حمید حاجی پور که بیش از20 سال سابقه حضور در فرقه رجوی، اسارت در اسارت را با تمام وجود لمس و تجربه کرده بود، ضمن تنفر و اعلان جدایی از اردوگاه کار اجباری پادگان اشرف، برای شروع یک زندگی دوباره بدور از کنترل مخوف سران فرقه رجوی به وطن و خانواده خویش بازگشت و مورد استقبال اعضای خانواده خصوصا پدر و مادرسالمند و چشم انتظار قرارگرفت.
دریک جمع صمیمی و خانوادگی از خانواده بزرگ انجمن نجات در دفتر گیلان، یکی دیگر از اعضای رها شده ازپادگان اشرف " حمید حاجی پور" به کانون گرم وپرمهرخانواده بازگشت.
حمید حاجی پور که بیش از20 سال سابقه حضور در فرقه رجوی، اسارت در اسارت را با تمام وجود لمس و تجربه کرده بود، ضمن تنفر و اعلان جدایی از اردوگاه کار اجباری پادگان اشرف، برای شروع یک زندگی دوباره بدور از کنترل مخوف سران فرقه رجوی به وطن و خانواده خویش بازگشت و مورد استقبال اعضای خانواده خصوصا پدر و مادرسالمند و چشم انتظار قرارگرفت.
انجمن نجات دفتر گیلان ضمن خیرمقدم وخوش آمدگویی به اقای حمید حاجی پور و تبریک بازگشت ایشان به خانواده رنجدیده شان، آرزومند است که درچشم اندازی نه چندان دور شاهد بازگشت تمامی اسرای دربند تشکیلات فریبنده رجوی به دنیای آزاد خصوصا کانون خانوادگی باشیم.
برچسب ها
حاضر حاضر حاضر این کلمه فقط یک تعهد نبود
داستان مأموریتهای از دست رفته و انسانهای فریبخورده خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم
پرچم آمریکا در قلب اشرف خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم
این کلمه فقط یک تعهد نبود
مدتی پیش برای انجام کاری از من سوال کردند که محمود حاضری کمک کنی تا کار را انجام دهیم نا خود آگاه گفتم حاضر حاضر حاضر! یادی کردم از نشستهای درون تشکیلات که مطمئن هستم هنوز هم با غلظت بیشتر ادامه دارد. در آخر هر نشستی هم باید تعهد میدادیم و هم کلمه حاضر را […]
خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم
رضا گوران در قسمت قبل خاطراتش از تصمیمی که با دوستانش می گیرد، می گوید: تصمیم گرفتیم نقش بازی کنیم. نقشهمان این بود که هر کس در اولین مأموریتی که اعزام میشود، دیگر برنگردد و از آنجا فرار کند؛ به کردستان یا هر جای دیگر. با گذر زمان همینطور شد. دوستان یکییکی رفتند و دیگر […]
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم
شکست خاموش یک امپراتوری هیچگاه تصور نمیکردم که روزی برسد که جهان اطرافم چنین دگرگون شود. آنچه در هفتهها و ماههای پس از سقوط صدام رخ داد، چیزی نبود که حتی در خیالات شبانهام جا داشته باشد. واژهای که بتواند آن را توصیف کند، تنها یک چیز است: هرجومرج. با ورود نیروهای آمریکایی به عراق، […]

حمید حاجی پور که بیش از20 سال سابقه حضور در فرقه رجوی، اسارت در اسارت را با تمام وجود لمس و تجربه کرده بود، ضمن تنفر و اعلان جدایی از اردوگاه کار اجباری پادگان اشرف، برای شروع یک زندگی دوباره بدور از کنترل مخوف سران فرقه رجوی به وطن و خانواده خویش بازگشت و مورد استقبال اعضای خانواده خصوصا پدر و مادرسالمند و چشم انتظار قرارگرفت.