به خودسوزی دستجمعی، همانطور که در ژوئن سال 2003 در 10 شهر اروپایی بعد از دستگیری مریم رجوی در پاریس به جرم طراحی و هدایت تروریسم اتفاق افتاد، خواهند کرد.

من آماده ام تا با هر کس که مایل باشد، در هر کجا و در هر زمان، در خصوص آنچه که در درون پادگان فرقه ای مخوف اشرف در عراق میگذرد دیدار نمایم. من همچنین از تمامی پارلمانتر ها میخواهم تا وضعیت حقوق بشر در خصوص اعضای اسیر سازمان مجاهدین خلق در عراق و همچنین مواضع بر حق دولت عراق را مد نظر قرار دهند.

با تشکر فراوان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا