بیزاری مادران از رهبری عقیدتی مجاهدین

مادران و پدران چشم انتظار سالهاست نگران وضعیت و سرنوشت عزیزان خویش در قرارگاه اشرف هستند آنها بیش از دو دهه نظاره گر اسارت فرزندانشان در دنیای تاریک و سیاه مجاهدین می باشند. این مادران و پدران بیقرار برای رهایی عزیزانشان از دنیای زشت و خفقان آمیزی که رهبری عقیدتی مجاهدین برای آنان ساخته و پرداخته است سخت در تلاشند.
براستی چرا رهبران مجاهدین با درک و لمس این واقعیت دردناک همچنان اصرار دارند تا افراد مستقر در اسارتگاه اشرف را با شیوه ها و ترفندهای پیچیده و اما سخیف قربانی امیال شوم و پلید خویش کنند؟ آیا آنان به تبعات و پیامدهای اقدامات ضد حقوق بشری خویش اندیشیده اند؟
آنچه که مسلم است اعضای خانواده هایی که بستگان و عزیزانشان در اشرف تحت شستشوی سیستماتیک ذهنی دارو دسته ی رجوی وادار به رفتارهای غیر معقول، خشن و پر خطر می گردند و بدین ترتیب جان خویش را در معرض آسیب قرار می دهند، با نگاهی انتقادی و اعتراضی رهبران مجاهدین را به خاطر قربانی نمودن فرزندان و عزیزانشان و سوژه کردن آنها جهت بهره برداری تبلیغاتی و غوغاسالاری مورد نکوهش و سرزنش قرار می دهند. رهبران و سران مجاهدین اگر کمی به خود آیند و به واقعیت ها تن در دهند خواهند فهمید خانواده های افراد مستقر در اسارتگاه اشرف انگشت اتهام را به سوی آنان نشانه رفته اند و از رهبری عقیدتی مجاهدین بشدت متنفرند و باور دارند مسعود رجوی یک تبهکار حرفه ای ست که می بایست برای اعمال تبهکارانه ی خود به دست عدالت گرفتار آید.
محتوای نامه ی خانم پوراندخت حسین ابیضی که با سوز و اشک و خطاب به فرزند دلبندش آقای عبدالله مقدسی نوشته شده است دربرگیرنده ی واقعیاتی تلخ و دردناک است. اسارت فرزند در بیش از دو دهه در بیابان اشرف و بر باد رفتن آرزوها و رویاهایی که یک مادر برای خوشبختی و رستگاری فرزندش در ذهن خویش متصور شده بود. آرش رضایی فرزند عزیزم عبدالله
محتوای نامه ی خانم پوراندخت حسین ابیضی که با سوز و اشک و خطاب به فرزند دلبندش آقای عبدالله مقدسی نوشته شده است دربرگیرنده ی واقعیاتی تلخ و دردناک است. اسارت فرزند در بیش از دو دهه در بیابان اشرف و بر باد رفتن آرزوها و رویاهایی که یک مادر برای خوشبختی و رستگاری فرزندش در ذهن خویش متصور شده بود.با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای شما. اخیراً در اخبار شنیدم که رهبران مجاهدین از شما و دوستانت در قرارگاه اشرف همچون سپر انسانی برای مقابله با ورود پلیس عراق به اشرف جهت نظارت قانونی استفاده کردند و درگیری در اشرف پدید آمد و عده ای با کمال تاسف آسیب دیدند.
عبدالله جان این مادر چشم به راهت از بابت این حوادث خیلی ناراحت و دلشوره دارد تنها آرزویی که دارم این است بیش از این در قرارگاه اشرف نمانی و هرچه زودتر خود را از این وضعیت نابسامان و نامطلوب رها کنی می دانم اگر به آغوش خانواده بازگردی یا به اتریش محل اقامت سابق خودت برگردی با امید می توانی چشم به آینده بدوزی و زندگی نوینی را شروع کنی زندگی که سرشار از شادی و نشاط برایت باشد تا کی باید در بیابان اشرف زیر آفتاب سوزان آن هم برای اهداف پوچ و بیهوده ی کسانی که جز به منافع خود نمی اندیشند مورد استفاده قرار گیری آنهایی که در شهرهای اروپایی در کمال آسایش و رفاه زندگی می کنند فرزند دلبندم، با توجه به اینکه پلیس عراق هم اکنون در اشرف مستقر شده است از تو عاجزانه تقاضامندم به آنها مراجعه کنی و موفق به خروج از اشرف گردی اطمینان داشته باشی برای تامین زندگی بهتر شما فرزند عزیزم من و سایر اعضای خانواده نهایت تلاش را خواهیم کرد.
قربانت مادر چشم به راهت
11/6/1388
منتظر تماس تلفنی شما هستم
3223568-0462 رونوشت:
1- کمیته بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران
2- مسئول محترم کمیته بین المللی صلیب سرخ دفتر ژنو
3- انجمن نجات آذربایجان غربی جهت درج در سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا